...حمالى را با پاهاى كثيف
🔶آیت الله حاج سید حسین یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه: به دلم گذشت چهل روز زيارت عاشورا بخوانم و از حضرت سيد الشهداء عليه السلام درخواست نمايم محبتى دائمى و فوق العاده عنايت فرمايند.
.
🔶از اين رو به قصد اينكه به محبت خداى متعال برسم مشغول ختم زيارت عاشورا شدم.
در ضمن آن اربعين نيز حالات فوق العاده اى داشتم و از عنايات زيادى برخوردار گرديدم.
.
🔶از جمله يك روز هنگامى كه به حرم مشرف شدم برخلاف هر روز اصلاً گريه ام نگرفت. مصائب آن بزرگوار و اهل بيت مظلومش را تصور كردم باز گريه ام نگرفت. هر چه توجه كردم و كوشيدم گريه كنم اشكم جارى نشد.
.
🔶ناراحت شدم و عرض كردم: خدايا! چرا من گريه ام نمى گيرد؟ بلافاصله گويا كسى گفت: مگر تا كنون گريه هايت از خودت بود؟
.
🔶همين كه به اين معنا التفات پيدا كردم حالت عجيبى به من دست داد و متوجه شدم كه اين گريه ها از من نبوده است و تا كنون ديگرى مرا مى گريانده است.
.
🔶سپس درك كردم كه اصلاً هيچ چيز از خود ندارم.
چنان حالت فقر و نيستى و ذلتى در خود يافتم كه با ناراحتى خود را ملامت كرده و مى گفتم: چرا من روى زمين راه مى روم؟ بلكه اصلاً چرا وجود دارم. و تمام آرزويم اين بود كه زمين شكافته شود و در آن فرو روم.
.
🔶پس از اين ناگهان گريه ام گرفت و اشكم مثل باران جارى شد. زيارت را خواندم و از حرم بيرون آمدم، ولى آثار آن حال هم چنان در من باقى بود. در بين راه، حمالى را با پاهاى كثيف و پر از خاك ديدم، مى خواستم خود را در مقابل او به خاك اندازم!
.
🔸يعنى از كثرت تواضع و ذلت عبوديت خود را پست ترين موجودات مى ديدم. و حالى پيدا كرده بودم كه مى ديدم سزاوار است در مقابل هستى هر موجودى - كه همه از هستى حق تعالى است - سجده كنم؛ زيرا مى يافتم كه فقير محض هستم و از كثرت خجلت و شرمندگى مى گفتم: چرا من تا كنون خيال مى كردم كه وجود دارم و هستم!
.
🔶وقتى اين حال را براى جناب آقاى رضوى رحمه الله گفتم، ايشان فرمود: امام حسين عليه السلام عجب فيوضات و معانى مهمى را مفت و مجانى به شما مى دهند!
کانال سیره علما @sireolama
🏴انا لله و انا الیه راجعون
🔶مراسم تشییع پیکر آیتالله مومن روز شنبه ساعت ۱۰ صبح از مسجد امام حسن عسکری(سلام الله علیه) به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) برگزار خواهد شود.
@sireolama
...انا لله و انا الیه راجعون
🔶عباس کدخدایی: آیت الله مومن روزهای آخر ، وقت ملاقاتی داشت با مقام معظم رهبری و خواسته جالبی داشت. در عتبات جوانی از ایشان در خواست دیدار با رهبری را کرده بود و آن روز حامل این درخواست برای مقام معظم رهبری بود.
.
🔶شهید لطفی نیاسری در حمله رژیم صهیونیستی به فرودگاه تی 4 سوریه به شهادت رسید. ایشان داماد داماد آیت الله مومن بود و پدرشان نیز از اساتید برجسته حوزه علمیه هستند.
.
🔶مشی سادهزیستی ایشان زبانزد همه بود. خانه محقری داشت و در سطح طبقات ضعیف مردم زندگی میکرد.
.
🔶رهبر معظم انقلاب در جلسه با نمایندگان ستاد کاندیداهای انتخابات سال ۸۸ در پاسخ به عدم پذیرش داوری و نظارت شورای نگهبان بر شکایات از سوی ستاد موسوی و کروبی، با قاطعیت پاسخ دادند: «اگر در این نظام نتوان به کسانی مانند آیات مومن و آقای جنتی اعتماد کرد، به هیچ فرد دیگری هم نمیتوان؛ چرا که آنها برای بردن و آوردن کسی، دینشان را از دست نمیدهند. فقهای شورای نگهبان آدمهای قرص و محکمی هستند که مو را از ماست میکشند»
.
🔶آیت الله مومن: پدربزرگ ما پیرمردی بود که تعلیمات دینی نداشت اما آدم متدینی بود و به کربلایی حسین مومن معروف بود. این لفظ مومن برای خانواده ما در شهر قم معروف بود و ماند.
.
🔶پدر من سواد دینی نداشت ولی فرد متدینی بود. او میگفت وقتی من مشرف شدم کربلا از سیدالشهدا خواستم که تو طلبه شوی اما از لحاظ مالی مشکل داشت. من فرزند بزرگ و تنها پسر خانواده بودم و باید در کشاورزی به او کمک میکردم. آن روزها اینگونه نبود که هر خانواده یک بچه و نصفی داشته باشند. تعداد اولادی که پدرم از یک زن آورد ۱۲ نفر بود.
.
🔶الحمدالله با اینکه همه در زمان طاغوت بزرگ شدیم هیچکدام بیبند و بار نبودیم و آخرین برادرم در سال ۵۷ شهید شد. من میخواستم طلبه شوم ولی وضع مالی ما آنگونه نبود که بتوان این کار را انجام داد اما به لطف ائمه (سلام الله علیهم) از سن ۱۹ سالگی توانستم وارد حوزه شوم.
.
🔶توانستم سال ۱۳۳۵ یعنی ۵ سال بعد از آغاز آموزشم درس خارج بخوانم. آن زمان اینگونه بود که بعد از ۳ سال خواندن کتب ادبیات عربی و ۵ سال خواندن فقه و اصول به درس خارج میرسیدند. امروزه هم بعد از ۱۰ سال درس خارج میخوانند.
کانال سیره علما @sireolama
...آقا منبر دارم
🔶حجت الاسلام استاد بندانی نیشابوری میگوید: در قم بسیار خدمت فقیه مقدس، مرحوم میرزای تبریزی می رسیدم و از ایشان علاوه بر استفاده علمی،استفاده معنوی هم می بردم.
.
🔶ایشان با کمال خضوع و خشوع به سوالات بنده جواب میداد و مسائل را حل میکرد. ایشان میدانست که من گاهی منبر میروم بنابر این از من میخواست که برای ایشان دعا کنم.
.
🔶یک روز مناسبتی پیش آمد، خدمتشان رسیدم و عرض ادب کردم. از من سوال کردند: امروز کجا میروی؟! گفتم: آقا منبر دارم. 🔶مرحوم میرزا سوال کردند: در مجالس شما تبرکی هم میدهند؟! ممکن است از آنجا کمی تبرکی برایم بیاوری؟!
.
🔶گفتم: چشم آقا.
.
🔶در فکر فرو رفتم که این بزرگوار واقعأ چه اعتقادی دارد. با وجودی که خود مقرّب است، اما عقیده و اعتقادش به تبرکی مجلس عزای اهل بیت علیهم السلام چه محکم و پابرجاست!
.
🔶به مجلس رفتم، در مجلس فقط چای دادند و من هم چند حبّه قند برداشتم و خدمت میرزا رفتم
.
🔶و گفتم: آقا در آن مجلس فقط چای میدادند.
.
🔶مرحوم میرزا یک حبّه قند از دست من برداشته، به دهان مبارکشان گذاشتند و فرمودند: این تبرک از مجلس توسل به اهل بیت علیهم السلام است.
کانال سیره علما @sireolama
🔶میرزای شیرازی و ارکان چهارگانه مرجعیّت
.
🔶از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی: ️ارکان اربعه یک عالِم که اگر در او جمع شوند، صلاحیت مرجعیّت دارد، در میرزای شیرازی وجود داشته: علمیّتش درجه اول، تقوایش درجه اول، اخلاقش درجه اول، عقلش هم درجه اول بوده. این چهار چیز در میرزا در حدّ اعلا بوده و نباید کسی هیچ شکی در علمیّت میرزا بکند و اگر هیچ شاهدی نبود جز همین شاگردها و همینکه هر چه ملّای متفکر میبینیم، تربیت شده اویند، کافی بود.
.
🔶️در تاریخ شیعه دو نفر ملّای درجه اول هستند که شاگردهای آنها مهمترین شاگردهای همه اعصارند: یکی وحید بهبهانی و دیگری میرزای شیرازی.
وحید بهبهانی شاگردانی همانند بحرالعلوم، صاحب ریاض، کاشف الغطاء، میرزا مهدی شهرستانی، سید محسن اعرجی و ملا مهدی نراقی داشته است که نشان دهندة موقعیت علمی ممتاز اوست.
.
🔶بزرگان طبقه بعد از میرزای شیرازی نیز که مطالب تحقیقی و محققانهای دارند، همه از شاگردان اویند؛ مثل آخوند خراسانی، سید محمّد کاظم یزدی، سید محمّد فشارکی، میرزا محمّد تقی شیرازی، سید اسماعیل صدر، سید حسن صدر، شریعت اصفهانی و... که نشاندهنده سطح بالای علمی ایشان است.
جرعهای از دریا، ج۱، ص۱۱۳
کانال سیره علما @sireolama
....امام موسی صدر
🔶عبای مشکی، لباده ای خاکستری، عمّامه ای تمیز پیچیده...کفش هایی مشکی...همیشه واکس زده!
.
🔶همیشه خوش لباس بود... و هست!
.
🔶عبا و عمّامه همیشه بر آن قامت بلند برازنده بود...و هست!
.
🔶اما عجیب است که با همۀ اصراری که در خوش لباس بودن دارد، هیچ وسواسی در تمیز نگاه داشتن و آلوده نشدن عبایش نیست!
.
🔶بی محابا، از تپه ها بالا می رفت! در مزارع می گشت، در کنار کشاورز پیر می نشست!
.
🔶بی دغدغه، در میانِ خرابه های حاصل از بمب های بی رحم...کنارِ زخمی ها و آوارگان...
.
🔶روی خاک می نشست و دل هایشان را به سلامی ...گرم می کرد!
.
🔶کودکانِ یتیم را در آغوش می کشید...می بوسید... می بویید... اشک هایشان را پاک می کرد...
.
🔶برایشان دعا می کرد...
.
🔶دل نگران نبود از این که لباسِ تمیز و مرتبش آلوده شود یا کفش هایش خاکی!
.
🔶وقت نماز هم...همان عبای مشکین، حکم سجّاده را داشت برایش! کجا و در چه حالت؟! فرقی نداشت!
.
🔶بی هیچ اضطرابی کفش هایش را در می آورد و مشغول نماز می شد!
.
🔶حتی، گاهی، میهمانی را آن چنان عزیز می داشت، که عبایش را روی زمین پهن می کرد و او را بر عبایش می نشاند!
.
🔶حیف از آن عبای تمیز و اتو کشیده نبود؟
.
🔶گفتم: جای سید ما بالاتر از روی خاک نشستن است...
.
🔶می گوید: «ما فرزندان ابوترابیم!»
.
🔶خاطره سید حسین موسوی-ابو هشام-عضو شورای فرماندهی حزب الله لبنان: در گفتگو با گروه روایت فتح
کانال سیره علما @sireolama
...آقای حاج شیخ
🔶[آیة الله میرزا کاظم تبریزی:] وقتی نجف خدمت مرحوم آیت للّه حاج سید ابوالحسن اصفهانی بودم.
.
🔶آقای حاج شیخ محمود حلبی آمدند و با لحن تند و شدیدی به مرحوم سید اعتراض كردند كه چرا به وضع سامراء رسیدگی نمیكنید، آن جا خانه امام زمان علیهالسلام است.
.
🔶با این كه ایشان خیلی تندی میكردند مرحوم سید ساكت بودند و گوش میدادند.
.
🔶چند نفری كه در مجلس بودند همه رفتند، من هم احساس كردم شاید كار خصوصی داشته باشند، خواستم بروم، مرحوم سید دست مرا گرفت و فرمود: تو بمان.
.
🔶بعد كه آقای حلبی خوب حرفهایش را زد و اعتراضاتش را نمود، مرحوم سید گفتند: آقای حاج شیخ، آن روزی كه شما را پشت خیمه آوردند من داخل خیمه بودم.
کانال سیره علما @sireolama
...مکاتبه با زندانیان آمریکا
🔶یک خانم اسپانیایی مسلمان که در کوبا با دکتری ایرانی آشنا شد و همانجا با او ازدواج کرد . روزی از همسرش پرسید فارس کجای ایران است ؟ همسرش با تعجب گفت از کجا فارس را میشناسی خانم دوباره پرسید لار کجای فارس است ؟ تعجب همسرش بیشتر شد . در پاییز ۱۳۸۷با همسرش به ایران آمد یک راست رفت به استان فارس شهرستان لار منزل آیت الله سید مجتبی موسوی لاری(ره) . رو به همسرش کرد و گفت من با خواندن کتاب های ایشان مسلمان شدم.
.
🔶مکاتبات محرمانه با شخصیت های سیاسی دنیا
گاهی برخی بزرگان و اندیشمندان که مسلمان میشدند، به خاطر محدودیتهای موجود در کشورشان، نمیخواستند این مسئله در جایی مطرح شود و ما نیز این مکاتبات را به صورت محرمانه حفظ کردیم، اما برخی نامهها را در قالب کتابی با عنوان «نگرش سی ساله در عملکرد مرکز نشر معارف اسلامی در جهان» منتشر و در اختیار علاقهمندان قرار گرفت.
.
🔶از مهمترین افرادی که در این عرصه مکاتباتی با آیتالله موسوی لاری داشتند، میتوان به ولیعهد انگلستان، رئیس شورای شهر دوربان آفریقای جنوبی، معاون رئیس جمهور کره شمالی و برخی نمایندگان مجلس هند اشاره نمود؛ البته بیشتر مخاطبان ایشان را شخصیتهای غیر سیاسی تشکیل میدادند.
.
🔶مکاتبه با زندانیان آمریکا
حجم بسیاری از نامههای مکاتبه شده در مرکز نشر معارف اسلامی در جهان جمعآوری شده است که در حال دسته بندی و ساماندهی آنها هستیم تا بتوانیم آرشیو خاصی در این عرصه تهیه کنیم. آنچه به صورت تقریبی میتوان به آن اشاره کرد، این است بیشترین مکاتبات با کشورهای آفریقایی است که بیش از ۵۰۰ هزار نامه از کشور غنا ارسال شده و بعد از آن قاره آمریکا میباشد. همچنین نامههایی از زندانهای آمریکا برای ما ارسال شده است که بر اساس آمار موجود، برخی زندانیان آمریکایی با مطالعه کتابهای آیت الله موسوی لاری مسلمان شدهاند.
.
🔶سه میلیون مکاتبه با سراسر جهان
در مجموع نزدیک به ۳ میلیون مکاتبه در زمان حیات آیتالله موسوی لاری با سراسر جهان انجام شده است که بعد از ارتحال ایشان نیز مکاتبات زیادی صورت پذیرفته است. البته بیشتر مکاتبات ایشان ارسال کتاب بود و نهایت جواب ایشان این بود که من کتاب نبوت و امامت را برای شما ارسال کردم؛ در این کتاب جواب شما آمده است و...، این جمله در پاسخ به افراد در راستای احترام به آنها بود.
.
🔶کتاب«مشکلات اخلاقی و روانی» دیگر اثری بود که بسیاری را از رنج غربت معنوی نجات داد. این کتاب به ۱۱ زبان ترجمه شد. جوانی تایلندی به سید نوشت: «من به علت دور بودن از یاد خداوند و غفلت از ارزشهای معنوی، چندی پیش با یک نسخه از کتابهای شما آشنا شدم. این کتاب در اختیار یک زندانی بود که من هم با او همبند بودم و در یک محل، دوران زندان خود را میگذراندیم. من این کتاب را با اشتیاق فراوان و دقت خواندم و از مطالعهٔ آن جان تازهای گرفتم و دل و روحم به درک حقیقت و نور معرفت روشن شد.»
.
🔶کتابهای آیت الله سید مجتبی موسوی لاری تاکنون به ۲۸ زبان از جمله زبانهای انگلیسی، عربی، فارسی، اردو، بنگلا، ژاپنی، چینی، ترکی آذری، ترکی استانبولی، آلمانی، آلبانیایی، پرتغالی، لهستانی، رومانیایی، بوسنیایی، روسی، فرانسوی، اسپانیولی، بلغاری، سواحیلی، هوسا، هندی، مالایو، تایلندی و سینهالی ترجمه و منتشر شده است. همچنین مرکز تحت اشراف وی، اقدام به چاپقرآن کریم با ترجمه انگلیسی، فرانسه، اسپانیولی و روسی کرد که به متقاضیان از کشورهای مختلف اهدا میشود.
.
🔶آیت الله سید مجتبی موسوی لاری در بامداد روز شنبه ۱۹ اسفند۱۳۹۱ در ۷۷ سالگی در لار درگذشت و روز دوشنبه ۲۱ اسفند، بنا به وصیت خودش در شهر قدیم لار در جوار گلزار شهدا در «مکتب القرآن» به خاک سپرده شد.
کانال سیره علما @sireolama
....مجلس عروسی
🔶مرحوم آیتالله شیخ حسنعلی نجابت نقل میکند:
آیتالله خویی به من چنان علاقهای داشتند
که بهترین عباهایی که برای ایشان از سوریه
هدیه میآوردند، به من هدیه میکردند.
.
🔶وقتی که من پس از مدتی همسر اختیار کردم،
شرایط طوری بود که نتوانستم مجلس عروسی
مفصلی بگیرم.
.
🔶آقای خویی در جلسهای از من گله کردند
که ازدواج میکنی و ما را دعوت نمینمایی؟
.
🔶من با پول آن زمان طلبگی، مجلس کوچکی
راه انداختم و آیتالله خویی و تعدادی دیگر را
دعوت کردم و ایشان هم احسان کردند
و به مجلس تشریف آوردند.
.
🔶حضرت استاد میفرمودند که من برای آن مجلسی
که قرار بود آقای خویی تشریف بیاورند،
با توجه به آنکه فصل تابستان بود و هوا بسیار گرم،
با پور شهریه طلبگی، هندوانه بزرگی خریده
و آن را در سردابی گذاشته بودم
که کاملا خنک شود؛
اما در مجلس، متوجه شدم که آقای خویی
از خوردن آن هندوانه پرهیز میکند
و وقتی هم هندوانه را به ایشان تعارف میکنم،
طفره میروند.
.
🔶پس از پایان مجلس، وقتی دیگران رفتند
و ایشان هم قصد خداحافظی داشتند،
به صورت گلایه و به طور خصوصی،
موضوع هندوانه را با ایشان در میان گذاشتم
و علت تناول نکردن ایشان را جویا شدم.
.
🔶پس از کمی طفره رفتن، فرمودند:
تابستان امسال من هنوز نتوانستهام که
برای اهل خانه خویش هندوانه بخرم؛
لذا خلاف مروت دیدم که در حالی که هنوز
خانوادهام هندوانه نخوردهاند،
من از هندوانه شما تناول کنم.
.
@sireolama
@sirekhooban
🔶تصویر قلعه مدرسه خیرآباد در نزدیکی بهبهان، بنایی ۴۰۰ ساله است که از دوره صفویان بر جای ماندهاست.
.
🔶اگر از بهبهان ۲۵ کیلومتر به سمت گچساران بروید در کنار رودخانه خیرآباد در ۷ کیلومتری جاده فرعی، روستای خیرآباد را پیدا خواهید کرد. روستایی که «قلعه مدرسه» را در خود جای داده است.
.
🔶قلعه مدرسه یا مدرسه علمیه طلاب در سال ۱۰۸۹ هجری قمری یعنی در دوره فرمانروایی شاه سلیمان صفوی به دستور حسینعلی خان زنگنه والی بهبهان و کهگیلویه ساخته و روستای خیرآباد نیز وقف مدرسه شد.
.
🔶یکی از چهرههای سرشناسی که در این مدرسه تدریس میکرده آیتالله علامه وحید بهبهانی از فقهای مشهور شیعه است (البته این مدرسه به مدرسه اخباری ها هم معروف بوده و مناظرات ی با علامه وحید بهبهانی در این مدرسه داشته اند).
.
🔶بر روی این بنا عبارت «منزل علم و دانش است و ادب» نگاشته شده که با حروف ابجد معادل ۱۰۸۹ ه.ق، یعنی تاریخ ساخت قلعه مدرسه است.
کانال سیره علما @sireolama
...كد خداى محل آقا باقر
🔶علامه كبیر آیت الله وحید فى العالمین آقا محمد باقر وحید بهبهانى (علامه وحید بهبهانی) و جریان هجرتش از این قرار است كه این بزرگوار در مسجد خود نماز میخواندند و عالم دیگرى كه از جهت معلومات رتبه شاگردى او را هم نداشتند در محله ى دیگر نماز میخواندند جماعت او بسیار بودند.
.
🔶پس كد خداى محل آقا باقر(وحید بهبهانی) میرود و مردم آن محل و محله هاى دیگر را به زور و تهدید و غیره می آورد بطوری كه مسجد پر شده و مردم در خارج مسجد می ایستند و چون آقاى آقا باقر می آید و آن مردم را میبیند تعجب میكند كه چطور این مردم اجتماع نموده اند.
.
🔶پس كد خدا(خواجه عزیز کلانتر) نزدیك آمده و ابراز میكند كه آقا این مردم را من جمع كرده ام كه نماز شما پر جمعیت تر از نماز فلان آقا باشد، آقاى آقا باقر ناراحت شده ولى چیزى نمیگوید، نماز مغرب را خوانده و به بهانه تجدید وضو بمنزل آمده و (به اهل منزل) میگوید من رفتم كربلا و نماز عشا را در بقعه بشیر و نذیر كه در یك فرسخى بهبهان است میخواند و با زحمت فراوان خود را ب كربلا رسانیده و در اثر این مجاهده با نفس كم كم كارش بجائى میرسد كه وحید على الاطلاق گردیده و مرجع كل فى الكل میگردد.
کانال سیره علما @sireolama
....چکمه دو رنگ
🔶حجت الاسلام حسین غفارزاده همان طلبهای است که با وجود دست یابی به مدارج علمی مناسب در حوزه علمیه قم، بیش از ۴۰ سال در رأس تولید کفش ماشینی با قوت و اراده تحسین بر انگیزی فعالیت میکند.
.
گفتوگوی خبرنگار مهر با این روحانی فعال در عرصه تولید و اشتغال بدین شرح است؛
.
🔶قبول دارید فاصله بین آدم ساختن و کفش درست کردن خیلی زیاد است؟
چه اشکالی دارد کسی که تربیت کردن را دوست دارد کفش هم بسازد. معمار خوب، دنیا و آخرتش را باهم و درست میسازد. همچنین معماری را هم خدا دوست دارد و هم مردم.
.
🔶معمولاً بیشتر روحانیون کارشان درس خواندن است؟
بله! اما فراموش نکنیم که همه انبیاء و اولیاء الهی در کنار هدایتگری، کارگری هم میکردند. اصلاً اگر موعظهشان اثر میکرد و حرفهایشان به دل عدهای پابرهنه مینشست به دلیل بندگی خدا، عرق جبین و همت بازویشان بود.
هرچند باور دارم درس خواندن و ملا شدن و هدایت درست مردم، یک نوع عملگی برای خداست.
.
🔶شما به موعظه و منبر هم میرسید؟
بله! نمیگذارم مشغلهها گرفتارم کند. از هر فرصتی برای انتقال کرامات و روایات ائمه اطهار(سلام الله علیهم) استفاده میکنم. حتی تبلیغ هم میروم و دوست دارم میان مردم باشم. تا الآن که در خدمت شما هستم به لطف خدا در هرجایی که رفتم مسجد ساخته و اگر خدا قبول کند حداقل ۱۲ مسجد و حسینیه را به سرانجام رساندهام.
.
🔶تولیدی شما چه زمانی شکل گرفت؟
گروه تولیدی ما بیش از ۴۰ سال است در زمینه تولید چکمه دو رنگ، گیوه و انواع دیگر کفش فعال است و روزانه حداقل ۴ هزار جفت کفش تولید میکنیم.
.
🔶پس خیلی قدیمی هستید؟
بله شاید سومین کارخانه تولیدی کفش ماشینی در قم باشیم.
.
🔶در کارگاهتان فقط مدیریت میکنید یا واقعاً خودتان هم آستین بالا میزنید و وارد گود میشوید؟
من تمام زیر و بم تولید کفش را میدانم. اگر به ادبیات طلبگی حساب کنید بنده در تولید کفش به درجه اجتهاد رسیدهام. باور کنید آنقدر که برای تولید وقت گذاشتهام به درس و بحث میرسیدم الآن یک مجتهد جامع الشرایط بودم.
.
🔶هیچ وقت به فکر دنبال پست و ریاست بودهاید؟
اینهایی را که میگویی دنبال من بودهاند. من زمانی مشاور استاندار سابق بودم. بر کرسی قضاوت هم نشستهام. بماند که خیلی از پیشنهادات را هم نپذیرفتهام.
.
🔶تا حالا حقوق بگیر دولت بودهاید؟
بنده ریالی بابت این نوع کارها نگرفتهام. چون کسی که حقوق میدهد دیگر نمیتواند حقوق بگیر باشد. خیالتان راحت تا حالا از هیچ جا حقوق نگرفتهام.
کانال سیره علما @sireolama
...اسطرلاب
🔶یک بار در مدرسه عالی شهید مطهری(سپه سالار) در تهران، علامه جعفری درباره شرح مثنوی صحبت میکردند و به مبحث عشق رسیده بودند، مرحوم کمالی هم نشسته بود. توضیحاتی که درباره عشق میدادند باب میل علامه کمالی نبود؛ در همان جمع گفت: آقای جعفری ببخشید شما عاشق شدید؟ مرحوم علامه جعفری- خدا رحمتش کند- گفت:آقای کمالی حالا چه موقع این سؤال است؟ گفت:نه آقا ببخشید اگر عاشق شدید این حالات و روحیات عشق نیست که شما میگویید. اگر عاشق نشدید چه حقی دارید از عشق صحبت میکنید؟
.
🔶آیتالله کمالیدزفولی در کشاورزی علمی و نیز عملی به گواهی اسناد و باغات به جای مانده از ایشان،یکی از بهترین باغداران و کشاورزان بود،در ریاضیات،هیئت و نجوم نیز استاد بود.
.
🔶روزی آیتالله آقا شیخ مصطفی عاملی فرمود که من زمانی از شاگردان آیتالله کمالی بودم.
عرض کردم: در چه درسی؟ فرمود:هیئت و نجوم. وقتی این موضوع را به آیتالله کمالی بازگو کردم، خندید و فرمود: درست است، من دوره ایی به طلاب هیئت تدریس میکردم. حتی برایشان اسطرلاب درست میکردم.
.
🔶مجاهدیان: علامه در سالهای آخر حیات دنیویاش بارها میفرمود:به آسمان نگاه کن! چه میبینی؟ بدون اینکه خود بتواند با چشمهای کمسویش به آسمان نگاه کند، آنگاه آسمان و جایگاه هر یک از ستارگان را برایم تشریح میکرد،گویی آسمان را مثل کف دستش میشناخت.
.
🔶همواره میگفت:غصه نسل امروز را میخورم که از آسمان بیخبر است!همچنین میفرمود:برای از بین بردن وساوس شیطانی، چه خوب است که در فصل پاییز در صحرای سبیلی[پیرامون شهر دزفول]یک شب تا صبح رو به بالا به آسمان نگاه کنی تا آنوقت تفسیر «رُجُومًا لِلشَّیَاطِین» در آیه «وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّیَاطِین را درک کنی.
.
🔶علامه کمالی میفرمود: صائب بیش از صدهزار بیت شعر دارد، یک بیت برایت میخوانم که آن صدهزار بیت یک کفه ترازو و این بیت یک کفه دیگر است:
.
نشئه پا در رکاب می، ندارد اعتبار
مستی دنبالهداری همچو چشم یار ده
.
🔶ایشان تکبیتهایی را از شاعرن مختلف انتخاب کرده بودند. مثلاً درباره سعدی مجموعهای از خود بر جای گذاشته به نام «واقعبینی در آثار سعدی».سعدی را آدم واقعبینی میدید. مثلاً مقایسهای در غزل حافظ و سعدی انجام میداد و واقعبینی سعدی را بینظیر میدانست. ایشان قرآنپژوه است(۴۴ دفتر تفسیر)اما در ادبیات هم به آثار ادبی بزرگ اشراف دارد. همیشه میگفت مولوی و سعدی و حافظ را؛ قرآن کریم، مولوی و سعدی و حافظ کرده است.
.
🔶مرحوم علامه کمالی شهرتطلبی را آفت میدانست و آدمی نبود که به دنبال شهرت باشد و با آن همه بار و توشه علمی انسان متواضعی بود.
.
🔶اینجا مدرسهای بود که در آن زندگی میکرد. از لحاظ دنیوی چیزی نداشت، با همین کتابها زندگی میکرد. میز کارش همین جعبه چوبی است که روی مزار او قرار دارد. روی همین میز تفسیر قرآن و آن همه آثار را نوشت.
.
🔶گفت: آیتالله کمالی دزفولی اگر چه میان بزرگان قرآنپژوه کشور از شأن و جایگاه ارزشمندی برخوردار بود و برخی او را «پدر جریان نوین قرآنپژوهی معاصر ایران» معرفی میکردند، اما متأسفانه در شهر و استان خود در گمنامی محض، روزگار کهنسالی خود را بهسر برد؛ چنانکه حتی همسایگان مدرسه علمیه سید اسماعیل دزفول که علامه دو دهه آخر حیات خود را در کنج کتابخانه نمور و کوچک آن زندگی میکرد، اصلاً اطلاعی از فرزانگی و سرنوشت آن پیرمرد نداشتند!
.
🔶علامه کمالی انسان عجیبی بود. از علمای ذوفنون و ذوالابعادی بود که متأسفانه نسلشان در حال انقراض است. این گونه علما را ما در غرب نمیبینیم. در غرب، دکتر، فیلسوف، مهندس، فوقدکترا هست اما «حکیم» و «پیر فرزانه» نیست که هم از آسمان خبر داشته باشد و هم از زمین؛ هم در کتاب سیر کند و هم از درون سینهها خبر داشته باشد. غرب از این جنس انسانها ندارد و این نسل تنها در شرق و بهویژه در شرق اسلامی ـ ایرانی میزیستهاند. علامه کمالی اهل حکمت و معرفت بود و به تمام معنا یک «حکیم» و «پیر فرزانه» بود.
.
🔶مجاهدیان: مرحوم علامه در کهولت سنش توصیه کرد سعی کن در هر شرایط و اوضاعی که هستی هر ۱۰ روز به این مدرسه سر بزنی. گفتم چشم. اصرار کردم ایشان را دکتر ببرم. گفت: نه. رفتم. غروب آن روز سکته کرد. به بیمارستان منتقل شد و چند روز بعد دار فانی را وداع گفت.
کانال سیره علما @sireolama