|•سلامبرابراهیم•|
قهرمانی
به ابراهيم که تا آن موقع نميشــناختمش گفتم: رفيق، اين پاي من آســيب
ديده. هواي ما رو داشته باش.
َ ابراهيم هم گفت: باشه داداش، چشم.
بازيهاي او را ديده بودم. توي كشــتي اســتاد بود. با اينکه شــگرد ابراهيم
فنهائي بود که روي پا ميزد. اما اصلا به پاي من نزديک نشد!
ولي من، در کمال نامردي يه خاک ازش گرفتم و خوشحال از اين پيروزي
به فينال رفتم.
ابراهيم با اينکه راحت ميتونســت من رو شکست بده و قهرمان بشه، ولي
اين کار رو نکرد.
بعد ادامه داد: البته فكر ميكنم او از قصد كاري كرد كه من برنده بشــم! از
شکست خودش هم ناراحت نبود. چون قهرماني براي او تعريف ديگه اي داشت.
ولي من خوشــحال بودم. خوشحالي من بيشتر از اين بود که حريف فينال،
بچه محل خودمون بود. فکر ميکردم همه، مرام و معرفت داش ابرام رو دارن.
اما توي فينال با اينکه قبل از مســابقه به دوســتم گفته بودم که پايم آسيب
ديده، اما دقيقًا با اولين حرکت همان پاي آســيب ديــده من را گرفت. آه از
نهاد من بلند شد. بعد هم من را انداخت روي زمين و بالاخره من ضربه شدم.
آن سال من دوم شدم و ابراهيم سوم. اما شک نداشتم حق ابراهيم قهرماني بود.
از آن روز تــا حالا با او رفيقم. چيزهاي عجيبي هم از او ديدهام. خدا را هم
شکر ميکنم که چنين رفيقي نصيبم کرده.
صحبتهايش که تمام شد خداحافظي کرد و رفت. من هم برگشتم. در راه
فقط به صحبتهايش فکر ميکردم.
يادم افتاد در مقر ســپاه گيلان غرب روي يكي از ديوارها براي هر كدام از
رزمندهها جملهاي نوشته شده بود. در مورد ابراهيم نوشته بودند:
»ابراهيم هادي رزمندهاي با خصائص پورياي ولي«
#اینحکایتادامهدارد...
🦋بچه که بودم صبحها که پدر سرکار میرفت، از خواب که بلند میشدم وقتی میدیدم بابا نیست با خود میگفتم آخر هر روز صبح زود بابا باید از خانه بیرون رود؟ سالها که گذشت بزرگتر که شدم، نظم در رفت و آمد بابا را که میدیدم و آنچنان دقیق و سروقت باید هر روز از خانه بیرون میرفت؛ فهمیدم پدر همهی دار و ندارش و همهی زندگیاش برای آرامش من و مادر بود...! آن صبح بلند شدنها و آن دیر آمدنها به خانه؛ همهاش برای جلب رضایت مادر و زندگی بهتر ما بود!
🔺الان که فکر میکنم؛ طلوع خورشید، گردش زمین، آواز پرندگان و نظم روزگار هر روز صبح به قدرت خداوند و اذن و ارادهی کسی دیگر چقدر دقیق و زیبا جاریست! آری همهی این نظم به برکت حضور اوست و به امید ظهور او سپری میشود تا نور هدایت و پدر واقعی و مهربان همهی مخلوقات بیاید و جهان روی دیگرش را نشان دهد...
*☀️بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الأرضُ و السَّماء*
#سلام بر مهدی بهار قلبها
#امام_عصر علیهالسلام
🌹 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌹
🌺🌷🌹
🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
[💚سلام مهربانترین💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاج قاسم سلیمانی: قدس با پرچمداری شیعه آزاد میشود
✅ کانال خبری#قدس👇
https://eitaa.com/joinchat/232980563C19ce5274b6
هر چند که رسم است بگویند
تبریک پسر را به پدرها
میلاد پدر بر تو مبارک
ای آمدنت رأس خبرها...❤️
💜#ولادت_امام_حسن_عسکری_ع
مبارکباد
گاهے،فاصلہ ما و شهدا؛🖐🏼
یہ سیم خاردار است به اسمِ نَفْس!💔
از این ها کہ بگذریم ،
مے رسیم...
#شهیدانہ
#آرمان_علی_وردی
#۴آبان
#اولین_سالگرد
https://eitaa.com/setarevelayat
هدایت شده از کانال کمیل
🌹توی سنگر هر کس مسئول کاری بود
یکبار خمپارهای آمدو خورد کنار سنگر
به خودمان که آمدیم دیدیم رسول،
پای راستش را با چفیه بسته است
نمیتوانست درست راه برود.
از آن به بعد کارهای رسول را هم
بقیه بچهها انجام دادند ...
کم کم بچهها به رسول شک کردند
یکشب چفیه را از پای راستش باز کردند
و بستند به پای چپش :)
صبح بلند شد؛ راه افتاد؛ پای چپش لنگید!
سنگر از خندهی بچهها رفت روی هوا
تا میخورد زدنش و مجبورش کردن
تا یکهفته کارای سنگر رو انجام بده
خیلی شوخ بود ...
همیشه به بچه ها روحیه می داد
اصلا بدون رسول خوش نمیگذشت :)
#پنجشنبه_های_شهدایی
#شهید_رسول_خالقی
●➼┅═❧═┅┅───┄
با #کانال_کمیل همراه باشید 🌹
⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱
@canale_komail
22.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ "جمع خوبان"
🔷️ به پاسداشت خون شهید روح الله عجمیان یک نماهنگ بسیار زیبا به نام " جمع خوبان" تولید و این روزها در شبکههای اجتماعی به سرعت در حال پخش میباشد.
بغل کردن همچون شهیدان رنج ایران را
ندارد هیچ جایی وسعت آغوش خوبان را
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
🆔 @shahid_azizzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻این مملکت به دانشاموزای این شکلی نیاز داره ...
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش