᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
پاسخ: سخنان رجالی ها درباره راویان به پنج صورت است:
اول) اعتماد بر شهرتی که بین شیعه درباره بعضی راویان وجود داشته است. مثلاً سلمان و ابوذر و مقداد و ابو خالد کابلی و ابو حمزه ثمالی و زراره و ابو بصیر و محمد بن مسلم و هشام بن حکم و هشام بن سالم و یونس بن عبد الرحمن و حسن بن محبوب و فضل بن شاذان. اینها بزرگان درجه اول شیعه بودهاند که همه ایشان را میشناختهاند و اگر اسمشان در رجال ثبت شده، برای شناساندن به آیندگانی بوده که از عصر معصومین و این راویان بزرگ فاصله زیادی خواهند داشت.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
دوم) ثبت توثیقاتی که سینه به سینه از عصر خود معصومین علیهم السلام بدست رجالیها رسیده است. مثلاً شیخ طوسی از شیخ مفید او از شیخ صدوق او از شیخ کلینی، مورد اعتماد بودن محمد بن یحیی العطار را گزارش میدهد.
سوم) ثبت کتابی، به این معنا که مثلاً حسن بن فضال در کتابش گواهی داده که فلان راوی مورد اعتماد است و عیاشی از کتاب ابن فضال نقل کرده و شاگرد او از کتاب وی و نجاشی از کتاب او.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
چهارم) تایید وثاقت کسانی که خودشان آنها را دیده و میشناختند که شامل استادان و معاصران آنها میشود.
پنجم) برداشتهایی که رجالیها بر اساس قرائن و شواهد به آنها رسیدهاند. این برداشت ها معمولاً مربوط به فساد عقیده و غلو میباشد و برای دیگران حجیت ندارد.
بعد از این توضیح خاطر نشان میشویم: عموم سخنان رجالیها مبتنی بر چهار صورت اول بوده، لذا اعتبار سخنان ایشان دچار خدشه نیست.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
سند سخنان رجالیها: این سخنان یا سلسله سند دارد یا ندارد؛ اگر سلسله سند دارد، خوب تا وثاقت راویانِ همان سندها اثبات نشود سخنانشان درباره وثاقت دیگر راویان حجیت ندارد و لازمه این دور یا تسلسل است، و اگر سند ندارد، که حرف بی سند بی ارزش است. و اتفاقاً عموم سخنان آنها از همین قبیل است.
پاسخ: همانطور که توضیح داده شد سخنانی که رجالیها درباره راویان ثبت کردهاند دارای پنج صورت بوده است، صورت اول نیازی به سند نداشته چون آنقدر مشهور بودهاند که موجب اطمینان است، در صورت دوم و سوم هم چون وثاقت سلسله برای رجالی ثابت بوده، سخنان ایشان را در مورد راویان دیگر ثبت نموده است، و صورت چهارم هم که توثیقِ بلا واسطه میباشد. میماند صورت پنجم که خود ما اعلام کردیم حجیت ندارد و فقط میتواند در حد یک قرینه ایفای نقش کند.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
اگر سخنان رجالیها از روی حس بوده، چطور با هم بر سر وثاقت یک راوی اختلاف دارند و حتی گاهی یک نفر در دو کتابش دو نظریه متفاوت ارائه داده است؟
پاسخ: اولاً چنین مواردی بسیار کمتر از آنست که بتواند اصل اعتبار علم رجال را زیر سوال ببرد، ثانیاً اشتباه در هر فنی وجود دارد و این باعث نمیشود یک فن کلاً کنار گذاشته شود، ثالثاً این نوع اختلافات معمولاً مربوط به صورت پنجم یعنی برداشتهای شخصی نسبت به فساد عقیده و اهل غلو بودن شخص میباشد، نه چهار صورت نخست.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
تعداد راویان احادیث خیلی بیشتر از افرادی است که رجالیها نام آنها را ثبت کرده و توثیق نمودهاند و به همین خاطر، احادیث راویان زیادی به علت مهمل یا مجهول بودن کنار گذاشته میشوند و به تبع آن دست ما از خیلی از روایات اهل بیت علیهم السلام کوتاه میگردد.
👇👇👇👇
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
پاسخ: ما قبول داریم که کتاب رجال به تنهایی برای شناخت راویان مورد اعتماد کافی نیست، اما کافی نبودن به معنای باطل بودن نیست. پس ما تا آنجا که رجال برای دست یافتن به راویان مورد اعتماد کمک کند بر آن تکیه میکنیم، و هر جا که نتوانست از راههای دیگر استفاده مینماییم که در ادامه میآید. با این روش، بسیاری از راویان مهمل و مجهول جزء افراد مورد اطمینان قرار میگیرند، و تنها روایات آن عده که هیچ راهی برای اعتماد به ایشان وجود ندارد کنار گذاشته میشود.
و البته نباید فراموش کرد که علت مجهول بودنِ خیلی از روات این است که شیعه نبودهاند، زیرا در میان راویان احادیث، افراد متعددی از فرقه زیدیه، واقفیه و سنی وجود داشتهاند که چون از جامعه شیعه دور بودهاند ناشناخته ماندهاند. در نتیجه کنار گذاشتن روایات چنین افرادی خدشهای به دین و مذهب وارد نمیکند، بلکه بر عکس، اعتماد کردن به عدهای از همین راویان باعث شده احادیث فراوانی که بر خلاف مذهب فقهی و اعتقادی شیعه بوده، در لا به لای کتب شیعه ثبت شود و بستر مناسبی برای سوء برداشت و سوء استفاده بر ضد این مذهب شریف گردد.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
دومین راه، مراجعه به روایاتی است که از ائمه علیهم السلام در مورد راویان صادر شده است. و علت اینکه روایات ایشان، در مرحله دوم قرار دارد اینست که تا وثاقت راویان اینگونه احادیث در رجال و فهرست ثابت نشود نمیتوان به محتوای آنها تکیه کرد.
بخش مورد توجهی از این احادیث در کتاب رجال کشّی آمده، ولی غیر از این نیز روایات پراکندهای در کتب حدیثی وجود دارد.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
سومین راه، کشف و استفاده از قوانین رجالی است، مثل کثرت نقل ثقه، قانون نقل بزنطی، قانون حجیت مرسلات ابن ابی عمیر، بررسی میدانی احادیث راوی و ... که در بدست آوردن وثاقت راویان، بسیار تاثیر گذار است.
البته در این میان عدهای که روحیه اخباریگری داشتهاند راه افراط در پیش گرفته و به هر مطلب ضعیفی برای اثبات وثوق بعضی روات تمسک کردهاند که خطای آنان بر انسان منصف پوشیده نیست.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
بعد از پیمودن این سه راه، آنچه باقی میماند، تعداد راویانی هستند که جایگاه ویژهای از نظر اطلاعات حدیثی یا جامعه شیعه نداشتهاند و برای همین شخصیتشان مجهول بوده و منقولاتشان غیر قابل اعتماد تلقی شده است.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥