•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
خرّم آن روزی که از بند شقاوت وارهی
باخلوص دل به خودآیی و خوسازی کنی
#علی_کیانمهر #کیانی
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
سیری ز دیدن تو ندارد نگاه من
چون قحط دیدهای که به نعمت رسیده است
#صائب_تبریزی
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#شب_جمعه
دلتنگ حرم چه دارد امشب جز آه؟
بر روی دلـش نشسته دردی جانکاه
با غـصه شــب جمـعه فـقط میگوید
ای کــــاش کـه بـودم حـــــــرم ثــارالله
#محمدحسن_محمدی
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#یاصاحبالزمان(عج)
در انتظــــار جــــان بـه لب آمــد نیامدی
جسمم ز غــم به تـاب وتب آمــد نیامدی
دل بی قــرار و مضطــرب آمــد نیـامـدی
انـدیشــه هــا چــو در عجب آمـد نیامـدی
دشمـن به شـــادی و طـرب آمـد نیامـدی!
#جعفر_محمدی_هیدجی #بهنیا
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
شمعیم و دلی مشعلهافروز و دگر هیچ
شب تا بهسحر گریهٔ جانسوزو دگر هیچ
افسانه بوَد معنی دیدار که دادند
در پرده یکی وعدهٔ مرموز و دگر هیچ
حاجی که خدا را به حرم جست چه باشد
از پارهٔ سنگی شرفاندوز و دگر هیچ
خواهی که شوی باخبر ازکشف و کرامات
مردانگی و عشق بیاموز و دگر هیچ
روزی که دلی را به نگاهی بنوازند
از عمر حسابست همان روز و دگر هیچ
زین قوم چه خواهی که بهین پیشهورانش
گهواره تراشند و کفندوز و دگر هیچ
زین مدرسه هرگز مطلب علم که اینجاست
لوحی سیه و چند بدآموز و دگر هیچ
خواهد بَدَل عمر، بهار از همه گیتی
دیدار رخ یار دلافروز و دگر هیچ
#ملک_الشعرای_بهار
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
مگیر از سر من عشق ناگهانت را بگیر از دهنم تلخی دهانت را
هزار مزرعه انگور میرسد از لب بکش به کندوی زنبورها لبانت را
بهروی سنگ بزن جام باده را بشکن بهروی لب نرسان بغض استکانت را
چقدر بی تو سرازیر می شود باران اگر که سر بدهم شرح داستانت را
قسم بهپارهٔ ابری که بردلم زدهاست به دست جادهسپردم من آسمانترا
تودور میشویو درد میشود نزدیک بگو کجا بروم گم کنم نشانت را
امان بده به خدا شانهام کم آورده
نه اینکه او نکشد بار امتحانت را
کبوددرد نشسته در استخوان هایم بگیر دور تنم تنگ بازوانت را
اگرکه شعرمن اینجاهواشبارانیست بخوان تو از قلمم درد بی امانت را
بریز سیب و انار و بپاش نقلو نبات به بوسه مرحمتی کن تو عاشقانت را
#زینب_حسامی
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
شِکوِه از گرانی؛
#شعرترکی
اورگیم دردَه گلوبدور یازوم عنوان باهالوقدان
یوسقولونباغریاولوبدورنِئجهگورقانباهالوقدان
بعضیلر آجلوق اَلیندن یاتا بیلمور گیجهلَر!!
قاّرِ قورّ اِیلیری قارنی دِیور هذیان باهالوقدان
بعضیلرتاپموری بیردانَهچورک قارنی توخاولسون
بعضیلَرده ییوری برّهی بریان باهالوقدان
بعضیلر فرشیله مُبلی ایکی یول ایلدَه عوَضلیر
بعضیلر یاتماقا تاپمور پارا یورقان باهالوقدان
حاجیگوردی باهالوقدی دیدی قوچّی کسهبیلمم
قوچ یِرینه خروسی ایلَدی قربان باهالوقدان
دوشدی موددان صلهی رحم الهی نِئلیاخ بس؟
دعوت ایتماق قوناقی اولموری امکان باهالوقدان
نه دوگی واردی نه اَت نه ماکارانی نه یومورتا
ناهارا قسمت اولور بیرکاسا اِیران باهالوقدان
بیلمیرم وارنه سبب ایستیَن اجناسی تاپولماز
دوشدی دلّال اَلینه فرصتِ جولان باهالوقدان
آشاگر ایستیهسَن هرکاسا آش اونمینه چیخمیش
ناخوشین اولمیهجاق دردینه درمان باهالوقدان
اوغری ازبس چوخالوب بورکومی محکم دوتیرم من
آزالوب دینیله انصافیله وجدان باهالوقدان
بیلَه بیلدیم که اروجلوقدی ولی بیخبرم من
آج قارون اوز اوزینه ایلوری طغیان باهالوقدان
هامی اجناس کیمین چونکه کاغاذدا اله گلمز
اولمیوب اولمیاجاق دفترو دیوان باهالوقدان
آغلیاندا هَراوشاق یوخدی غذا ویرسین اوشاقه
اوز بالاسینه اوخور قصه و رومان باهالوقدان
بیله بیلّم که تورّم دایانوب عرشِ خدایه
یوسقولون حالی اولوبدور کهپریشان باهالوقدان
من پیاده چورک آتلی دوتابیلمم اونی هرگز
وِئریرم یاتماقی آج قالماقا رجحان باهالوقدان
بیزه لطف و کرمین شامل ایله بار خدایا
نازل ایت بندهلَره آیهی غفران باهالوقدان
#داودواعظی #مصباح_هیدجی
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
برخاست ز عاشقى، صفيرى
مىخواستزدوست دستگيرى
او را بــه شـــــــرابخانـه آورد
تا تـوبه كنـد به دست پيـــــــرى
از عشق، دگــر سخن نگويد
تا زنــــده كنـــــد دلش فقيـــــرى
درويش صفت، اگـــر نباشى
از دورى دلــبــــــــرت بـــــميــرى
ميخانه، نه جاى افتخار است
جــاى گنه است و سر به زيـرى
با عشوه بگو به جمع ياران
آهستـــه، و ليك با دليرى
اى نقطهی عطف راز هستى
بر گير ز دوست، جام مستى
#امام_خمینی.ره.
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۶۶)
#ضربالمثل:
اَتی سَنین، سوموگی منیم.
ترجمه:
گوشتش مالِ تو، استخوانش برای من.
توضیح:
این ضربالمثل در اصل نشان از اعتماد و اطمینان فرد به طرف مقابل است که چیز ارزشمند و پارهی تن خود را بهکسی میسپارد.
به عنوان مثال در گذشته پدران از فرط اعتماد به ملّای مکتبخانه یا معلّمان مدرسه و اینکه آنها از روی وظیفهشناسی، تعهد و ضرورت، تلاش ویژهای برای تربیت و تعلیم دانشآموزان انجام میدهند فرزندان خود را بعد از ثبتنام در مدرسه یا مکتبخانه به متولّی آنجا اعم از مدیر، معلّم و ... سپرده و سفارش کرده و میگفتند:《اَتی سَنین، سوموگی منیم.》
#سعدی بیتی دارد که گوید:
رأی،رای توست خواهی جنگ و خواهی آشتی
ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را
در معنا و مفهوم بیشباهت به مفهوم ضربالمثل نیست.
این ضربالمثل قرابتی با 《 گوشت هم را بخورند استخوان هم را دور نمیاندازند》 دارد که در جای خود بیان خواهد شد.
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#یاصاحبالزمان.عج.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تلنگر
از سیاست بحث میکردند، هرکدام دلیل و ادّعا میآوردند که حق با آنهاست!
گفتم: دعا کنید اونی که باید بیاد، بیاد و حقّو باطل رو از هم جدا کنه،
هردو بهطرفم چشم غرّه رفتند!!
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
من تشنهی لبهایم، لب تشنهی بارانم
هی بوسه بریزانم بدجور بیابانم
از عشق پشیمانم بیعشق پریشانم
همشورم و هم شیرین، چون شوری قندانم
خرمای لبت عنّاب ، عنّاب لبت خرما
عنابترین خرما، دزفول خراسانم
سوهان لبت پسته ، ایپسته.ترین سوهان بر روی لبم سوهان با خنده بریزانم
در پیچ شمیرانت چون موی تو را دیدم
بیخود شدم و دیدم قونیّهی تهرانم
در کافهی چشمانت ای کافهترین قهوه
قاجار شدم حالا، تلخِ ته ِ فنجانم
تو یوسف کنعانی یعقوب منم در تو
پیراهن مصریاَم زنجیریِ زندانم
سطر غزل حافظ در مولوی چشمم
خیام تر از شعرم طاهر شده عریانم
هو هو بزن و حالا در رقص مرا گم کن
با خنده بگریانم، با گریه بخندانم
هی چرخ بزن من را با وسوسهی حوا
هی سیب بنوشانم هی دست بچرخانم
دیوانهام و عاشق، عاشق ترم و مجنون
من خستهتر از اینم من خستهتر از آنم
خرمای لبانت را با داغ لبم تر کن
بَهبه چه شرابی شد صد بار بنوشانم ....
#زینب_حسامی
•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈•
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24