eitaa logo
کانال ســـرבار בلها
1.2هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
10.5هزار ویدیو
86 فایل
کانال سردار دلها با تاسی از الگوی حاج قاسم سلیمانی تمام همت را درمعرفی آن شهیدوالامقام بکار می بندد تا مکتب آن شهید را به نسل جامعه معرفی نمایید. قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام امام زمانم✋🌸 مگر می‌شود ما شما را داشته باشیم و اینهمه اسیر در گرداب غم باشیم؟ ... مگر می‌شود طبیبی مثل شما باشد و ما در چنگال بی رحم بیماری ، دست و پا بزنیم ؟ ... مگر می‌شود پدرے چون شما داشته باشیم و اینهمه بی کس و تنها باشیم ؟ ... شما نجاتمان می‌دهید ، درمانمان می‌کنید ، حیاتمان می‌بخشید ... به همین زودے .... به همین نزدیکی ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست…💔
❤️خاطره عجیب حاج قاسم سلیمانی از شهید مهدی زین الدین به بهانه ۲۷ آبان سالروز شهادت ایشان 🌹شادی روح شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج‌قاسم علاقه بسیار عجیبی به حضرت زهرا علیهاالسلام داشت، حتی منزل خودش را بیت‌الزهرا کرد و ایام فاطمیه در شهرستان راور کرمان مجلس عزای حضرت زهرا برگزار می‌کرد. مقابل درب ورودی بیت‌الزهرا می‌ایستاد و به عزاداران خوش‌آمد می‌گفت، هرسال در فاطمیه ۱۰شب مراسم می‌گرفت، اوایل برنامه را در حیاط خانه‌اش در کرمان برگزار می‌کرد، سالهای بعد، با جابجایی مکان خانه‌اش، زمین کنار خانه را خرید و به آن ملحق کرد و اسمش را گذاشت «بیت‌الزهرا». سال۱۳۷۶ که به تهران منتقل شد، بیت‌الزهرا را وقف عزاداری کرد، دوست داشت آنجا مرکزی برای نشر فرهنگ قرآن و اهل‌بیت باشد، حتی پیمانکار صحن حضرت زهرا در نجف را آورد تا فضای داخلی آنجا را طبق معماری اسلامی ایرانی تزئین کند، می‌گفت:«دوست دارم تا فاطمیه تمام شود.» در مراسم فاطمیه بیشتر کارها با خودش بود؛ از جاروزدن تا چای‌دادن، کار زیاد بود ولی حاجی سخت‌ترین و بی‌ریاترین را انتخاب کرده بود، سردار سلیمانی بارها در جمع‌های مختلف عنوان می‌کرد که هرکجا در مبارزه با دشمن به تنگنا برمی‌خورد، دست به دامان حضرت زهرا می‌شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای مراسم فاطمیه که خود برگزار می کرد سعی می کرد مداحان از افراد مطرح نباشند برای مراسم ها هر بار یکی از مداحانی مساجد و تکیه ها را دعوت می کرد. بابا برای آرامش قلبش بیشتر قرآن گوش می داد ایشان موانست داشت و علاوه بر اینکه با زبان عربی آشنا بود قرآن را با معنی می خواند و به دنبال گوش دادن آیات قرآن با صدای شخص خاصی نبود اما قطعا از صوت زیبا لذت می برد. راوی : دختر شهید ☘️
تسلیت رهبر انقلاب به داوود میرباقری 🔹مدیر روابط عمومی دفتر مقام معظم رهبری: در تماس تلفنی که از دفتر رهبر انقلاب اسلامی با آقای داوود میرباقری کارگردان نامی کشور گرفته شد، تسلیت حضرت آیت الله خامنه ای به مناسبت درگذشت همسر گرامی ایشان، ابلاغ شد.
🔻حاج محمد عفيف به شهادت رسید 🔹️ علی حجازی دبیرکل حزب بعث سوسیالیست عربی لبنان پس از هدف قرار گرفتن دفتر حزب در بیروت: محمد عفيف مسئول رسانه‌ای حزب‌الله لبنان در این ساختمان حضور داشته و در این حمله به شهادت رسید.
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍روایت کمتر شنیده شده حاج قاسم از شهید مهدی زین الدین... 💢رابطه حواریون عیسی با عیسی چهره ی زیبا و دل آرا شهید زین الدین واقعاً معنویت و اخلاق از سیماش می بارید...
🔷 ۲۷ آبان سالروز شهادت اسوه اخلاص، شهید مهدی زین الدین گرامی باد. ♦️شهید حاج قاسم سلیمانی: «یک شب خواب شهید زین الدین را دیدم و هیجان‌زده پرسیدم: آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ سردشت؟ 🔸حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندن؟ 🔸عجله داشت. می‌خواست برود. یک بار دیگر چهره‌ درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم. 🔸رویم را زمین نزد. گفت: قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یک برگه‌‌ كوچک پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: بفرما برادر! بگو تا بنویسم. 🔸گفت: بنویس: سلام، ‌من در جمع شما هستم! همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا كن. برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: سید مهدی زین‌الدین. 🔸نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ زیرش كردم. با تعجب پرسیدم: چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی! گفت: اینجا بهم مقام سیادت دادند! 🔸از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ سلام، من در جمع شما هستم!» ♦️منبع: کتاب «تنها زیر باران»