✅در گوشهای در میان خادمها ایستاد
✍️سردار شهید بیشتر اوقات پایین ضریح حضرت رضا(ع) مینشست و از همان مکان عرض ادب و ارادت خود را نشان میداد. زمانی هم که در کنار ضریح قرار میگرفت، بسیار متواضعانه رفتار میکرد.
یک بار در مراسم خطبهخوانی در صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی، سردار سلیمانی در حالی که لباس خادمی به تن داشت، اصرار دیگران مبنی بر قرار گرفتن در جایگاه مسؤولان، مدیران و علما را در این مراسم نپذیرفت و در گوشهای بین ۴۹ هزار خادمی که حضور یافته بودند، با متانت تمام و آرام ایستاد.
📚راوی: مدیر امور خدمه آستان قدس رضوی
#کانال_بسیجی_بمانیم_سردار_دلها
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
ما دعای فرجت را
همه دَم میخوانیـم ؛
ما همه منتظر آمدنت میمانیم ...
العالم بانتظارک یامهدی(عج)
اللهم عجل لولیک الفرج🌷
شهادتم آرزوست
اللهم ارزقنا شهادت . . .
التماس دعای شهادت
#کانال_بسیجی_بمانیم_سردار_دلها
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
#حضرٺ_مادر💚
اے نگاهٺ عشقِ عالمگیر از دل غم بگیر
حضرٺِ ڪوثر برایم جرعہ اے مرهم بگیر
تا نلغزد هر دوپایم از صراط ٱلمستقیم؛
مادرے ڪن دستهایم را خودٺ محڪم بگیر!😔✋
#یا_حضرٺ_زهرا_س🌹🍃
#کانال_بسیجی_بمانیم_سردار_دلها
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
#شهید شدن اتفاقے نیست...
#شهید
قبل از همه چیز دنیایش را به #قربانگاه برده...
او
زیر نگاه مستقیم خدا زندگی ڪرده...
#شهادت اتفاقے نیست...
سعادتے است ڪه نصیب هر ڪسے نمے شود...
باید شهیدانه زندگے ڪنے
تا شهیدانه بمیرے...
#در_حسرت_شهادت
#کانال_بسیجی_بمانیم_سردار_دلها
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
و من
به ازای تمامِ روزهایی که در حریمت
نبوده ام ، دلتنگم..
#امام_رضای_دلم
#چهارشنبه_های_امام_رضایی ❣
خبرت هست که با فاصله هم دل بُردی ؟!😍
#آقای_مهربونم
#کانال_بسیجی_بمانیم_سردار_دلها
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
#سلام صبحتون حسینی(علیه السلام)
#دلنوشته📝
💞گفتم:یا صاحب الزمان بیا🥰
🎀گفت: مگر منتظری😌
💞گفتم:بله آقا #منتظرم
🎀گفت: چه انتظاری نه ڪوششی نه تلاشی فقط میگویی آقا بیا
💞گفتم: مگر بد است آقا😳
🎀گفت: به جدم حسین هم گفتن بیا اما وقتی آمد #ڪشتنش🥺
💞گفتم : پس چه ڪنیم 😇
🎀گفت: مرا بشناسید🙃
💞گفتم: مگر نمیشناسیم 🧐
🎀گفت : اگر میشناختید ڪه این طور #گناه نمیڪردید😔
💞گفتم : آقا تو ما را میبخشی ؟😢
🎀گفت: من هر شب برای شما تا صبح گریه میڪنم😭
💞گفتم : آقا چه ڪنم به تو برسم؟😍
🎀گفت: ترڪ محرمات...
انجام واجبات...
همین ڪافیست😞💔
💕الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💕
•یهاستادداشتیـممےگفت:
+ اگه #درسمےخونینبگینبراامامزمان
اگه#مهارتڪسبمےکنیننیتتونباشه
براےمفیدبودنتو
دولتامامزمان...
اگہ#ورزشمےڪنینآمادگےبراے
دوییدنتوحکومتڪریمهآقاباشہ
اینجورے میشیم⇓
#سـربازقبلازظهـور...
*𝓜𝓞𝓗𝓐𝓓𝓔𝓢𝓔𝓗 *:
💔
#طنز
یکی از رفقا میگفت:
"قصد #ازدواج داشتم
گفتم برم #مشهد و از امام رضا(ع)…
یه زن خوب بخوام...❗️
رفتم #حرم و درخواستمو به آقا گفتم...
شب شد و جایی واسه خواب نداشتم...☹️
هر جای حرم که میخوابیدم...
خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که...😢
"آقا بلند شو..."
متوجه شدم کنار پنجره فولاد…
یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن…
کسی هم کاری به کارشون نداره.
رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و.......
تاااا صبح راحت خوابیدم...❗️
صبح شد...پارچه رو وا کردم...☺️
پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم...
چشتون روز بد نبینه…❗️
یهو یکی داد زد :
"آی ملت…شفا گرررفت…😱
#پنجره_فولاد_رضا_مریضا_رو_شفا_میده
به ثانیه نکشید، ریختن سرم و...😭
نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که…
خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان…❗️
"مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما؛
مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن..."
"آقا بیخیاااال😳…شفا کدومه…⁉️
خوابم میومد،جا واسه خواب نبود...
رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم😴…
همین"
تاااا اینو گفتم…
یه چک خوابوند درِ گوشم و گفت:
"تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی…"🤕
خیلی دلم شکست💔
رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم:
"آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم💔
زن که بهمون ندادی هیچ…
یه کشیده آب دار هم خوردیم.
همینجور که داشتم نِق میزدم…
یهو یکی زد رو شونم و گفت:
"سلام پسرم❗️
"مجرّدی⁉️"
گفتم آره؛
"من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️
اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم؛
تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت...
خلاااااصهههه...
تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا😁
بعد ازدواج
با خانومم اومديم حرم...
از آقا تشکر كردم و گفتم:
"آقا،ما حاضریما...😂
یه سیلی دیگه بخوریم و
یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا 😂😂😂
(به روایت آقای موسوی زاده)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کودکانمهدوی
⚘لالایی زیبای کودکانه درباره امام زمان
(عج)⚘
#بخشکودکانمهدویبسیجی بمانیم
⚘#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
#خدانگهدار یا بای؟؟؟؟
#آیا میدانستید معنی (بای) که این روزها بعضی جوانان به اصطلاح تحصیل کرده و مترقی برای کلاس در محاوره های خود چه از طریق مسیج=پیامک=اس ام اس و یا در زمان جدا شدن از همدیگه بجای خداحافظ/خدانگهدار/در پناه خدا به کار میبرند سر منشا و بنیادش از کجاست؟و چه معنی دارد؟و چه مفهومی دارد؟یعنی در حفاظت پاپ باشید نگویید که پاپ را نمیشناسید آیا رواست که یک مسلمان در حفاظت پاپ باشه؟
خودتان قضاوت کنید (خداحافظ/خدانگهدار=خداوند حافظ و نگهدارتان باشد) بهتره؟ یا (بای=در حفاظت پاپ باشید)؟
لطفا این مطلب را به دوستان خود بگویید که دانسته یا ندانسته چه کلمات و جملاتی را اشتباهی در محاوره های روزانه ی خود به کار میبرند .#کانال_بسیجی_بمانیم_سردار_دلها
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
🍃
🦋🍃 🍃
138.8K
شعری که حاج قاسم سلیمانی عزیز بسیار دوست داشت با صدای فرزند شهید مدافع حرم حجة الاسلام والمسلمین میرزا محمود تقی پور#کانال_بسیجی_بمانیم_سردار_دلها
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
به روایت همسر شهید:
فاطمه زمانی که یک سال از شهادت پدرش گذشته بود 😢خواب زیاد میدید.
یک روز گفت : مامان دیشب خواب دیدم که از بازو بابا خون می آمد.😭 چفیه دور گردن پدرم بود باز کردم و به دستشان بستم. 😔
با خودم گفتم : خدایا تعبیر خواب این بچه چی میتونه باشه؟🤔
پدر شوهرم زنگ زدند📞 منزلمان وگفتند: امشب منزل ما بیاید. که برای مصاحبه🎤 می خواهند بیایند.
بعد همان شب فاطمه این خواب را گفت . عمویش گفتند : خواب فاطمه راست است.😞 دستان برادرم مثل حضرت ابولفضل😭 قطع بود. و ما یکسال می شد که از این نحوه ی شهادت همسرم خبر نداشتیم.😭
#شهید_علی_زادهاکبر
#ایام_شهادت
#یادش_باصلوات
#کانال_بسیجی_بمانیم_سردار_دلها
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
هدایت شده از
🌸هیچ آغازی
🌸زیباتر از سلام نیست
🌸روزتون پر از مهر و محبت و
🌸برکت و شادی
🌸ســــلام
🌸صبحتون بخیر
🌸روزتون عالی
🌴لطفامارا به دوستان معرفی بفرمائید #کانال_بتکاوران جنگ نرم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
.https://eitaa.com/takavaran_jang_narm
#مثل_حاج_قاسم
❇️مردم مسئولینی میخواهند مثل حاج قاسم سلیمانی
💢چون 👇👇
🔹 دو #تابعیتی نبود.
🔸 دلبسته به #وطن بود.
🔹 یاور #رهبر و ملت بود.
🔸 خود را #سرباز ایران مینامید.
🔹 آقازاده نداشت.
🔸 چپاول #بیتالمال نمیکرد.
🔹 خادم مستضعفان بود.
🔸 دشمنانش هم، #عاشق مرامش بودند.
🔹 رفتار و اندیشه اش با سیره معصومین، تطابق داشت.
🔸 اهل #مدرک و پزدادن نبود.
🔹 سرلشکر بود؛ ولی نگاه به درجه نداشت.
🔸 مردم خواب بودند او برایشان بیدار بود.
🔹 حق #ماموریت نمیگرفت؛ ولی دائماً در ماموریت بود.
🔸 قویترین و ترسناکترین #ژنرال ارتشهای جهان بود؛ ولی آرام، متین و دلرحم بود.
🔹 اهل ریا نبود.
🔸 #سردار بود؛ ولی برای خدا بیقرار بود.
🔹 شهادتش نه، مجاهدتش نه، بلکه اخلاص در خدمتش،
ملت را داغدار کرد.
#معجزه_اخلاص
🔸 چهل ویک سال یار #نظام بود نه بار رو دوش نظام.
🔹 #انقلابی بود؛ ولی با نام انقلاب شعار نمیداد و نون نمیخواست.
🔸 برای نام انقلاب جان داد؛ ولی نان و نامی از این انقلاب نخواست.
#نمایندگان_ملت 🍃🌸🍃#کانال_بسیجی_بمانیم_سردار_دلها
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
🚨 دعای آهوها برای حاج قاسم
✍علاءالدین بروجردی ، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ، گفت:
روزی یکی از همرزمان نزدیک شهید بزرگوار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی میگفت در یکی از سفرهای سردار سلیمانی در بحران داعش در عراق که در فصل زمستان صورت گرفته بود حاج قاسم در شرایطی از عراق تماس گرفت که صدای تیراندازیها به وضوح به گوش میرسید و وی در شرایط جنگی قرار داشت. ایشان در این تماس اظهار داشت که شنیدهام تهران برف سنگینی آمده است. گفتم: بله همین طور است. گفت: با این برف آهوهایی که در کوه نزدیک پادگان مقرّ سپاه وجود دارد حتماً برای پیدا کردن غذا پایین میآیند. همین امروز به اندازه کافی علوفه تهیه کن و در چند جا قرار بده که آنها از گرسنگی تلف نشوند. من ، چون آن زمان فرمانده بودم سریع اقدام کردم و تا ظهر نظر ایشان را عملی نمودم. با کمال تعجب بعدازظهر مجدداً زنگ زد و گفت:
چه کردی؟! گفتم: دستور فرمانده عملی شد و آهوها دعاگو هستند. من از ایشان سوال کردم در این شرایط سخت که با داعش درگیر هستید چگونه به فکر آهوهای نزدیک مقر هستید؟ ایشون پاسخ داد من به شدت به دعای خیر آنها اعتقاد دارم!
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
داستان زندگی فاطمه . ک از شهرستان اصفهان
🌷🌷🌷بنام خالق هستی که هرچی داریم از اوست
سلام دوستان
دقیقا ۹۴/۶/۵ساعت ۰۰:۴۵ بود که خونه خواب بودیم برادر بزرگم زنگ زد به همسرم تو خواب وبیداری بودم که صدای داداشمو شنیدم که به همسرم میگفت یکی دیگه برادرم با خانمش تصادف کرده ومیخوان انتقالش بدن از شهرستان به اصفهان
وقتی شنیدم دنیا روی سرم خراب شد
من وبرادرام خیلی بهم وابسته هستیم سریع خودمونا به بیمارستان رسوندیم داداشمو میخواستن اعزام کنن اصفهان
اصفهان دکترا تشخیص ضربه مغزی دادن وسریع عمل کردن
ولی داداشم وشوهرم که اصفهان بودن به مانمیگفتن که بردنش اتاق عمل الکی میگفتن دستگاه سی تی اسکن خرابه
با اینکه خانواده ای بودیم که این اتفاق از اول امتحان ومعشیت الهی قرارداده بودیم بازم خیلی سنگین بود یک اوضاع خیلی بد
نیمه شب جمعه تنها نمازی که به دلم افتاد نماز امام زمان عج بود
نمازخوندم وختم یس برداشتیم
مامانم خیلی بی تابی میکرد
بابام به معنای واقعی کمرش شکست
زن برادرم با بچه زیر دوسالشم یکطرف دیگه
عمل انجام دادن وبعد به ما گفتن
تازه شروع ماجرا بود وبرادرم رفت توکما
نمیدونم بخاطر ایمان ضعیفمون به معنای واقعی ما نابود شدیم
صدای آه وناله از خونه ما تا کوچه وخونه های اونورتر میرفت
(واقعا سخته تعریف کردن دوبارش
بازم خداروشکر)
روز بعداز عمل با انجام سی تی اسکن دکترمتوجه میشه دوباره خونریزی پیدا کرده وسطح هوشیاری پایین بوده
فقط داداشم وشوهرم زنگ میزدن وگریه میکردن ومیگفتن دعا کنید.
دست به دامن همه ائمه شدیم😭😭😭
به اندازه موهای سرش نذرش کردیم
زمان عقدمن گردنبند بهم کادو داده بود فرستادم واسه حرم امام رضاع گفتم یا امام رضا هدیشو نمیخوام ومیدم به شما
شماهم داداشمو شفا بده وبهمون برگردون
(به حق حضرت زینب هرکسی بردار داره خودش بهش ببخشه)
۵روز شده بوده واوضاع بدتر وهیچ خبری از بیمارستان نبود دکترم گفته بود فقط دعا کنید
مامانم خیلی به حضرت قاسم ع اعتقاد خاصی داره همیشه روضه وسینیشو درست میکرد
خودمامانم میگفت حضرت قاسم ع قسمش دادم ولی نگفت به چی هنوزم نمیگه
شب تو خواب دیده بود داداشم با یک جون رشید وقد بلند دیگه دست هما دارن وداداشم هی دست میکشه روصورت مامانم
با اینکه ماه محرم نبودمامانم شب همه فامیل ودوستای داداشمو گفت بیان و روضه حضرت قاسم ع شروع کردن
زن ومرد باهم بودن هرکسی یک جایی نشسته بودن چون داداشم واسه همه کس خوبی کرده بود واقعا همه ناراحت بودن
اخرای روضه شوهرم زنگ زد وگریه میکردکه محمدمون به هوش اومده
خبرا که همه شنیدن قابل وصف نبودن
همه سجده شکر ونماز شکر بجا اوردن واز خوشحالی گریه میکردن
تمام ائمه اطهار بهش نظر کرده بودن
خدابهمون لطف کرد
درسته بعداز بهش اومدنش خیلی اذیت شدیم تعادل نداشت حافظه نداشت ولی گفتیم خودمون نوکریشو میکنیم تا خوب بشه همینکه خدا بهمون لطف ونظر کرده کافیه
بعداز چندسال هنوزم وقتی بهش فکر میکنیم اشک میریزیم خداروصدهزارمرتبه شکر میکنیم
ببخشید اگه خیلی طولانی شد هراتفاقی تو زندگی آدم میفته فقط خدا وائمه هستن که باید شفاعت کنن.
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk