برترین اعمال در روز عاشورا، لعن و اظهار برائت است!
روز عاشورا بود و خدمت مرحوم آیه الله العظمی آقای بهجت بودم، یک روحانی نسبتاً مُسنّ با لحن و احساسی خاص به ایشان عرض کرد:
حضرت آقا! امروز روز بزرگیه، افضلِ اعمالِ امروز چیست؟
فرمودند: لعن!
پرسید: چقدر؟
فرمودند:
الی الموت!
از کلامشان این طور فهمیدم که:
لعن، برائت است و توأم با ولایت و محدود به زمان نیست، اما در روز عاشورا، لعن بر اعداء آل الله علیهم صلوات الله، بسان معیتِ با آن حضرات است در رمی سِهام(= تیر انداختن) و جهاد در رکاب امام!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال جستاری در متون کهن، نقل خاطره از پویا رفیع، روز عاشورا سال۹۹ شمسی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
.
اگر همیشه ببارند ابرهای جهان
نمیرسند به آن اشکها که زینب ریخت
سعید بیابانکی
سیرهٔ علّامه حسینی طهرانی در دو ماه محرّم و صفر!
آیتالله سید محمدصادق حسینی:
مرحوم علّامهٔ والد تمام محرّم و صفر را عزادار بودند و منزلشان سیاهپوش بود، و در دههٔ محرّم لبخند بر لبشان نمیآمد، و در تمام این دو ماه شیرینی و شکلات در منزلشان راه نمیدادند، و در این مسائل غیرت خاصّی داشتند و
میفرمودند:
در لیالی و ایام شهادت معصومین علیهمالسلام منزل را سیاهپوش کنید و منزل خودشان هم همیشه در ایام عزا با کتیبههایی که منقش به اشعار محتشم کاشانی بود سیاهپوش میشد.
در عزای حضرت سیدالشهداء علیهالسلام از آغاز محرم تا شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام (هشتم ربیع الاول) نیز سیاهیهای منزل را جمع نمیکردند، و ما را به حفظ و احترام این کتیبهها که نشانهٔ عزای حضرت اباعبدالله علیهالسلام بود سفارش میفرمودند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
نورمجرد، ج۲، ص۴۷۱، سید محمد صادق حسینی تهرانی، نشر علامه طباطبایی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
اهمیت روضه خانگی و برکات آن!
آیت الله سید محمدصادق حسینی:
والد معظّم- علامه سیّد محمدحسین طهرانی- به برگزارى محافل روضه و عزادارى تا آخر عمرشان مقيّد بودند و هم ديگران را به إحياء مجالس توسّل و ذكر أهلبيت عليهم السّلام تشويق مىنمودند.
در زمانى كه در نجف اشرف بوده و همراه مرحومه والده و مرحومه جدّه حقير در منزلى بسيار بسيار كوچك زندگى میكردند، اهتمام داشتند كه هر هفته خودشان در منزل روضهاى بخوانند و والده و جدّه گوش نموده و بعد هم با چاى پذيرائى مىكردهاند.
ایشان میفرمودند:
چاى روضه بركت دارد و اين چاى از بركات مجلس روضه متبرّك شده و مورد عنايت است و خوردن دارد.
در مشهد براى خانواده مجلس روضه هفتگى داشتند. در اوائل مرحوم آقاى بلورچى هر هفته مىآمدند و روضه مىخواندند. بعد از رحلت ايشان به ما فرموده بودند كه نوبتى هر دفعه يكى از اخوان روضه بخوانند.
و خودشان با لباس رسمى تشريف مىآوردند و مىنشستند و میفرمودند: همه به همين نحوه شركت كنند؛ آقايان با لباس رسمى بيرون و عباء و عمامه، و مخدّرات هم با چادر، همه مؤدّب بنشينند و گوش دهند و بعد از آن هم حتماً چاى داده شود.
همچنین میفرمودند:
روضه هفتگى بسيار بركت دارد و انسان اگر بتواند نبايد از آن محروم شود. سيره بسيارى از سلف صالح بر برگزارى اين روضهها بوده و در نجف هم مرسوم بود كه برخى از بزرگان شب جمعه روضهاى داشتند و إطعام مختصرى مىنمودند.
ایشان میفرمودند: مجلس ذكر و ياد ائمّه عليهمالسّلام خيلى مهمّ است و روضه خواندن و عزادارى و اشك ريختن، علاوه بر ذكر و توسّل، اهمّيت خاصّ خود را دارد و برگزارى آن در منزل و اينكه در خانهاى كه در آن زندگى میكنند روضه برگزار شود و مصائب اهلبيت عليهم السّلام گفته شود و چند نفرى (گرچه فقط اهل منزل باشند) اشك بريزند، بسيار مطلوب است.
و نبايد انسان به شركت كردن در مجالس روضه در بيرون منزل، قناعت بورزد. خصوصاً اگر در كنار اين روضه هفتگى خطيبى عالم نيز دعوت شود و چند كلمهاى از معارف و احكام بيان كند و اهل منزل از آن استفاده نمايند كه نورٌ على نور مىشود.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
نورمجرد، ج۲ ص۴۶۲، سید محمد صادق طهرانی، نشر علامه طباطبایی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست
هرچند سر به زیر... ولی سرفراز بود
زینب قیام كرده چون از پا نشسته نیست
زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست
او را اسیر قافله خواندن خجسته نیست
رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم
داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست
حتی اگر به صورت او سنگ میخورد
او زینب است، معجرش از هم گسسته نیست
مجید تال
هر دعایی که نفعش به عموم برسد!
در یکی از لیالی قدر ماه مبارک رمضان، پس از نیمه شب خدمت فقیه عارف حضرت آیت الله بهجت رسیدم و به ایشان عرض کردم:
امشب چه دعایی کنیم و از خدا چه بخواهیم؟
فرمودند:هر چه که نفعش عاید حال عموم میشود، آن را از خدا بخواهید.
عرض کردم: چه دعایی نفعش شامل حال عموم میشود؟!
فرمودند: برای فرج امام عصر عجل الله تعالی فرجه دعا کنید.
آری نفعی که از فرج آن دُردانه هستی عاید خلق خدا میشود با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
بالاترین نذر، ص ۹۵، جعفر صالحان، نشر تراث
https://eitaa.com/sirefarzanegan
ای کاش مرثیه خوان بودم!
علامه روزی در یکی از مجالس روضه شرکت کرده بودند، شخص حراف و لودهای که علامه را نمیشناخت در حضور ایشان شروع کرد به لودگی کردن و حرفهای بی ربط زدن؛ و توجه نداشت این آقایی که حضور دارد حضرت علامه طباطبایی است؛ چون علامه، بسیار کم حرف بودند و ظاهر بسیار معمولی و متعارفی داشتند. بعد از آنکه به آن شخص میگویند آقا! حداقل امروز که حضرت علامه طباطبایی حضور دارند مراعات کنید و در محضر ایشان مودب باشید و درست صحبت کنید! او میپرسد: حضرت علامه طباطبایی ایشان هستند؟ میگویند بله بعد آن بنده خدا میگوید: مــن خیال کردم ایشان مرثیه خوان است. فکر نمیکردم، ایشان علامه طباطبایی باشند.
علامه با شنیدن این سخن میفرمایند: ای کاش من مرثیه خوان حضرت سید الشهدا بودم. من حاضرم همۀ این سالیانی که مشغول درس و تالیف و فعالیتهای علمی بودهام بدهم و ثواب یک جلسه مرثیه خوانی ابا عبد الله الحسین را به من بدهند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
عرفان علامه طباطبائی، ص۲۶۹، استاد حسن رمضانی، نشر سبط النبی
https://eitaa.com/sirefarzanegan
اگر بیایم مسجد جامع، مساجد اطراف خالی میشود!
مرحوم آیتالله آخوند ملاعلی معصومی نمازهای یومیه را در مسجد محلهای که توسط حاج علی پوستیزاده از تجار متدین همدان احداث شده بود، اقامه میکردند، یک سال ماه رمضان تعدادی از بازاریان خدمت مرحوم آخوند آمدند و گفتند آقا، شأن شما اجل است، تشریف بیاورید در مسجد جامع نماز را اقامه کنید؛ ایشان به طور مزاح فرموده بودند «نه، این مسجد نزدیک خانهمان هست و زود جمعیتش پُر میشود و صدایمان به همه محله میرسد» و آقایان خندیدند، در ادامه مرحوم آخوند گفتند:
من اگر بیایم مسجد جامع، مردم خیال میکنند که چه خبر است که آخوند ملاعلی مسجد جامع آمده و مساجد اطراف خلوت میشود و این اخلاق صحیحی نیست که من این مسجد را ترک کنم و بیایم مسجد جامع، نماز را اقامه کنم. ایشان نپذیرفتند و این از تواضع و تقوای مرحوم آخوند ملاعلی بود.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
پایگاه تحلیلی عترتنا، گفتگو با سید حیدر حسینی وفایی، ۱۴۰۲/۵/۱
https://eitaa.com/sirefarzanegan
از اشک سینهاش خیس میشد!
مرحوم آیت الله ملا علی همدانی ماه مبارک رمضان در مسجد محله خودشان منبر میرفتند و خطابههای نهجالبلاغه را شرح و تفسیر میکردند و همین که خطبه را شروع میکردند اشک از چشمانشان جاری میشد و از منبر که پایین میآمدند سینه ایشان از گریه کاملا خیس بود.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
پایگاه تحلیلی عترتنا، گفتگو با سید حیدر حسینی وفایی، ۱۴۰۲/۵/۱
https://eitaa.com/sirefarzanegan
من از حضرت زهرا خجالت میکشم، بفرمایید بالا!
مرحوم آیت الله آخوند ملا علی همدانی، به سادات علاقه خاصی داشتند، یادم هست یک بار برای احترام پایین پای ایشان نشسته بودم؛ ایشان با اینکه ناتوان و مریض بودند به من فرمودند: آقای آسید حیدر من از حضرت زهرا(س) خجالت میکشم که شما در پایین پای من نشستید بفرماید بالا!
برکات در فضیلت و خدمت به سادات، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
پایگاه تحلیلی عترتنا، گفتگو با سید حیدر حسینی وفایی، ۱۴۰۲/۵/۱
https://eitaa.com/sirefarzanegan