فردای بعد مرگ همسرش، سرکارش حاضر شد!
وقتی انسیه خانم- همسر همراه و همدل دکتر شیبانی- از دنیا رفت، باز هم هیچ خللی در روند خدمت او ایجاد نشد. دکتر فردای روز تدفین همسرش، مثل همیشه رأس ساعت در محل کارش حاضر شد و اجازه هیچ کار اضافهای مثل نصب بنر و تهیه تاج گل را به همکاران و دوستانش نداد. اینطور بود که دوستانش ناچار به نوشتن تسلیت روی یک کاغذ A4 بسنده کردند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش.
خبرگزاری فارس، گفتگو با آزاده شیبانی- فرزند مرحوم دکتر عباس شیبانی-۱۴۹۱/۱٠/۱۱.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
در مهمانیها مسئول چای دادنِ به مهمانها میشد!
یکی از اخلاقهای پدر- مرحوم دکتر عباس شیبانی- این بود که هر وقت مهمان به خانهمان میآمد، او مسئول چای ریختن و پذیرایی از آنها بود. مهمانها خجالتزده میشدند که پدرم برای پذیرایی جلویشان خم میشد. اما او دوست داشت با این کار، کمک حال مادرم و خانواده باشد. جالب است بدانید حتی در جلسه خواستگاری من هم، پدرم چای ریخت و از مهمانها پذیرایی کرد!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش.
خبرگزاری فارس، گفتگو با آزاده شیبانی- فرزند مرحوم دکتر عباس شیبانی-۱۴۹۱/۱٠/۱۱.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
مرا با سادهترین جهیزیه به خانه شوهر فرستاد!
با اینکه من تنها فرزند خانواده و عزیزکرده پدرم- مرحوم دکتر عباس شیبانی- بودم، اما در جلسه خواستگاری، شرایط سختی برای خانواده همسرم تعیین نکرد. از آن طرف، برای تهیه جهیزیه من هم، نظرش بر تهیه حداقلها بود؛ مثل تعدادی ظرف و ظروف، یک فرش، یک دست رختخواب و همین وسایل ضروری. مادرم میگفت: این چه حرفیه؟ مگه میشه؟ یعنی خانه نوعروس، گاز، یخچال و این چیزها نمیخواد؟!
با اینکه تمام زحمت تهیه جهیزیه من بر عهده مادر مرحومم بود، اما در نهایت او با همان کیفیتی که سفارش پدر بود، جهیزیه را تهیه کرد؛ ساده و بدون ریخت و پاش اضافه!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش.
خبرگزاری فارس، گفتگو با آزاده شیبانی- فرزند مرحوم دکتر عباس شیبانی-۱۴۹۱/۱٠/۱۱.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
به همه اقوام از کوچک و بزرگ سر میزد!
یکی از ویژگیهای اخلاقی پدر- مرحوم دکتر عباس شیبانی- که خیلیها آن را دوست داشتند، تواضع و فروتنی او بود. مثلاً در ایام نوروز پایبند به برخی رفتارها و رسوم نبود؛ دید و بازدیدهایِ نوروزیِ اقوام و آشنایان را از یک نقطه شهر شروع میکرد و در مسیر به خانه تمام اقوام، از کوچک و بزرگ سر میزد؛ مثلاً عموزادههایی که ۴۰ تا ۵۰ سال از او کوچکتر بودند. اصلاً برایش مهم نبود فلانی از او کوچکتر است یا فلانی سال قبل به دیدنش نیامده است.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش.
خبرگزاری فارس، گفتگو با آزاده شیبانی- فرزند مرحوم دکتر عباس شیبانی-۱۴۹۱/۱٠/۱۱.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
راه دیگری پیدا کنید!
بودجه کم شده بود و اوضاع مالی خوب نبود. در جلسه تصمیم گرفتیم مثل مؤسسات و سازمان های دیگر تعدیل نیرو کنیم. در جلسه طرحمان را گفتیم. مرحوم علامه مصباح به شدت مخالفت کردند و فرمودند:
نمیشود یک شبه زندگی کارکنان را به هم زد. بگردید راه دیگری پیدا کنید.
این شد که جلسات کارشناسی بیشتری گذاشتیم. حذف اضافه کار، معلق کردن طرحهای شروع نشده و کم کردن فعالیت های غیر ضرور. با تدبیر ایشان حتی یک نفر هم بیکار نشد!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش
کانال علامه مصباح یزدی در ایتا، تکه روایتهایی از زندگی استاد، نقل خاطره از محسن منطقی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
حرم را فراموش نکنید!
آیت الله العظمی اراکی تمام ظهرها از خانه تا حرم پیاده به نماز میآمدند. آنجا به ضریح میچسبیدند و با حضرت صحبت میکردند. ایشان میفرمودند:
شما طلبه هم که شدید، حرم را از یاد نبرید. اگر روضه میرفتید حالا هم بروید. سواد شما سبب دوری شما از این مباحث نشود.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش
شفقنا، آیت الله رضا استادی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۴
https://eitaa.com/sirefarzanegan
اگر این ارتباطها نباشد، کسی به جایی نمیرسد!
از کتابهای خوبی که برای حضرت زهرا (س) نوشته شده کتاب آقای احمد رحمانی همدانی است. ایشان منبری فاضلی بودند. چندسالی در همدان و تهران بودند و کتابشان در بین کتابها، جامعتر از بقیه است. ممکن است کسی در بحث اعتبار برخی از نقلها خدشه کند. در هر صورت، کتاب ایشان گل کرد.
مشهد بودم که ایشان همراه فردی وارد مجلس شدند. گوشه حرم ایستادند و مانند یک مداح، روضه خواندند و دم گرفتند. ما به همین علاقهها نیاز داریم. اگر این ارتباط و علاقه نباشد، کسی به جایی نمیرسد!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش
شفقنا، آیت الله رضا استادی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۴
https://eitaa.com/sirefarzanegan
بعد از دفاع از حریم و حرمت حضرت زهرا، توفیق تالیف آن کتاب را پیدا کردم!
بعض رفقای طلبه به حقیر گفتند: در تهران به خدمت مرحوم آیت الله احمد رحمانی همدانی رضوان الله علیه رفتیم و از سبب توفیق کتابشان در مورد حضرت صدیقه کبری- سلام الله علیها- پرسیدیم. ایشان فرمودند:
در خیابان راه میرفتم، شنیدم کسی به ساحت مقدس بیبی فاطمه زهراء توهین کردند! تحمل نکردم. نگاهی به اطراف انداختم، چوبی پیدا نمودم و با آن چوب تا توانستم شخص توهین کننده را زدم!
بعد از این قضیه توفیق تالیف کتاب فاطمه زهرا بهجت قلب مصطفی- فاطمه شادمانی دل پیامبر- را پیدا کردم!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش
کانال حوزه علمیه قم در ایتا، نقل خاطره از علی محمد حاجی علیانی، ۱۴۰۱/۱۰۲۴
https://eitaa.com/sirefarzanegan
بعد از تالیف کتاب، خدمت آن بزرگواران، مشرّف شدم!
آیه الله العظمی محمد علی گرامی قمی کتابی با نام " لولا فاطمه " نوشتهاند که مغتنم است.
سالها پیش که افتخار همصحبتی با ایشان را داشتم، ایشان فرمودند: بعد از نوشتن کتاب هم امیرالمومنین (ع) و هم فاطمه زهرا (س) را در خواب دیدم و ... که نشان از تایید کار داشت.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش
کانال حوزه علمیه قم در ایتا، نقل خاطره از سید تاج الدینی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۴
https://eitaa.com/sirefarzanegan
فواره چون بلند شود، سرنگون شود!
به مناسبت ۲۶ دی فرار محمدرضا پهلوی
مرحوم حاج حيدر قلی ميرزا حشتمی مشهور به امیر حشمت- از رجال علم و ادب- اهل فضل و قريحه شعری بود.
روزی از روزهایی که حسب المعمول خدمت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی- رضوان الله تعالی علیه- مشرّف بودم، ذکر خیر ایشان به میان آمد.
آقا نقل فرمودند:
در همان ایام سقوط رضاشاه در سال ۱۳۶۰ هجری قمری برابر با ۱۳۲۰ هجری شمسی که بساط استبداد و ديکتاتوری او به دست همان استعمارگرانی که او را روی کار آورده بودند، برچيده شد، امیر حشمت خوابی دیده که برای ایشان این گونه نقل کرده بود:
در خواب از بعضی بزرگان، از در هم پيچيده شدن آن طومار ظالمانه سؤال کردم. به من گفتند: (رضا شاه پهلوی)
وقتی از خواب بیدار شدم و حساب کردم به حساب ابجد مطابق با ۱۳۶۰ هجری قمری درآمد که همان سال سقوط رضاشاه میشود.
آقا به حقیر فرمودند:
همان وقت که امیر حشمت این خواب را نقل کرد، به ذهن حقير آمد که بايد تمام شدن کار محمدرضا نيز از اين حروف استفاده شود، لذا به اين نتيجه رسيدم که پايان کارِ مرارت بار و پر از ننگ و ابتذال او نيز مطابق با حروف ابجدی (محمّد رضا شاه) است یعنی ۱۳۹۹ هجری قمری.
از اين جهت همیشه منتظر آن تاريخ بودم و به بعضی هم فرموده بودند که منتظر سال ۱۳۹۹ باشيد و الحمدلله این استکشاف آقا درست بود و در همان سال، محمدرضا شاه دیکتاتور، ساقط شد و نظام اسلامی با آن اهداف والا و مقدّس روی کار آمد.
ایشان میفرمودند:
بعد از فرار محمدرضا شاه از کشور، این استکشاف را به یک شاعر گفتم آن شخص آن مضمون را در این دو بیتِ پر معنا، این گونه سروده بود:
چو فوّاره ظلم شد سربلند
سقوط و زوال است او را ز پی
بگفتم که تاريخ آن چيست؟ گفت
(محمد رضا شاه) تاريخ وی
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
محضرِ آفتاب- نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی، محسن اکبری شاهرودی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
از شنیدن نقدها حتی چهرهشان در هم نشد!
به برخی نظرات علمی مرحوم استاد مصباح یزدی نقد داشتم. به دیدارشان رفتم.
اول جلسه چپ و راست اعتراض کردم که چرا در فلان جا چنین گفتهاید؟، این چه استدلالی است که کردهاید؟ و...گرم شده بودم و پشت سر هم میگفتم:
این حرف شما غلط است، به فلان و بهمان دلیل!
با دقت نقدهایم را شنیدند و یکی یکی جواب دادند.
بعدِ جلسه به خودم آمدم، دیدم در تمام این مدت حتی لحظهای چهرهشان در هم نرفت و نگفتند:
تو که هستی که این طوری مرا نقد میکنی؟!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال ایتای علامه مصباح یزدی،
تکهروایتهایی از زندگی علامه مصباح یزدی، نقل خاطره از استاد حسن رحیمپور ازغدی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
با آن مقام مرجعیت و زعامت، با من نوجوان شوخی میکردند!
وقتی که طلبه سیزده سالهای بودم، روزی خدمت مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی رسیدم، آقا از من پرسیدند: چه میخوانی؟ گفتم جامع المقدمات! فرمودند:(نصر پف ریحانی) را خواندهای؟گفتم: آقا در جامع المقدمات، همچین کتابی موجود نیست. فرمودند:
چرا، همان (تصریف زنجانی) است، قدری نقطه هایش را پس و پیش کردم!
با آن مقام مرجعیت و زعامت، با من که نوجوان ۱۳ سالهای بودم، شوخی میکردند.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال حوزه علمیه قم در ایتا، نقل خاطره از استاد ناصرالدین انصاری قمی، ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
https://eitaa.com/sirefarzanegan