فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺انتقام؛ برخورد آیت الله #شهید_اشرفی_اصفهانی با آخوند درباری بازداشت شده
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
⚡️دلجویی آیت الله #شهید_اشرفی_اصفهانی از گربه ای که به گوشت آشپزخانه دست درازی کرده بود....
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
🔰 حکایت #مکاشفه
🔺آیت الله شبیری زنجانی:
🔹حاج شیخ باقر ملکی میانجی که فردی متقی و از شاگردان مرحوم میرزا مهدی اصفهانی در مشهد بود، از حاج شیخ مجتبی قزوینی و او از #سیدموسی_زرآبادی (قدسالله اسرارهم) چنین نقل کرد:
💥در قزوین امام جماعت و به سیر و سلوک مشغول بودم. در آنوقت مکاشفاتی داشتم و در و دیوار برای من حائل نبود و از پشت آن اشخاص را میدیدم.
🔹یک وقت در عالم مکاشفه، ندایی شنیدم که: «این مقدار اعمال ظاهری بس است. اگر میخواهی به مقامات بالاتر برسید، باید این کارها را کنار بگذاری».
🔸من گفتم: «نماز و روزه و مانند آن، از طریق معتبر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما رسیده است، لذا من از آن دست برنمیدارم»
🔹 دوباره ندا آمد: «اگر دست برنداری، تمام این مقامات از شما گرفته میشود».
🔸من گفتم: «به جهنم! گرفته شود». تا این را گفته، دیدیم که تمام این حالات از بین گرفته شد و مانند افراد عادی شدم.
🌀فهمیدم این راه، شیطانی بود و تصمیم گرفتند که به دستورهای شرع و آداب و سنن، تا حد توان عمل کنم. پساز مدتی عمل به دستورهای شرع، حالتی بر حاصل شد که حالات قبلی در مقابل آن، مثل قطرهای در مقابل دریا بود.
📆(۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷)
📚 کتاب جرعهای از دریا، جلد ۲ ، صفحه ۴۸۰-۴۸۱ .
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
#تقویم_علما
📅 امروز یکشنبه
☀️ 25 #تیر ماه ۱۴۰۲ شمسی
🌙 ۲۷ #ذی_الحجه ۱۴۴۴ قمری
☀️ #شمسی
➕ درگذشت سیدمحمد حسن آل طیب جزایری از فقهای شیعه (۱۳۷۳ش)
🌙 #قمری
➕ درگذشت علی بن جعفر فرزند امام صادق(ع)(۲۳۳ق)
➕ درگذشت سعدی، شاعر و نویسنده مشهور ایرانی (۶۹۱ق)
➕ ولادت محمد سماوی نجفی، مجتهد، قاضی، ادیب و شاعر شیعه(۱۲۹۲ق)
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
🔰عطوفت پدرانه استاد
🔺آیت الله شبیری زنجانی:
🔹آقای داماد میفرمود: نزد حاج شیخ #غلامرضا_یزدی قوانین میخواندم، اشکالی کردم. حاج شیخ غلامرضا نتوانست جواب اشکال مرا بدهد. البته آقای داماد استدراک کرد و فرمود: "اینکه حاج شیخ غلامرضا نمیتوانست جواب اشکال مرا بدهد برای این بود که ایشان خیلی کار داشت".
🌀 ایشان هیچ قید و شرطی نداشت و کارش تنها ارشاد و هدایت مردم بود؛ لذا نمیرسید قوانین را درست مطالعه کند. قوانین هم کتاب مشکلی است و بدون مطالعه درست، قابل تدریس نیست.
⚡️حاجی غلامرضا وقتی دید که از عهده اشکالات برنمیآید، به من فرمود: «صلاح شما این است که به قم بروید و درس من به درد شما نمیخورد» .
🔅 ایشان برای بدرقه همراه من به گاراژ آمد و برای من وسیلهای گرفت. آقای داماد در آن موقع ۱۵ - ۱۶ سال داشت و حاج شیخ غلامرضا عالم موجه شهر بود.
💥آقای داماد میفرمود: «هوا سرد بود و حاجی غلامرضا گرمکن بر من پوشاند. چون پایم از سرما میچایید، ایشان جوراب خودش را درآورده و به پایم بپوشانید تا سرما نخوریم» .
🔺آقای داماد وقتی قصه عطوفت حاج شیخ غلامرضا به خودش را نقل میکرد، گریه کرد.
📚کتاب جرعهای از دریا، جلد ۲ ، ص ۵۶۶.
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama