#شعر_منتخب
#یلدا
دلهای ما هرلحظه دنبال بهانهاست
با هربهانه سوی این خانه روانهاست
رسم است بین ملت ایران که باید
هرکس شب یلدا به نزد مادر آید
ما مادری داریم بهتر از دو عالم
دلدادگانش هاجر و حوا و مریم
ما کیستیم؟ او مادر هفت آسمان است
هستی اگر جسم است، او روح است و جان است
ای از تمام مهربانها مهربانتر
بر حال زار عاشقان خویش بنگر
بانوی مریم ها، کنیز کبریایی
یلدای ما نه، لیلةالقدر خدایی
ترکیب آب و آتشم، درمان و دردم
گیسوی یلدا را شبی تجزیه کردم
دیدم که در فرهنگ ما«یل» پهلوان است
«دا» نیز آن مادر که خیلی مهربان است
با این حساب ای عاشقان اهل معنا
یلدا برای من علی بودهاست و زهرا
آری شب یلدا، شب مادربزرگ است
جشن شنیدن از لب مادربزرگ است...
#سعید_حدادیان
#شعر_خوب_به_هم_هدیه_دهیم
ای قناری شده دلتنگ صدایت، مادر
دل هر غنچه گرفتهست برایت مادر
ابر پاییز از این خانه، از این کوچه نرفت
بوسهباران شده هر شب رد پایت مادر
چه بلاها به دعای تو گذشت از سر من
ای به جان پسرت درد و بلایت، مادر!
مادران مرگ ندارند! در این عالم نیست
زندهتر از تو و از خاطرههایت، مادر
شبی از عطر مناجات تو بیدار شدم
دیدنی بود سحر، حال و هوایت مادر
روزه بیسحری،... وای من از بیخبری...
چه سحرها که گذشتی ز غذایت مادر
یادم آمد حرَم آنروز چه دلتنگ تو بود
همه بودند به دنبال رضایت مادر
وسط صحن رسیدیم به سقاخانه
داد یک جرعه از آن آب، شفایت مادر
یادم آمد که به هنگامه تعویض ضریح
پر زد از دست، النگوی طلایت مادر
چه کسی گفته که دستت ز جهان کوتاه است؟
پر شده سفرهام از دست عطایت مادر
مژده! امروز برایت خبری خوش دارم!
کربلا میروم امسال به جایت مادر
از مزارت که گذشتم، تو نبودی، گفتی؟
به سلامت! که سپردم به خدایت مادر...
#سعید_حدادیان
#قصیدهواره
#مادر