🔸برنامۀ ویژۀ شیطان🔸
☘روستاییها دوغ را آنقدر در مشک میزنند تا کرهاش رو بیاید و آن را بگیرند و بعد دوغها را کنار میگذارند.
🍂بینالطلوعین در میان همۀ اوقات شبانهروز ما، حکایت همان کره را دارد، و باقی آن دوغ است.
شیطان همیشه کرهها را میگیرد. ندیدهای که خواب آنوقت شیرینترینِ خوابهاست؟!
﷽
💐 ✅ دوربین های مدار بسته ای که در زندگی ما نصب شده اند🍂
🍎 دوربین اول: خود #خداست .
آیه چهاردهم ازسوره ی #علق:
آیا نمیدانند که خدا آنها را نگاه میکند! .
🍊دوربین دوم: #پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله است .
آیه ی۴۵ سوره #احزاب:
ای پیامبر ما تو را در امت گذاشته ایم ،
هم شاهد هستی و آنها را میبینی .
هرکاری که بکنند آنها را میبینی . .
🍥 دوربین سوم:
امامان معصومین علیهم السلام هستند .
آیه١٠۵ سوره #توبه
که سه دوربین اول در این آیه جمع است:
ای پیامبر به مردم بگو هر کاری میخواهید بکنید ، اما اعمال شما را خدا میبیند ، پیامبر میبیند و مؤمنان (امامان علیهم السلام)
نیز میبینند . .
🍧دوربین چهارم:
#ملائک مقرب خدا هستند . آیه ١٨سوره #ق:
ازشماحرکتی سرنمیزند مگر آنکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند. یکی مأمور نوشتن خوبی ها ویکی مأمور نوشتن بدی هاست. فقط این دوملک یک تفاوتی باهم دارند. این یکی اگرنیت خوبی هم کنیم یادداشت میکند. آن یکی نیت بدی کنیم یادداشت نمیکند.
🔑دوربین پنجم:
#زمین است. سوره #زلزال
روز قیامت همین زمینی که ماروی آن نشسته ایم می آید و خبرهای خود را میدهد.
💎دوربین ششم:
#زمان است. آیات اول سوره #بروج و #روایات صریحی از #امیرالؤمنین علیه السلام داریم که شب جمعه اعمال شما را ثبت میکنند. شب و روز عرفه اعمال شمارا میبینند. ایام هم موجود زنده هستند.
🔮دوربین هفتم:دوربینی که ازهمه تکان دهنده تراست، #اعضاء_و_جوارح ما می باشند. آیه ٢١سوره #فصلت🍃
😨 ۶ عادت وحشتناکی که خوشبختی شمارا از بین میبرد 🍂 👎
🥀 ۱.مقایسه ی دائمی خود با دیگران
🥀 ۲.گرفتار ترس یا نفرت شدن
🥀 ۳.تمرکز روی مسائل غیر قابل کنترل
🥀 ۴.احاطه شدن با افراد سمی
🥀 ۵.ازبین رفتن آرزوها به واسطه ی تنبلی
🥀 ۶.تمرکز محض روی گذشته یا آینده
✅ دنیای بد يا دنیای خوب، مسأله اينست ؛
چه زیبا فرموده است آقاجانم امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در آن گفتار کوتاه و پرمغزشان :
مَنْ أَبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَیْها أَعْمَتْهُ:
آن کس که با چشم بصیرت به آن بنگرد (و آن را وسیله بینائى قرار دهد) دنیا به او آگاهى مى بخشد، و آن کس که به خود آن نگاه کند، دنیا او را نابینا خواهد کرد .
📚 نهج البلاغه ، خطبه ۸۲
👌در حقیقت، تفاوت میان دنیاى مذموم و ممدوح، همان چیزى است که از إِلَیْها و بِها استفاده مى شود که : اوّلى هدف را مى رساند و دومى وسیله را
تحقیقى پیرامون معنى قضاء :
قَضى از ماده قضاء در اصل به معنى جدا ساختن چیزى است، با عمل و یا با سخن، و بعضى گفته اند : در اصل به معنى پایان دادن به چیزى است، و هر دو معنى در واقع قریب الافق مى باشند.
و از آنجا که پایان دادن و جدا ساختن معنى وسیعى دارد، این کلمه در مفاهیم مختلفى به کار رفته است.
قرطبى در تفسیرش، شش معنى براى آن ذکر کرده :
قضاء به معنى امر و فرمان مانند: وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ: پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید .
قضاء به معنى خلق مانند: فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماوات فِی یَوْمَیْنِ: خداوند جهان را به صورت هفت آسمان، در دو دوران آفرید .(۱)
قضاء به معنى حکم و داورى مانند: فَاقْضِ ما أَنْتَ قاض: هر داورى مى خواهى بکن .(۲)
قضاء به معنى فراغت از چیزى مانند: قُضِیَ الأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیانِ: کارى را که درباره آن نظر خواهى مى کردید پایان یافت .(۳)
قضاء به معنى اراده مانند: إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ: هنگامى که کارى را اراده کند به آن مى گوید موجود باش، آن هم موجود مى شود .(۴)
و قضاء به معنى عهد مانند: إِذْ قَضَیْنا إِلى مُوسَى الأَمْرَ: هنگامى که از موسى پیمان و عهد گرفتیم .(۵)
ابوالفتوح رازى بر این معانى اضافه مى کند.
قضاء به معنى اخبار و اعلام مانند: وَ قَضَیْنا إِلى بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ: ما به بنى اسرائیل در تورات اعلام نمودیم .(۶)
و بر این اضافه مى توان کرد:
قضاء به معنى مرگ مانند: فَوَکَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَیْهِ: موسى ضربه اى بر او زد و او جان داد .(۷)
حتى بعضى از مفسران معانى قضاء را بالغ بر سیزده معنى در قرآن مجید دانسته اند.(۸)
ولى اینها را نمى توان معانى متعددى براى کلمه قضاء دانست، زیرا همه آنها جامعى دارند که در آن جمع اند، و در حقیقت غالب معانى که در بالا ذکر شد، از قبیل اشتباه مصداق به مفهوم است، چه این که: هر یک از اینها مصداقى است، براى آن معنى کلّى و جامع یعنى پایان دادن و جدا ساختن .
فى المثل، شخص قاضى با حکم خود به دعوا خاتمه مى دهد، آفریدگار با آفرینش خود به خلقت چیزى پایان مى دهد، خبردهنده با اخبارش به بیان چیزى پایان مى دهد، تعهّدکننده و فرمان دهنده با تعهّد و فرمانشان مسأله اى را خاتمه یافته تلقّى مى کنند، به گونه اى که بازگشت در آن ممکن نیست.
ولى نمى توان انکار کرد که: در بعضى از این مصداق ها آن قدر این لفظ به کار رفته است که به صورت معنى جدیدى درآمده است، از جمله قضاء به معنى داورى و به معنى امر و فرمان
..........
۱ ـ فصلت، آیه ۱۲.
۲ ـ طه، آیه ۷۲.
۳ ـ یوسف، آیه ۴۱.
۴ ـ آل عمران، آیه ۴۷.
۵ ـ قصص، آیه ۴۴. (تفسیر قرطبى ، جلد ۶، صفحه ۳۸۵۳).
۶ ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، جلد ۷، صفحه ۱۸۸.
۷ ـ قصص، آیه ۱۵.
۸ ـ وجوه القرآن تفلیسى ، صفحه ۲۳۵.
در مورد احترام والدین آن قدر تأکید کرده است که :
در کمتر مسأله اى دیده مى شود .
به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم :
الف ـ در چهار سوره از قرآن مجید، نیکى به والدین، بلافاصله بعد از مسأله توحید قرار گرفته، این هم ردیف بودن دو مسأله، بیانگر این است که: اسلام تا چه حدّ براى پدر و مادر احترام قائل است ؛
در سوره بقره آیه ۸۳ مى خوانیم :
لاتَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً .
و در سوره نساء آیه ۳۶ :
وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً .
و در سوره انعام آیه ۱۵۱ مى فرماید:
أَلاّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً .
و در سوره إسرا آيه ٢٣ مى فرماید :
وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً .
ب ـ اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات صریحاً توصیه مى کنند: حتى اگر پدر و مادر کافر باشند رعایت احترامشان لازم است.
در سوره لقمان آیه ۱۵ مى خوانیم :
وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً :
اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به نیکى با آنها معاشرت نما !
ج ـ شکرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید، در ردیف شکرگزارى در برابر نعمت هاى خدا قرار داده شده، چنان که در سوره لقمان آیه ١٤ مى خوانیم: أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ .
👌با این که :
نعمت خدا بیش از آن اندازه است که قابل احصاء و شماره باشد، و این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران مى باشد.
🌷عَنْ أَبِیالْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَهًٍْ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهًٌْ أُخْرَی.. وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللَّه.
امام رضا (علیه السلام) فرمود :
خداوند امر فرموده كه سه چیز را با سه چیز همراه کنید به گونه ای که قبولی یکی مشروط به همراهی دیگری کرده است ...شکر خودش به همراه شکر والدین امر کرده، پس هرکه شکر والدین را نکند، شکر خداوند را نیز نکرده است.
📚 بحار الأنوار، ج۷۱، ص۶۸
د ـ قرآن، حتى کمترین بى احترامى را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَیْئاً هُوَ أَدْنَى مِنْ أُفّ لَنَهى عَنْهُ وَ هُوَ مِنْ أَدْنَى الْعُقُوقِ وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلى والِدَیْهِ فَیُحِدَّ النَّظَرَ إِلَیْهِما :
(امام صادق علیهالسلام در ذيل آيه ٢٣ اسرا كه خداوند مى فرماید لاتقل لهما اف مى فرمودند) :
اگر چیزى کمتر از اف وجود داشت خدا از آن نهى مى کرد (اف همانطور که گفتیم کمترین اظهار ناراحتى است) و این حداقل مخالفت و بى احترامى نسبت به پدر و مادر است، و از این جمله، نظر تند و غضب آلود به پدر و مادر کردن مى باشد .
...........
📚 جامع السعادات ، جلد ۲، صفحه ۲۵۸
📚 بحار الانوار ، جلد ۷۱ (یا ۷۴)، صفحه ۶۴
هـ ـ با این که جهاد، یکى از مهمترین برنامه هاى اسلامى است، مادام که جنبه وجوب عینى پیدا نکند، یعنى داوطلب به قدر کافى باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است، و اگر موجب ناراحتى آنها شود، جایز نیست.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: مردى نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده عرض کرد: من جوان با نشاط و ورزیده اى هستم و جهاد را دوست دارم ولى مادرى دارم که از این موضوع ناراحت مى شود، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود : ارْجِعْ فَکُنْ مَعَ والِدَتِکَ فَوَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لاَ ُنْسُهَا بِکَ لَیْلَةً خَیْرٌ مِنْ جِهاد فِی سَبِیلِ اللّهِ سَنَةً:
برگرد و با مادر خویش باش، قسم به آن خدائى که مرا به حق مبعوث ساخته است، یک شب، مادر، با تو مأنوس گردد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است !
📚جامع السعادات ، جلد ۲، صفحه ۲۶٠
📚 بحار الانوار ، جلد ۷۱ (یا ۷۴)، صفحه ۵۹.
👌ولى، البته هنگامى که جهاد، جنبه وجوب عینى پیدا کند، کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى پذیرفته نیست، حتى نارضائى پدر و مادر.
در مورد سایر واجبات کفائى و همچنین مستحبات، مسأله همان گونه است که در مورد جهاد گفته شد.
و ـ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: إِیّاکُمْ وَ عُقُوقَ الْوالِدَیْنِ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عام وَ لا یَجِدُها عاقٌّ:
بترسید از این که: عاق پدر و مادر و مغضوب آنها شوید، زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه به کسانى که مورد خشم پدر و مادر هستند، نخواهد رسید .(١)
این تعبیر اشاره لطیفى به این موضوع است که: چنین اشخاصى نه تنها در بهشت گام نمى گذارند، بلکه، در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند، و حتى نمى توانند به آن نزدیک شوند.
سید قطب در تفسیر فى ظلال حدیثى به این مضمون از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که: مردى مشغول طواف، مادرش را بر دوش گرفته طواف مى داد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در همان حال مشاهده کرد، عرض کرد: آیا حق مادرم را با این کار انجام دادم، فرمود: نه حتى جبران یکى از ناله هاى او را (به هنگام وضع حمل) نمى کند !(٢)
.......
١ ـ جامع السعادات ، جلد ۲، صفحه ۲۵۷ ـ بحار الانوار ، جلد ۷۱ (یا ۷۴)، صفحه ۶۱.
٢ ـ فى ضلال ، جلد ۵، صفحه ۳۱۸.
حرف آخر :
سخن خود را در این زمینه با حدیثى از امام کاظم(علیه السلام) پایان مى دهیم : کسى نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد و از حق پدر و فرزند سؤال کرد، فرمود: لا یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ وَ لایَمْشِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لایَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لایَسْتَسِبُّ لَهُ: باید او را با نام صدا نزند (بلکه بگوید پدرم!)، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشیند، و کارى نکند که مردم به پدرش بدگوئى کند (نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردى!).
📚 نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۱۴۹.