eitaa logo
کانال ســـرבار בلها
1.2هزار دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
11.1هزار ویدیو
87 فایل
کانال سردار دلها با تاسی از الگوی حاج قاسم سلیمانی تمام همت را درمعرفی آن شهیدوالامقام بکار می بندد تا مکتب آن شهید را به نسل جامعه معرفی نماید. قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷جمهوری اسلامی حرم است. 🌹حاج قاسم و یارانش با خون خود و ما با رأی خود از این حرم دفاع میکنیم. 🇮🇷
پای کار انقلاب✌️ 💖امروز صبح حوالی ساعت 8/30 در شهر شیراز پیرزن هشتاد ساله ای را دیدم که با قد خمیده و پا درد با رنج و زحمت و بصورت پیاده خودش را پای صندوق رسوند و رأی داد 👇 گفتم ننه ما ها شرمنده امثال شما مؤمنین هستیم، گفت ما شهید دادیم باید بیایم پای صندوق و رأی بدیم🇮🇷 الحمدلله که لیاقت و توفیق داشتم و این مادر بزرگوار منت سر من گذاشت و قبول کرد تا ایشون را سوار ماشینم کنم و تا درب منزلشون برسونم🌹 این عکس را با اجازه خودشون از قامت خمیده ولی سراسر نور و ایمان و اعتقاد به انقلاب ، جهت انعکاس گرفتم
به به چه عکسی 😍 هیچ چیز جای کتاب را پُر نمی‌کند
11.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز دختر بر دختران فلسطينی‌ مبارک💔 دختران با ایمانی که ۷ ماه زیر بمباران، پای اعتقادات و آرمان هاشون محکم ایستادند...!
بعضی چیزا هیچ وقت عوض نمیشه
✍🏻به نیابت ازحاج قاسم و شهدا و دوستان اگر عمل صالح خداوند حساب کند که قطعا همین رای دادن و گوش به فرامین رهبر معظم رهبری و مشارکت در رای دادن ثواب جاریه خواهد بود پای صندوق رای رفتم و رای خودم رو انتخاب کردم نکته : به ۱۶ نفر میشه رای داد خونه های سبز ملاک رای بنده و تحقیق شخصی بوده و در" درجه اعتبار قطعی حساب" نمیشه خودتونم تحقیق کنید حتما و مواضع افراد رو جستجو کنید و به مجازی بسنده نکنید و من الله التوفیق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت حاج قاسم سلیمانی از علت رد صلاحیت اش در گزینش سپاه 📎 📎 📎 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 یک، دو، سه... سه هفته‌ای از قول و قرار رفتن‌مان می‌گذرد که خبر می‌دهند سفر، به تأخیر افتاده است. برای آدم منتظر، ثانیه‌ها هم مهم‌اند. آدمیزاد،گویا تنها موجودی است که می‌تواند آینده را تصور کند. و من روزهاست که آینده را تصور می‌کنم. و کاش می‌شد در آینده بمانم. نمی‌گویم ناراحت نیستم اما لابد حکمتی است. من مدت‌هاست که شکایت کردن را جز از خودم، کنار گذاشته‌ام؛ به جای شکایت تلاش می‌کنم! نمی‌دانم حکمت این تأخیر چیست؛ فرصتِ بیش‌تر برای آمادگی بیش‌تر، اندیشه‌ی بیش‌تر، عاشق شدنِ بیش‌تر... سر می‌برم در خلوت‌گاه گوشی‌ام و به فاطمه پیام می‌دهم:«نظرت چیه عید بریم یه جای خوب؟» خودش هم می‌داند که کجا به هردومان بیش‌تر خوش می‌گذرد. چند دقیقه‌ای بیش‌تر نمی‌گذرد که داریم نقشه می‌ریزیم که تحویل سال، حرم امام رضا(علیه‌السلام) باشیم. فاطمه فی‌الفور موضوع را با پدرش در میان می‌گذارد و همین، یعنی فراهم شدن مقدمات سفر! امسال و پارسال، حرم رفتن، زیادی روزی‌ام شده اما این سفر با بقیه سفرها فرق دارد؛ این‌بار می‌خواهیم برویم و از امام تشکر کنیم! به خاطر عشق! و من با امام خیلی کار دارم، می‌خواهم در محضرش سنگ‌هایم را با خودم وابکنم ...