زیارت نامه شهداء
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.
#سلام_بر_شهدا ✋
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
دعای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
آجرک الله یا صاحب الزمان🖤
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خنده هایت
آتشی بر
جانِ ماست
سوخت این دل و
آرام نگشت باز….
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽#ببینید | اهمیت و ضرورت مدیریت صحیح جامعه در نگاه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
👈 بدون معجزه هم میتوان رضایتمندی، همراهی و مثلهمبودن را در جامعه ایجاد کرد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
ای تمام وصیت حاجقاسم دوستت دارم♥️
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
هیچتصویریازتو؛
برایمنتکرارینیست!
توخودزیباییهستیجانانی💚
#سرداردلها
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
755.6K
صداےملڪوتۍاذانِ #شھیدابراهیمهادے
#اشْھَدٌانَّمٌحَمَّدرَسوٌلالله 💚✨
💢 مجموعه اشعار نخستین کنگره ملی شعر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
تشییع شد بهاران بر دوش صدهزاران
بر دوش صدهزاران، تشییع شد بهاران
از خاك عشق جوشید شولای شعله پوشید
طوفان شد و خروشید سردار سربداران
ای كوه درد ای مرد ای جرات جوانمرد
باران شدی و رفتی تا قلب چشمه ساران
از هر کرانه غم می جوشد اشک ماتم
چون سیل در خروشند این خیل سوگواران
آتش گرفتی از عشق تا آفتاب رفتی
از آتش تو جا ماند اندوه داغداران
غوغای رفتنت را از ابرها شنیدیم
دریا شدی دریا باران شدیم باران
🏷 شاعر: سعید یوسفنیا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت حاج عباس ایرانمنش از بیقراری حاج قاسم بعد از شهادت حاج احمد کاظمی برای پیوستن به دوستان شهیدش
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ مدیونید اگه این فیلم را ببینید
و
منتشر نکنید.
روز قیامت جلوی تک تکتان را میگیرم 😭
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
کمردردشدیدیداشت.
بعدازفیزیوتراپیودرمان،
رفتبیتالزهرا.
میهمانهاکهمیآمدند،
مدتزیادیسرپامیایستاد.
جلویپایمیهمانهاتمامقدمیایستاد
وبههمهخوشآمدمیگفت!
گفتم:
باوضعیتیکهشمادارید،
صلاحنیستاینقدرسرپابایستید
وهرکسیکهواردمیشود،
ازرویصندلیبلندشوید.
گفت:
همهکسانیکه میآینداینجا،
میهمانمادرهستند.
مگرمیشودبرایمیهمانمادر
ازجایمبلندنشوم؟!
یکپسربچهیچهارسالهواردشد؛
جلویپایاوهمبلندشد،
ایستادوخوشآمدگفت.
گفتم:حاجآقا،
اینبچهکهمتوجهاحترامشمانمیشود.
ایستادنجلویاو
کهضرورتندارد!
گفت:
اگراینبچهاحتراممنراببیند،
همیشهبهاینجامیآید
وروضهخوانمادرمخواهدشد . . .!
#خاطرات_سرداردلها
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
عشق یعنی...
در میانِ غصه های زندگی،
یک نفر باشد که آرامت کند.:)
#سرداردلها💚
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🕊჻ᭂ࿐✰
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@smmdjk
❤️ روایتی از مردی که فرزندش مقابل چشمانش شهید شد:
♦️بخش کودکان بود، وارد اتاق شدم، این مرد رو دیدم، تعجب کردم. از روبالشتی زیر سرش هم مشخصه. روی تخت بغلی هم بچه سه سالهای دراز کشیده بود (علم غیب ندارم، پدرش گفت) بچه همین آقایی بود که اینجا با تیر تو بدن و وضعیت روانی نامطلوب، حتی از خالی شدن اتاق هم ترس داشت. ماجراش رو، مثل قبلیها، بی کم و کاست از زبون خودش مینویسم:
♦️« موقع اذان مغرب بود، دور ضریح خلوتتر از باقی اوقات، فرصت مناسب بود برای عکس گرفتن. از سیرجون اومدیم با خونواده، بچهها رو جلو ضریح گذاشتم، گفتم دستتون رو بذارید رو پنجرههای ضریح آقا، به گوشی نگاه کنید من عکس بگیرم. داشتم آماده میشدم که ازشون عکس بگیرم، یکدفعه صدای جیغ و داد همهجا رو برداشت. فقط جیغ و اینکه میشنیدم فرار کنید. گیج شدم، نمیدونستم چیشده تا اینکه صدای تیراندازی نزدیکتر شد. بچه بزرگم ۸ سالش بود، دستشو گرفتم و این کوچیکه رو هم بغل کردم دویدیم. رفتیم پشت یکی از این کولرگازیهای ایستاده، پناه بگیریم. بچهها رو خوابوندم زمین و خودمو انداختم روشون که تیر نخورن. اون نامرد ما رو دید و شروع کرد تیراندازی، هی داد میزدم نزن بچهست، نزن، ولی کارشو کرد. پسر بزرگم یک لحظه سرشو از زیر بدن من اورد بالا ببینه چیشده که تیر خورد بهش و ...»
♦️بعد از گریه مفصلش گفت زنش رو هم از دست داد و حالا خودش مونده و این بچه سه سالهش که هردو مجروحن. پسرش حرف نمیزد، ترس و تنهایی همه وجودش رو گرفته بود. پرسیدم تونستی آخرین عکس رو از پسرت بگیری یا نه که بغض هردومون ترکید.