🔶امام خمینی(ره):اگر شاه به نصایح روحانیون توجه کرده بوده و خدمت به این ملت کرده بود سقوط نمی کرد لکن خدمت نکرد و خیانت کرد و پشتوانه مردمی را از دست داد و وقتی که مردم شنیدند رفت شادی کردند، چنانچه در رفتن پدرش هم شادی کردند. صحیفه نور ، جلد ۷ ، صفحه ۷۳ .
.
🔶کاری نکن با رفتنت مردم شادی کنند
امام خمینی (ره): وقتی که نتیجه این شد که رضا خان رفت شادی کردند، مردم. من به این پسر نادانش گفتم که تو نکن کاری که همانطوری که پدرت رفت و شادی کردند برای رفتن تو هم شادی بکنند و نشنید و دیدید که برای رفتن این بیشتر شادی کردند و حق هم همین بود، چرا؟ برای اینکه بین مردم پایگاه نداشت. اساس این بود که یک دولتی که خیانتکار است، این نمی تواند با مردم بسازد و برای خیانتکاری که دارد و چپاولگری که می کند و وابستگی به بیگانگان که دارد، این همیشه از خودش می ترسد. یک دولت همیشه نگران است که مبادا این خیانت ها که کرده است، ملت جبران بکند و ملت تلافی کند
صحیفه امام؛ جلد ۸؛ صفحه ۳۴۸
مورخ: ۱۰تیر ۱۳۵۸
کانال سیره علما @sireolama
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶آیت الله شیخ غلامرضا فقیه یزدی رضوان الله تعالی علیه سه مرتبه منزلشان را فروختند. و به واسطه آن به فقرا و طلاب امور دینی کمک کردند.
@sireolama
...دسته حمالها
🔶مرحوم مجلسی(ره) در دهه عاشورا در عالیقاپو در حضور شاه از هیئات عزاداران پذیرایی میكرده وخوش آمد میگفته.
.
🔶روز عاشورا میبینند كه مرحوم مجلسی(رحمه الله تعالی) نیامد، خود شاه عهده دار پذیرایی میشود و یكایك هیئات میآمدند تا هیئت حمالها وارد میشود.
.
🔶شاه میبیند مرحوم مجلسی(رحمه الله تعالی) با لباس سیاه بلند در میان آنها مشغول سینه زدن است.
.
🔶شاه فردا با جمعی به منزل مرحوم مجلسی میرود، جهتش را میپرسد.
.
🔶میگوید: روز تاسوعا كه مشغول پذیرایی و خوش آمد گفتن بودم دسته حمالها كه وارد شد در میان آنها یك حمال پیرمرد قوز داری بودكه وقتی سینه میزد خیلی قیافه مضحكی پیدا میكرد.
من بی اختیار تبسمی كردم.
.
🔶شب رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را در خواب دیدم سلام كردم، حضرت عنایت نفرمودند تعجّب كردم و خود را معرفی كردم.
.
🔶فرمودند: چرا امروز به سینه زن حسین من تبسم كردی؟
.
🔶عرض كردم آقا عمدی نبود.
.
🔶فرمودند: اگر عمدی خندیده بودی كه حسابت پاك بود.
.
🔶برای جبران كارِ امروزت فردا برو در دسته حمالها و سینه بزن.
کانال سیره علما @sireolama
...کوچه صابون پزخونه
🔶مرحوم حاج شیخ عنایت الله ملک آبادی که مردی فوق العاده بود. نقل کرد یکی از بزرگان حضرت سید الشهدا علیه السلام را در خواب میبیند و میپرسد آقا میخواهم بدانم کدام یک از مجالس عزاداری و روضه خوانی مورد عنایت شماست؟
.
🔶میفرماید همه مجالس.
.
🔶عرض میکند میخواهم بدانم در این مجالس تهران به کدام مجلس بیشتر عنایت و لطف دارید و تشریف میبرید؟ و گویا حضرت را به حضرت علی اکبر قسم میدهد.
.
🔶حضرت میفرماید مجلسی است که در کوچه صابون پزخونه، متعلق به زنی است.
.
🔶فردا میآید و سراغ میگیرد و میبیند زنی درِ خانهای نشسته.
.
🔶میگوید روضه داری؟ میگوید آری.
.
🔶میپرسد تمام شده؟ میگوید نه.
.
🔶میگوید پس چرا اینجا نشستهای؟
.
🔶میگوید امان از این روضه خوانها!
.
🔶چون وقتی مستمع هست آنها نیستند، وقتی آنها میآیند مستمعها رفتهاند.
.
🔶میگوید میخواهی برایت روضه بخوانم؟ میگوید بلد هستی؟
.
🔶جواب میدهد آری. میگوید باید صبر کنی تا بروم همسایهها را خبر کنم. چون آمده بودند، ولی روضه خوان نیامد.
.
🔶همسایه را خبر میکند و مجلس برگزار میشود و روز به روز جمعیت بیشتر میشود.
.
🔶تا روز قبل از آخر مجلس که میشود، این آقا به زن میگوید من چند روز آمدم، روضه خواندهام، از تو یک خواهش دارم و آن این است که اجازه بدهی فردا که روز آخر است پول روضه خوانها را من بدهم.
.
🔶زن میزند به سرش و با حال گریه میگوید خیلی زرنگ هستی!
.
🔶من در طول سال رخت شویی و کهنه شویی میکنم و با این دستهایم در هوای سرد و گرم رخت مردم را میشویم و یک شاهی دو شاهی جمع میکنم و برای خرج مجلس روضه (امام حسین سلام الله علیه) ذخیره میکنم. حالا تو میخواهی این افتخار را از من بگیری؟!!!
کانال سیره علما @sireolama
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺آیت الله العظمی وحید خراسانی حفظه الله تعالی: هیئات عزاداری به وساوس شیطانی گوش ندهند.
@sireolama
....تازه ۲۰۶ در اومده بود
🔶یکی از همراهان صفحه: دوست بنده میگفت اوایل دهه ۸۰ فکرکنم خودشم دقیق یادش نبود چه زمانی بوده فقط گفتش که اون موقعی که تازه ۲۰۶ در اومده بود.
.
🔶میگفت با دوستم رفتیم دیدن آیت الله بهجت کمی نشستیم آقا بلند شدن برن رفیقم پرید دست ایشونو ببوسه بعد ایشون هم که اومد دستشو بکشه خورد تو صورت این بنده خدا بعد آقا از این اتفاق ناراحت شدند.
.
🔶و باحالت ناراحتی گفتند که چرا این کارو میکنی بعد موقع رفتن هم گفتن که دخترت بزرگ شده باشلوارک تو خونه نگرد.
کانال سیره علما @sireolama
.....نتیجه بیاعتنایی طلاب به فقه
🔺از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
از طریق مرحوم امام سدهی قصهای از آقا سید ابوتراب شنیدم. آقای علمالهدای اهوازی نیز این قضیه را از استادش آقاسید ابوتراب شنیده بود.
.
🔶یکی این بود که اواخر صفویه مسأله فقاهت خیلی تنزل میکند و بحثهایی مانند فلسفه و عرفان و این امور بین طلبهها رواج داشته است. در دوره شاه سلطان حسین، مدرسه چهارباغ اصفهان ساخته میشود.
.
🔶شخصی که یکی از بستگانش فوت کرده بوده، به مدرسه چهار باغ میرود و از طلبههای مدرسه میخواهد که نماز میت بخوانند. هیچ طلبهای در تمام آن مدرسه بزرگ پیدا نمیشود که نماز میت بلد باشد.
.
🔶این بنده خدا نزد استادشان شکایت میبرد و استاد میآید و طلبهها را توبیخ میکند که چرا شما اینقدر از فقه و احکام شرعی دور شدهاید و اسباب آبروریزی فراهم شده که حتی یک نفر نماز میت بلد نباشد.
.
🔶آن وقت خودش میایستد و نماز میخواند و همانند نماز صبح دو رکعت نماز بر میت میخواند!
.
🔶حوزه علمیه قم نعمت بزرگی است و ما نسبت به این نعمت مسؤولیت داریم و باید پاسخگو باشیم. اسلاف ما برای حفظ دین رنج های زیادی کشیدهاند و اکنون وظیفه ماست که درست عمل کنیم تا این امانت به دست آیندگان سپرده شود. از جنبههای مهم هدایت و ارشاد، تبیین مسائل شرعی است. طلاب باید احکام مورد ابتلای مردم را بدانند و به تعلیم آن اهتمام داشته باشند.
کانال سیره علما @sireolama
...من دستور دارم
🔶در بیت آیتالله شیخ مرتضی حائری بودیم و حجت الاسلام آقای حلبی نیز آنجا بود به تناسبی سخن از
آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (قدس سره) به میان آمد که آقای حلبی فرمودند:
.
🔶من در عصر آن بزرگوار از کسانی بودم که گاه اشکال و ایراد به سبک معظمله در رهبری معنوی و مذهبی جهان تشیع داشتم و این ایراد تا هنگام تشرف به عتبات عالیات و دیدار خصوصی با آن مرحوم ادامه داشت.
.
🔶به همین جهت هم، آنجا وقتی به محضرش رفتم اشکالات خود و دیگران را گفتم و آن بزرگوار با کمال سعهی صدر و گشادگی چهره، جواب همهی اشکال و ایرادهای مرا داد و سر انجام فرمود: «من دستور دارم که اینگونه عمل کنم.»
.
🔶گفتم: «از کجا و از چه کسی دستور دارید؟»
.
🔶فرمود: «از چه کسی میخواهید دستور داشته باشم؟»
.
🔶گفتم: «یعنی از امام عصر؟»
.
🔶فرمود: «آری!» و برخاست درب صندوق خود را گشود و پاکتی را از آنجا برگرفت و به دست من داد.
.
🔶من به مجرد اینکه پاکت را گرفتم مضطرب و منقلب شدم با حالتی وصف ناپذیر کاغذ را از پاکت در آوردم و آن را خواندم که از جمله این عبارت نوشته شده بود.
.
🔶بسمالله الرحمن الرحیم
یا سید ابوالحسن ارخص نفسک و اجلس فی دهلیز بیتک و لاترخ سترک (و اعن او اغث شیعتنا و موالینا) نحن ننصرک ان شاء الله «مهدی».
.
🔶بنام خداوند بخشاندهی مهربان ای سید ابوالحسن خود را ارزان کن و در اختیار همگان قرار بده و در بیرونی منزلت بنشین و در بر روی کسی مبند و پرده بین خود و مردم قرار مده و بداد و کمک پیروان و دوستان ما برس... ما ترا یاری میکنیم... .
.
🔶پرسیدم: « این توقیع شریف را به وسیلهی چه کسی دریافت داشتهاید؟»
.
🔶فرمود: «به وسیلهی مردی عابد و پارسا و باتقوا به نام شیخ محمد کوفی که از هر جهت مورد وثوق و اطمینان است.»
.
🔶اجازه گرفتم تا از آن نسخهای بردارم مشروط بر اینکه تا سید در قید حیات است ابراز نکنم.
کانال سیره علما @sireolama
...محروم
🔶حجت الاسلام هدایی: سال ۱۳۷۷ بود روز تولد امام حسین علیه السلام بادست مبارک عارف گران قدر مرحوم آیت الله العظمی بهجت معمم میشدم.
.
🔶تصمیم گرفتم لحظه عمامه گذاری به ایشان بگویم که شهر من تبریز به لحاظ معنوی محروم است به شهر ما تشریف بیاورید. تا معنویت آن رشد کند و قدم بر منزل ما گذارید.
.
🔶عمامه را بر سرم گذاشت تا خواستم سخن بگویم فرمود تبریز و محروم!
.
🔶ما هر چه داریم از آقایان تبریزی داریم استاد ما سید علی آقای قاضی تبریزی بود.
.
🔶تصویر لحظه ی معمم شدن حجت الاسلام هدایی به دست آیت الله العظمی بهجت(ره)
کانال سیره علما @sireolama