با شنیدن خبر درگذشت دخترشان، آیه استرجاع را بر زبان جاری ساختند!
صبیه- مرحوم آیت الله غلامرضا صلواتی- خانمی مبلغه و اهل علم، تقوا و منشا خدمات بودند، که ۲۵ سال پیش، شب ۱۷ ربیعالاول در سانحه تصادف در جاده مشهد از دنیا میروند، آیتالله صلواتی آن زمان برای زیارت، اقامه نماز و درس اخلاق به دعوت آیتالله ابنالرضا مشهد مشرف بودند.
در جلسه جشن عمامهگذاری طلاب خوانسار، از وفات همشیره اطلاع پیدا کردم، بعد گفتیم چطور خبر را به پدر بدهیم. مرحوم حاج آقا رضا انصاریان- مداح اهلبیت(ع) و صاحب صوت ماندگار صلوات خاصه حضرت امام رضا- آماده شدند برای گفتن به مرحوم والد، اول خودشان بلند بلند گریه کردند تا بالاخره به یک نحو خبر وفات همشیره را بیان کردند. آن سال واقعا عام الحزن برای مرحوم والد بود، ۲۸ صفر ارتحال حضرت آیتالله ستوده و ۱۷ ربیع الاول وفات صبیه ایشان بود. اما مقام رضای الهی و صبر در مصیبت این طور بود که آرامش ایشان حتی برای ما هم تسلی بود بطوریکه آیه شریفه «انالله واناالیه راجعون» را بر زبان جاری کردند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری ایکنا، گفتگو با محمد حسین صلواتی- فرزند مرحوم آیت الله غلامرضا صلواتی- ۱۴۰۲/۱۱/۵
https://eitaa.com/sirefarzanegan
بعد از وفات آیت الله ستوده و دخترشان درهم شکستند!
بعد از وفات همشیره فقط سه جا دیده شد که مرحوم پدر- آیت الله غلامرضا صلواتی- در حضور جمع گریه کرده باشند، یکی در همان سال، زیارت وداع با حضرت رضا (ع) و در مقابل حضرت که اولین کار بعد از شنیدن خبر وفات صبیهشان، مشرف شدن خدمت حضرت بود.
یکی وقتی پیکر همشیره را قبل از دفن دیدند که در آن حال متذکر خدمات در راه اهلبیت (ع) توسط همشیره شدند.
و دیگر در مطالعه بعضی دفاتر منبر و جلسات همشیره که چند روز بعد از درگذشتشان ملاحظه و مطالعه نمودند.
اما محبت پدر و فرزندی کاملا پابرجا بود گاهی در خلوت اشک میریختند، خصوصا در نیمه شب وقت نماز شب.
آثار شکستگی در ایشان بعد از ارتحال مرحوم آیت الله ستوده و همشیره قابل مشاهده بود.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری ایکنا، گفتگو با محمد حسین صلواتی- فرزند مرحوم آیت الله غلامرضا صلواتی- ۱۴۰۲/۱۱/۵
https://eitaa.com/sirefarzanegan
ذرهای تکبر علمی و عملی در این مرد شریف نبود!
از جمله امتیازات این بزرگوار- مرحوم آیت الله غلامرضا صلواتی- تواضع فوقالعاده علمی و عملی ایشان بود. یعنی اگر کسی در درس اشکالی میکرد، با کمال خوشرویی میپذیرفتند. هیچ تعصبی نداشتند بر اینکه بگویند که حتما حرف من درست بوده است.
یک بار راجع به یک بحثی در مکاسب درباره یک لغت بحثی پیش آمد و ایشان نظر خود را درباره ریشه کلمه گفتند،
من به منابع از جمله «شرح رضی» و همچنین «اوضح المسالک ابن هشام» مراجعه کردم و کتاب را برای ایشان بردم و گفتم این آقایان خلاف نظر شما میگویند. ایشان با کمال خوشرویی و استقبال قبول کردند. کتاب را هم از من گرفتند. گویا کتاب اوضح المسالک ابن هشام بود که برای این بحث خدمت ایشان دادم. فردا کتاب را سر درس یا در وقت نماز جماعت آوردند. من دیدم آنقدر مقید بودند با این که کتاب یک شب دست ایشان بود، یک برگه کوچک نوشته و زیر آن گذاشته و نوشته بودند:
این کتاب متعلق به فلانی است. برای اینکه اشتباه نشود و فکر نکنند که جزء کتابهای خودشان است. ذرهای تکبر علمی و عملی در وجود این مرد شریف نبود و مواردش را هم مردم زیاد میدیدند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال مباحثات، گفتگو با استاد رضا مختاری، ۱۴۰۲/۷/۱۰
https://eitaa.com/sirefarzanegan
مثل یک طلبه سئوال میکردند!
یک مورد هم مربوط به ۳-۴ سال قبل و قبل از کرونا است که آیت ﷲ العظمی شبیری زنجانی مطلع شدند که آقای صلواتی با اینکه در کمال پیرمردی هستند، در ماه رمضان روزه میگیرند ولی چون نمیتوانند روزه بگیرند و طاقت ندارند، هر روز به اندازه مسافت شرعی به بیرون از شهر میروند و روزهشان را افطار میکنند و برمیگردند.
آقای شبیری بعد از نماز صبح ماه رمضان یک روز به ایشان فرمودند:
«مصداق شیخ که در فقه هست که بر او روزه واجب نیست، شما و بنده هستیم، اگر من و شما شیخ- یعنی پیرمرد- نباشیم، پس چه کسی شیخ است؟ بنابراین لازم نیست بیرون بروی و در مسافرت روزه بخوری، روزه بر شما واجب نیست.»
من دیدم که باز روز بعد ایشان بعد از نماز صبح در حرم صبر کردند تا نماز آیتﷲ شبیری که تمام شد و در ماشین نشستند، ایشان جلوی ماشین آقای شبیری آمدند و مثل یک طلبه باز سؤال میکردند و تأکید میکردند که «میفرمایید من بدون سفر، روزه را افطار کنم؟ میفرمایید که ما قطعا مصداق شیخ هستیم؟» عین یک طلبه باز سؤال میکردند و تأکید میکردند. یعنی آنقدر این رفتار ایشان مؤدبانه بود. مردم هم اینها را میبینند. اینها هست که به مردم درس میدهد. «كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ»، ادب و تواضع فوقالعادهی علمی و عملی را با همه داشتند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال مباحثات، گفتگو با استاد رضا مختاری، ۱۴۰۲/۷/۱۰
https://eitaa.com/sirefarzanegan
دنبال این کارها نروید، بروید درستان را بخوانید!
مرحوم آیت الله غلامرضا صلواتی با طلبهها مثل پدر مهربان رفتار میکردند. یک بار اوایل طلبگی من از ایشان این مسئله را پرسیدم:
اگر کسی که نماز یا روزه قضا دارد، میتواند روزه استیجاری بگیرد یا نماز استیجاری بخواند؟ ایشان قبل از اینکه جواب مسئله را بدهند، فرمودند: چه کسی میخواهد روزه استیجاری بگیرد و نماز استیجاری بخواند؟ به دنبال این کارها نروید، به درستان مشغول باشید. اصلا ما را نهی کردند از اینکه به سراغ نماز و روزه استیجاری برویم و ما نرفتیم و هیچ موردی پیش نیامد.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال مباحثات، گفتکو با استاد رضا مختاری، ۱۴۰۲/۷/۱۰
https://eitaa.com/sirefarzanegan
تکبر و تبختر در وجود این مرد شریف راه نداشت!
برای نماز میت که دعوت میشدند، اصلا نمیگفتند که؛ میت کیست، آدم عادی و یا شخصیت عالمی است. برادر بزرگ من، مرحوم حاج احمد مختاری که مرحوم شد، ایشان سنگبری داشت و اهل علم نبود، یک مرد عادی مثل بقیه مردم بود، وقتی به ایشان گفتیم که؛ برای نماز بیایید، فوری آمدند و در حرم مطهر نماز ایشان را خواندند و در مجلس ترحیم ایشان شرکت کردند بدون اینکه ما دعوت کنیم. یعنی ذرهای تکبر و تبختر نداشتند که بگویند: من باید نماز علما را بخوانم و نماز این آدمهای عادی را دیگران بخوانند. ابدا ذرهای تکبر نداشتند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال مباحثات، گفتگو با استاد رضا مختاری، ۱۴۰۲/۷/۱۰
https://eitaa.com/sirefarzanegan
⚡️دستورالعملی برای شفای بیماری
🔻فرزند مرحوم آیت الله حاج آقا روح الله شاه آبادی نقل می کند :
🔹اگر کسی به مرحوم پدرم مراجعه میکرد و برای بیماریهای جسمی یا روحی دستورالعملی میخواست، همان دستور پیامبر عظیم الشان محمد مصطفی صلی الله علیه و آله را که در منابع معتبر اسلامی نقل شده است را توصیه میکرد.
🔸در منابع معتبر از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و دیگر امامان معصوم روایت شده که فرمودند: هرگاه بر مرده ای ۷۰ مرتبه سوره حمد را قرائت کردید و زنده شد تعجب نکنید.
🔹مرحوم پدرم با توسل به این کلام نورانی از سوره مبارکه حمد در بیماریها بسیار بهره میجست و به دیگران نیز سفارش اکید میکرد و عموماً نتایج بسیار شگفت آوری برای آنان که خالصانه و مومنانه قرائت می کردند، روی می داد.
🔸بزرگان شیوه های مختلفی برای خواندن سوره حمد به جهت شفای بیماری بیان فرمودهاند.
روشی که مرحوم پدرم آن را توصیه میکرد تهیه مقداری آب تربت امام حسین علیه السلام و خواندن ۷۰ مرتبه سوره حمد بر آب تربت و سپس خواندن یک دعای توسل که این دستورالعمل روزانه تا بهبودی کامل بیمار ادامه یابد و همزمان از این آب تربت به بیمار خورانده شود.
🔹البته به جاست که در آغاز ختم قدری صدقه روز اول برای سلامتی امام زمان ارواحنا فدا داده شده و قبل و بعد این دستورالعمل ۱۴ صلوات هر روزه هدیه شود ان شاءالله آثار و برکات ظاهری و باطنی این سوره مبارکه به زودی دیده خواهد شد.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال آیت الله شاه آبادی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
@Ayatollah_ShahAbadi
🔴 احساس درونی حضرت آیتالله خامنهای در روز ورود حضرت امام خمینی به کشور
🔻 روز ورود امام همه خوشحال بودند، میخندیدند. بنده از نگرانی بر آنچه که برای امام ممکن است پیش بیاید، بیاختیار اشک میریختم و نمیدانستم که برای امام ممکن است چه پیش بیاید؛ چون یک تهدیدهایی هم وجود داشت.
🔹بعد رفتیم وارد فرودگاه شدیم. با آن تفاصیل امام وارد شدند. بهمجرد اینکه #آرامش امام ظاهر شد، نگرانیها و اضطراب ما بهکلی برطرف شد. یعنی امام با آرامش خودشان به بنده و شاید به خیلیهای دیگر که نگران بودند، آرامش بخشیدند.
🔹وقتیکه بعد از سالهای متمادی، امام را من زیارت میکردم آنجا، ناگهان خستگیِ این چندساله مثل اینکه از تن آدم خارج میشد. احساس میشد که همه آن آرزوها مجسم شده در وجود امام و با کمال صلابت و با یک تحقق واقعی و پیروزمندانه، اینجا درمقابل انسان تبلور پیدا کرده.۶۲/۱۰/۲۴
🔺در واقع «فَاِذا دَخَلتُموهُ فَاِنَّکم غالِبونَ» با ورود امام همان مطلبی که خدای متعال به اصحاب موسی فرمود، در مورد اصحاب امام بزرگوار ما تحقق پیدا کرد. وقتی وارد شد، خدای متعال غلبه را ثبت کرد و تمام شد.۷۵/۱۱/۱۲
https://eitaa.com/sirefarzanegan
مومن به نور پروردگار میبیند!
مرحوم آیتالله سیدرضا بهاءالدینی مکرر میفرمودند:
من به شخص نگاه کنم، میزان علم و تقوای او را تشخیص میدهم.
یک روز من به همراه آقای احمدی اصفهانی و سید ابوالفضل احمدی نشسته بودیم که طلبهای وارد شد و آمد در کنار آقای بهاءالدینی نشست، یک دفعه آقا موضوع صحبت را عوض کردند و فرمودند:
ما هم صدامیم آقا! ولی توان ما در ظلم به زنمان است و بیشتر قدرت نداریم که به دیگران ظلم کنیم، نماز جماعت هم شرکت میکنیم، ولی ظلم میکنیم!
آن طلبه بلند شد و گفت:
ایشان با من است. چون من با زنم دعوا کردم و این جا آمدم!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری حوزه، گفتگو با ابراهیم کاظمی مدیر مدرسه علمیه رضویه قم، ۱۳۹۲/۸/۴
https://eitaa.com/sirefarzanegan
میخواستند به من بفهمانند که غرور نداشته باشم!
روزی مرحوم آیت الله بهاءالدینی طلبهای را معمم کردند. در آن جلسه ۶۰-۵۰ نفر از بستگان آن طلبه هم حضور داشتند، وقتی که آقا عمامه را بر سر طلبه گذاشتند و اطرافیان میخواستند شیرینی دهند، ایشان به طلبه فرمودند: نه، خودت باید شیرینی را بین حضار پخش کنی!
من به آن طلبه گفتم: آشیخ، فهمیدی آقا چرا این سخن را گفتند؟ گفت: بله، میخواستند به من بفهمانند که تکبر و غرور نداشته باشم! آقای بهاءالدینی خیلی در اخلاقیات مواظبت میکردند، واقعاً ایشان مرد وارسته و خود ساخته و با خدا بودند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری حوزه، گفتگو با ابراهیم کاظمی مدیر مدرسه علمیه رضویه قم، ۱۳۹۲/۸/۴
https://eitaa.com/sirefarzanegan