eitaa logo
سیره علما
4.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
22 فایل
✅حضرت آیت‌الله بهجت: 🔹 مطالعۀ زندگی‌نامه علمای سلَف،مانند مطالعۀ کتاب‌های اخلاقیِ معتبر است. 🌱 نام علما را با هشتگ #فهرست دنبال فرمایید. ♨️ روزانه در خدمت یکی از علما هستیم. آپارات http://www.aparat.com/sireyeolama ✍️ادمین @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺انتقام؛ برخورد آیت الله با آخوند درباری بازداشت شده ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
⚡️دلجویی آیت الله از گربه ای که به گوشت آشپزخانه دست درازی کرده بود.... ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
🔰 حکایت 🔺آیت الله شبیری زنجانی: 🔹حاج شیخ باقر ملکی میانجی که فردی متقی و از شاگردان مرحوم میرزا مهدی اصفهانی در مشهد بود، از حاج شیخ مجتبی قزوینی و او از (قدس‌الله اسرارهم) چنین نقل کرد: 💥در قزوین امام جماعت و به سیر و سلوک مشغول بودم. در آن‌وقت مکاشفاتی داشتم و در و دیوار برای من حائل نبود و از پشت آن اشخاص را می‌دیدم. 🔹یک وقت در عالم مکاشفه، ندایی شنیدم که: «این مقدار اعمال ظاهری بس است. اگر می‌خواهی به مقامات بالاتر برسید، باید این کارها را کنار بگذاری». 🔸من گفتم: «نماز و روزه و مانند آن، از طریق معتبر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما رسیده است، لذا من از آن دست برنمی‌دارم» 🔹 دوباره ندا آمد: «اگر دست برنداری، تمام این مقامات از شما گرفته می‌شود». 🔸من گفتم: «به جهنم! گرفته شود». تا این را گفته، دیدیم که تمام این حالات از بین گرفته شد و مانند افراد عادی شدم. 🌀فهمیدم این راه، شیطانی بود و تصمیم گرفتند که به دستورهای شرع و آداب و سنن، تا حد توان عمل کنم. پس‌از مدتی عمل به دستورهای شرع، حالتی بر حاصل شد که حالات قبلی در مقابل آن، مثل قطره‌ای در مقابل دریا بود. 📆(۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷) 📚 کتاب جرعه‌ای از دریا، جلد ۲ ، صفحه ۴۸۰-۴۸۱ . ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
📅 امروز یکشنبه ☀️ 25 ماه ۱۴۰۲ شمسی 🌙 ۲۷ ۱۴۴۴ قمری ☀️ ➕ درگذشت سیدمحمد حسن آل طیب جزایری از فقهای شیعه (۱۳۷۳ش) 🌙 ➕ درگذشت علی بن جعفر فرزند امام صادق(ع)(۲۳۳ق) ➕ درگذشت سعدی، شاعر و نویسنده مشهور ایرانی (۶۹۱ق) ➕ ولادت محمد سماوی نجفی، مجتهد، قاضی، ادیب و شاعر شیعه(۱۲۹۲ق) ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama‌
🔰عطوفت پدرانه استاد 🔺آیت الله شبیری زنجانی: 🔹آقای داماد می‌فرمود: نزد حاج شیخ قوانین می‌خواندم، اشکالی کردم. حاج شیخ غلامرضا نتوانست جواب اشکال مرا بدهد. البته آقای داماد استدراک کرد و فرمود: "این‌که حاج شیخ غلامرضا نمی‌توانست جواب اشکال مرا بدهد برای این بود که ایشان خیلی کار داشت". 🌀 ایشان هیچ قید و شرطی نداشت و کارش تنها ارشاد و هدایت مردم بود؛ لذا نمی‌رسید قوانین را درست مطالعه کند. قوانین هم کتاب مشکلی است و بدون مطالعه درست، قابل تدریس نیست. ⚡️حاجی غلامرضا وقتی دید که از عهده اشکالات برنمی‌آید، به من فرمود: «صلاح شما این است که به قم بروید و درس من به درد شما نمی‌خورد» . 🔅 ایشان برای بدرقه همراه من به گاراژ آمد و برای من وسیله‌ای گرفت. آقای داماد در آن موقع ۱۵ - ۱۶ سال داشت و حاج شیخ غلامرضا عالم موجه شهر بود. 💥آقای داماد می‌فرمود: «هوا سرد بود و حاجی غلامرضا گرم‌کن بر من پوشاند. چون پایم از سرما می‌چایید، ایشان جوراب خودش را درآورده و به پایم بپوشانید تا سرما نخوریم» . 🔺آقای داماد وقتی قصه عطوفت حاج شیخ غلامرضا به خودش را نقل می‌کرد، گریه کرد. 📚کتاب جرعه‌ای از دریا، جلد ۲ ، ص ۵۶۶. ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama‌