eitaa logo
"پاتوق کتاب آسمان"
492 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
119 ویدیو
7 فایل
🔹معرفی‌و‌عرضه‌آثار‌برجسته‌ترین‌نویسندگان‌و‌متفکرین‌ایران‌و‌جهان 🔸تازه‌های‌نشر 🔹چاپارکتاب/ ارسال‌به‌سراسرایران https://zil.ink/asemanbook ادمین: @aseman_book آدرس: خ‌مسجد‌سید خ‌ظهیرالاسلام‌کوچه‌ش۳ بن‌بست‌اول سمت‌راست "سرای‌هنر‌و‌اندیشه" تلفن:09901183565
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 🎯 آن‌قدر کشته‌ایم که اگر دست از کشتن برداریم، نابود می‌شویم — چطور جامعۀ اسرائیل با جنایت‌های ارتش خود در غزه و لبنان کنار می‌آید؟ 📍عومر برتوف، کهنه‌سرباز اسرائیلی که سال‌هاست در آمریکا دربارۀ تاریخ نسل‌کشی تحقیق و تدریس می‌کند، چندماه بعد از آغاز جنگ، بعد از مدتی طولانی، به اسرائیل سفر کرد تا دیداری با خانواده و دوستانش تازه کند و از اوضاع و احوال جامعه‌اش باخبر شود. اما آنچه در این سفر دو هفته‌ای دید، حیرت‌زده‌اش کرد. برای او که بسیار دربارۀ کشتار یهودیان در جنگ جهانی دوم خوانده بود، عجیب بود که از زبان جوانان اسرائیلی همان جمله‌هایی شنیده می‌شود که نازی‌ها هنگام نسل‌کشی به زبان می‌راندند. 🔖  ۶۷۱۵ کلمه ⏰ زمان مطالعه: ۳۸ دقيقه                                         📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید: B2n.ir/z91939 📌 آنچه خواندید، به‌طور اختصاصی برای وب‌سایت ترجمان ترجمه شده و به‌رایگان در اختیار شما قرار گرفته است. شما می‌توانید با خرید اشتراک فصلنامه ترجمان علوم انسانی از انتشار این مطالب و فعالیت‌های ترجمان حمایت کنید: https://tarjomaan.shop/product/sub4014/ @skybook
‌‌ تعدادی از عناوین کتاب‌های تازه رسیده... 📙 بیست سال و سه روز/ شهید سید مصطفی موسوی 📙 آخرین فرصت/ شهید علی کسایی 📙 مجید بربری حُرّ مدافعان حرم شهید مجید قربان خانی 📙 معبد زیر زمینی/ معصومه میرطالبی 📙 محسن ما / خاطراتی از فدایی حضرت زینب(س) به روایت همرزمان ‌✅ برای اطلاع از قیمت‌ کتاب‌ها و سفارش و خرید با @Aseman_book ارتباط بگیرید. @skybook
...بازخوانی تراژدی‌های یونانی... [نجواهای معبد دِلفی] متن خوانی کتاب؛ 📚 ...افسانه‌های تبای... اثر: 🔸 جلسه پنجم 📆 چهارشنبه‌ ۱۸ مهر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ جلسه حضوری است و امكان حضور مجازی در آن نيز فراهم است. @skybook
در آسمان 📙 متن کامل ده کتاب شعر مجموعه دوجلدی @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
‌‌ سید مصطفی سه ساله بود که سادات خانم تمام طلاهایش را فروخت و زمینی در آلارد رباط کریم خریدند و ساختند. خانه در بیابان و دورتا دورشان خاک بود. نه آب لوله کشی و نه برق؛ هیچ کدام را نداشتند. نیمه شب آب تانکر پر میشد و تا نیمه شب فردایش آب قطع بود. گاهی همان آب تانکر را هم نداشتند و دبه به دست باید دنبال ماشین‌های آب می‌دویدند. آب را بـه هـر زحمتـی کـه بود، به دست می آوردند؛ اما در تاریکی ماندن، آن هم وسط بیابان از بی آبی هم بدتر بود. آقاسید دیگر منتظر برق کشی دولت نشد و خودش پانصد متر سیم کشید و چراغ خانه را روشن کرد؛ اما سختی وقتی روی خودش را نشان داد که پاییز شد و با بارش اولین باران تا مچ پایشان توی گل فرو رفت؛ با این حال تابستان‌ها با همان غبار خاک آلودش برای سیده زینب و سید مصطفی زمانی بود که خاطرات شیرین کودکیشان را رقم می زد... 🔸 برشی از کتاب: 📗 بیست سال و سه روز @skybook