eitaa logo
"پاتوق کتاب آسمان"
496 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
120 ویدیو
7 فایل
🔹معرفی‌و‌عرضه‌آثار‌برجسته‌ترین‌نویسندگان‌و‌متفکرین‌ایران‌و‌جهان 🔸تازه‌های‌نشر 🔹چاپارکتاب/ ارسال‌به‌سراسرایران https://zil.ink/asemanbook ادمین: @aseman_book آدرس: خ‌مسجد‌سید خ‌ظهیرالاسلام‌کوچه‌ش۳ بن‌بست‌اول سمت‌راست "سرای‌هنر‌و‌اندیشه" تلفن:09901183565
مشاهده در ایتا
دانلود
. روایت مصور 📚 داستان فوتبالیست‌ها نویسنده و طراح کمیک دیوید اسکوایرز برای روزنامه گاردین می‌کِشد و می‌نویسد. استرالیایی است ولی طنز او را باید بریتانیایی دانست. طنزی ببشتر مبتنی بر کلام و چند لایه که به قول ، ساختاری مثل کوه یخ دارد و 《رضایت عمیق‌تر زیر آب است و لایه‌ی اولیه‌ی لذت هر جوکی کمترین بخش آن》. چاپ؛ @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. روایت مصور 📚 داستان فوتبالیست‌ها نویسنده و طراح کمیک #دیوید_اسکوایرز دیوید اسکوایرز برای روزنام
. بیایید از مهم ترین اسطوره شروع کنیم. عبور از خط دفاع، فخر فروختن به هم تیمی‌ها به خاطر توپهایی که حرکت میداد، يا حتی پاره کردن پیراهن و شلیک کردن به خبرنگاران با فشنگ مشقی؛ می‌توان گفت که جهان دیگر چیزی مثل دیگو مارادونا را به خود ندیده است. در فوتبال مثل یک گردباد بود؛ یک شیطان تاسمانی ریز و چرخان که شورتهای کوتاهی به پا میکرد و میتوانست دریبل کند، پاس بدهد و طوری شوت بزند که تا آن زمان کسی شبیهش را ندیده بود. مارادونا یک جنگجوی خیابانی رجزخوان بود که هم می‌توانست یک دسته مدافع بلژیکی ترسو را فراری بدهد هم کاری کند که عموی طرفدار انگلستانتان فحش را به تلویزیون بکشد "هند بود! لعنتی‌ها، هند بود!" برخلاف اخلاق حرفه‌ای و کنترل شده پله، یا شکوهی که کرایف نشان می‌داد مارادونا وحشی و احساساتی بود؛ آن قدر احساساتی که میشد اعتیاد طولانی مدتش به مواد مخدر برای بالا بردن اعتماد به نفسش را بخشید به هر حال دغدغه‌ی اول او فقط فوتبال بود. 📚 داستان فوتبالیست‌ها @skybook
. عملکردی که دیگو با آن در یادها ماندگار شد ربطی به بردن بازی فینال مقابل آلمان غربی ندارد. موضوع به برد در نیمه نهایی مقابل بلژیک هم برنمی‌گردد. اگرچه در آن بازی هم دو گل زد. نه شهرت مارادونا که قبلاً گفتیم احتمالاً باعث عصبانیت عموی طرفدار انگلستانتان هم شد به شکست انگلستان در یک چهارم نهایی بر می‌گردد. در این بازی مارادونا دو گل به ثمر رساند که او را هم به عنوان بازیکن قرن و هم یک عوضی دروغگو ماندگار کرد. وقتی مارادونا دستش را از بالای سر پیتر شیلتون دراز کرد تا آن گل معروف به "دست خدا" را به ثمر برساند، در واقع از آن سوی اقیانوس اطلس برای انگلیس پیر خط و نشان کشید. برای آرژانتینی‌ها این اتفاق معنی ویژه‌ای داشت. کشور آنها از چهار سال پیش هنوز درگیر هضم اتفاقات جنگ فالکلند بود. بنابراین شکست انگلیس که مشکلات زیادی را برای هم وطنانشان ایجاد کرده بود برایشان خیلی ارزشمند تلقی میشد -با اینکه در به ثمر رسیدن آن گل استیو هاج هم غیرمستقیم نقش داشت. با این حال مارادونا به رقبای شکست خورده رحم کرد و گفت که زدن گل دوم خارق العاده‌اش در مقابل هیچ تیم دیگری ممکن نبود؛ چون قبل از این که فرصت کند توپ را از میانه‌ی زمین به حرکت درآورد، او را با خطا زمین گیر می‌کردند او گفت «انگلیسی‌ها انسانهای نجیبی هستند. البته اگر این موضوع را نادیده بگیریم که در تمام بازی تری‌فن ویک سعی داشت پاهای او را قلم کند و وقتی توپ وارد دروازه شد تری بوچر میخواست سرش را از تنش جدا کند. 📚 داستان فوتبالیست‌ها @skybook
. 🔹 چند سانتی‌متر آن‌ طرف‌تر از خط؛ تمام گل‌هایم تقدیم به شهدا! تب فوتبال داغ است. داغ است و همیشه هم بوده. اما این دوره از جام جهانی کمی که چه عرض کنم تفاوت زیادی با دوره‌های دیگر دارد اوضاع کشور به هم ریخته است فشار بی‌سابقه بر روی ذهن و فکر مردم آمده فشاری که از طریق فضای مجازی وارد می‌شود. مثل این است که شما در یک اتاق تاریک گیر بیافتید و این اتاق پر از موانعی باشد که شما تا به حال آن‌ها را ندیده‌اید. در هر حرکت یکی از این موانع با سر و صورتتان برخورد می‌کند و شما تصور درستی از اینکه چه اتفاقی دارد می‌افتد ندارید. شاید تصور می‌کنید کسی از تاریکی استفاده کرده و دارد به شما ضربه می‌زند و هر چه تلاش میکنید تا جلوی او را بگیرید و مشتی حواله آن کنید مشتتان به یکی از موانع داخل اتاق برخورد می‌کند و اوضاع بد‌تر می‌شود و این وضعیت تا وقتی که شما نتوانید چراغی در آن بیافروزید و از اتاق وهم خود خارج نشوید، ادامه پیدا می‌کند و اوضاع وخیم‌تر می‌شود. ▫️بخش اول @skybook 🔻
"پاتوق کتاب آسمان"
. 🔹 چند سانتی‌متر آن‌ طرف‌تر از خط؛ تمام گل‌هایم تقدیم به شهدا! تب فوتبال داغ است. داغ است و همی
🔻 اما در این میان جام جهانی و بازی‌های ما با کشورهایی که در دنیای سیاست سالهاست شاخ به شاخ هستیم مهم‌ترین مسئله دوستان فرهنگی و مذهبی و مدیران ما شده و تقریبا چاره همه مشکلات هم در این میدان تصور می‌شود. یادم می‌آید بچه‌تر که بودم فوتبال مظهر غفلت و گمراهی و لغو بود و همیشه بحث بر سر این داشتیم که با فوتبال چه چیزی گیرمان می‌آید و احتمالا شما هم به یاد دارید که در ایام جام جهانی جدول‌هایی آماده می‌شد که نشان می‌داد اکثر جنگ‌ها در جهان و به بخصوص حملات اسرائیل بر علیه مردم فلسطین در ایام جام جهانی به راه می‌افتاده و این عذاب وجدان را داشتیم که ما داریم فوتبال می‌بینیم و مردم فلسطین در خون می‌غلتند! قطعا منکر این مسئله نیستم ولی آیا امروز ما دلمان برای شاهچراغ خون نیست!؟ دلمان از وقایع ایذه و کرج و اصفهان خون نیست!؟ و این شهادت‌هایی که در این مدت دیدیم و نحوه شهید شدن این شهدا ما را تکان نداده!؟ آیا ما امروز به سردرگمی که در فضای مجازی در آن گیرکرده‌ایم و سالهاست برایش کاری نکرده‌ایم فکر نمیکنیم!؟ ▫️بخش دوم @skybook 🔻ادامه دارد...
"پاتوق کتاب آسمان"
🔻 اما در این میان جام جهانی و بازی‌های ما با کشورهایی که در دنیای سیاست سالهاست شاخ به شاخ هستیم مه
🔻 عجیب است که امید و شاید همه دغدغه دوستانمان در جایگا‌های مدیرتی و فرهنگی شده است جام جهانی و انتظار شکست دشمن را در زمین بازی می‌کشیم. ما میدان مبارزه و کارآمدی را خالی کرده‌ایم و همه به صف شده‌ایم و ساعت‌ها جلسه و بودجه ردیف کرده‌ایم که برای شکست دشمن در زمین بازی چه کنیم. در زمین بازی امیدمان به غیرت و میهن‌دوستی و اخلاق‌مداری بازی‌کنانمان تا آنجاست که از مرحله اول عبور کنند. راستی بهتر از غیرت و اخلاق و میهن‌پرستی چیست که ما را قهرمان کند و سررشته‌ی آنرا بگیریم و آنرا به خانه‌هایمان هم راه بدهیم تا شهر و زندگیمان را هم سامان بدهد؟ قصد جسارت ندارم بلکه قدری دلم از دست دین‌داری و اخلاق‌مداریمان گرفته است. خلاصه در وضعیتی هستیم که فوتبالیست‌هایمان را به دیدار رئیس جمهور می‌فرستیم و از زیر قرآن رد می‌کنیم و یک مادر شهید هم آنها را بدرقه می‌کند. کار خوبی است. ذوق این را داریم که به این بهانه بچه‌های تیم ملی برای شادی مردم و شهدا، پیروزی به ارمغان بیاورند و گل‌هایشان را به شهدا تقدیم کنند تا شاید تسکینی باشد بر مشکلات اقتصادی و فرهنگی امروزمان و البته مخدری برای فردای بعد از مسابقات که گریبانمان را بدجور گرفته و وای که چقدر ما امروز به فکر شاد کردن دل این و آن هستیم و از آینده و خطراتش غافلیم. ناکارآمدی را بر خود تحمیل می‌کنیم و برای توجیهش دست به دامن مدادتراش اخلاقیاتیم. غافل از آنکه هربار کوچک و کوچکتر می‌شویم و در اتاق وهممان به بدگویی دیگران نشسته‌ایم. ▫️بخش آخر @skybook
. اینکه کسی تولدش یادش بیاید چیز عجیبی است، اما من از جمله کسانی هستم که میتوانم ادعا کنم که تولدم را دیده‌ام یعنی تولدم را یادم می‌آید. البته نه آن تولدی که آدم از مادر متولد می‌شود بلکه آن زمانی که آدم جدیدی می‌شوی و زندگی دوباره‌ای را شروع می‌کنی. از قسمت اول زندگی‌ات کاملاً متفاوت است و اینکه به یکباره همه دل بستگیها و علایق گذشته‌ات را رها کنی و بشوی یک آدم متفاوت. این اتفاق برای من افتاد و من همه آن لحظه تولد دوباره‌ام را یادم می‌آید. @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. اینکه کسی تولدش یادش بیاید چیز عجیبی است، اما من از جمله کسانی هستم که میتوانم ادعا کنم که تولدم
. کتاب «متولد چهل و دو» که شامل بخشهایی از خاطرات مرحوم حاج علی آقای شمقدری می‌باشد اولین دفتر از مجموعه «در حدیث دیگران» است که به روایت بخشهایی ناب و شنیدنی از سال‌های فراوان همنشینی و مصاحبت ایشان با رهبر معظم انقلاب پرداخته است. حدیث دیگران مجموعه‌ای است که در آن به روایت برشهایی از خاطرات و همراهی شخصیت‌های شاخص انقلاب در مقاطع مختلف با آیت الله خامنه‌ای پرداخته شده است. 📚 متولد چهل‌و‌دو/ خاطرات حاج علی شمقدری ۲۸۵ صفحه/ قیمت ۹۵.۰۰۰ تومان @skybook
. خاصیت دوران کودکی این است که هر کاری را در این دوره شروع بکنی به بار می‌نشیند و می‌شود کار اساسی من اعتقاد دارم که در دوران نوجوانی و جوانی ورزش به انسان شکوه و عظمت می‌بخشد؛ به انسان قدرت تفکر می‌دهد. ورزش شخصیت به آدم می‌بخشد. ورزش در روح ورزشکار اثر می‌گذارد؛ همان طور که در جسمش اثر می‌گذارد ورزشکار تمرین مردانگی می‌کند. 📚 متولد چهل و دو خاطرات مرحوم حاج علی آقا شمقدری @skybook
نیازمند درد فلسفه ایم نه علم فلسفه.pdf
170.5K
🔺 🔹 نیازمند درد فلسفه‌ایم نه علم فلسفه 📄 گفتگوی خبرگزاری ایکنا (قرآن) با به مناسبت روز جهانی فلسفه @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
🔺 #بخوانید 🔹 نیازمند درد فلسفه‌ایم نه علم فلسفه 📄 گفتگوی خبرگزاری ایکنا (قرآن) با #دکتر_رضا_داوری
. در کشور ما و در کل در کشور‌های توسعه نیافته علم و دانشگاه و سازمان و صنعت و تکنولوژی وجود دارد. ما امروز در خیلی از حوزه‌های علمی و تکنولوژی و صنعتی در بین ۱۰ کشور اول دنیا هستیم و صاحب توامندی‌های مختلف و این پیشرفت‌ها را نیز مدام در تلوزیون و نمایشگاه‌های مختلف نشان می‌دهیم و احتمالا با بهت و تعجب به آن نگاه می‌کنیم که آیا ما واقعا این توامندی را داریم؟ ولی چرا اثر این پیشرفت‌ها و توانمندی را آن‌طور که باید در زندگی‌مان احساس نمیکنیم. به تعبیری مردم ما خود را کمتر شریک در این پیشرفت‌ها می‌دانند به نحوی که خود را رونده این راه تصور کنند و در نتیجه آینده خود و کشور را در نسبت با این ساختن و رسیدن به قله علم و تکنولوژی تصور کنند و به این ترتیب با همه این‌ها ما قادر نیستیم سامان و نظمی به امور کشورمان دهیم و در سیاست به تصمیمی برسیم. شاید مسئله اینجاست که ما نمیدانیم جای هر کدام کجاست. پیوند و نسبت هرکدام با هم چگونه است و باید چه پیوندی وجود داشته باشد. این‌گونه است که ما حقیقتا همه چیز داریم و ظاهرا هیچ چیز نداریم و همه این داشته‌ها هیچ کدام با هم همراهی و همکاری ندارند. 🔹 در این گفتگو از درد فلسفه می‌گوید نه علم فلسفه. علمی که تا به میان می‌آید بی‌تابانه میگوییم به چه کارمان می‌آید و چه سودی از آن حاصل می‌شود. حال آنکه همه داشته‌هایمان و آینده را نیز باید در تفکر جستجو کرد... @skybook