•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• بویِ خوشی در گوشه‌ای می‌سوخت انگار یک عودِ نامعلوم می‌افروخت انگار قیدِ در و دیوار را در هم شکسته دروازهٔ اَعصار را در هم شکسته ناگاه در غارِ «حَرا» نوری درخشید وآن‌گاه بانگی در درونِ غار پیچید یک بانگِ شورانگیز: «اِقرَء بِسمِ رَبِّک» مُدَّثِر! از جا خیز: «اِقرَء بِسمِ رَبِّک» آمد ندا که: تیره شد دنیای هستی پُر شد جهان از گُم‌رهی و خودپرستی برخیز و اینک چهره‌ای بنمای، برخیز هم بیم ده، هم مژده‌ای فرمای، برخیز ای هم رسول و هم سفیرم، یا محمّد ای هم بَشیر و هم نَذیرم، یا محمّد آیینهٔ امّيد شو در این تباهی شب چیره شد، خورشید شو در این سیاهی پیچیده در شور و شَرار از آن ندا بود آمد فرود از کوه و با وی مژده‌ها بود: ناپاک دیگر، کس نخواهد گفت با پاک کس دخترِ زنده نخواهد کرد در خاک رُجحان نه در پایین نه در بالاست دیگر تنها نشان برتری، «تقوا»ست دیگر ▫️ اینک یتیمِ مکّه حکمِ رهبری داشت از جانب حق نامهٔ پیغمبری داشت فرمانِ «بَلِّغ...» داشت در جانش محمّد حق حکم می‌کرد و به فرمانش محمّد می‌گفت: «جاءَ الحَقّ» و سرمی‌داد هرجا فریادِ «إنَّ الباطلَ کانَ زَهوقا» آزادی از زنجیرها، آزاد می‌شد اوراقِ جهل و گمرهی، بر باد می‌شد تا حق به لطف او رقم می‌خورد نامش باطل ز قهرِ او قلم می‌خورد نامش تنها نه نقش سینهٔ تاریخ می‌شد اسلامْ خود، آیینهٔ تاریخ می‌شد ناچار صدسالِ دگر بعد از هزارش شعرِ بلند من شود آیینه‌دارش #حسین_منزوی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

✍️ #آشنایی_با_شعرا (۱۴) حاج #عوضعلی_صالحی متخلّص به #رهگذر_هیدجی، سال ۱۳۳۰شمسی در شهر خوش‌آب و هوا و زیبای #هیدج به دنیا آمد. بعد از گذران دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی را در مکتب‌خانه‌های آن‌دوران و مدارس رسمی سپری کرد. مدتی نیز درحوزهٔ ‌علمیهٔ به تحصیل علم مشغول شد. او که تنها فرزند پسر خانواده بود ازهمان ابتدا مجبور به اشتغال و مددرسانی به پدر بزرگوارش در امور کشاورزی بود. از دوران نوجوانی شروع به سرودن شعر نمود تا اینکه جز سرآمد و مشهور شعرای استان زنجان شد به نحویکه آثار و کتاب‌های متعددی تاکنون به قرار زیر ازایشان در سال‌های مختلف منتشر شده است: _ #سفر_با_کاروان_غزل _ #ماجرای_عشق _ #نغمه‌های_عاشقانه _ #فریاد_بی‌صدا ایشان مجموعه آثار خودرا با عنوان #دیوان_رهگذر_هیدجی در سال ۱۳۸۶ منتشر نمودند و در سال‌های گذشته مجموعه اشعاری با عنوان #جلد_دوم_دیوان_رهگذر_هیدجی ازاین شاعر پرکار منتشر شده است. #رهگذر_هیدجی در طول عمر به صورت جدّی به سرودن شعر اشتغال داشته و علاوه بر آثار فوق منظومه‌ای به زبان ترکی باعنوان #عموغلی دارد که بخش‌هایی ازآن درکتاب #شکوفه‌های _خیال منتشر شده است. وی رئیس انجمن‌ ادبی هیدج و از اعضای فعال انجمن‌های ادبی شهرستان ابهر و استان زنجان بوده‌ و ازآثار و اشعارشان درکتاب و جراید مختلف منتشر شده است. آقای #منوچهر_صالحی_هیدجی از شعرای هیدج، فرزند #رهگذر_هیدجی هستند. #رهگذر_هیدجی امروزه ساکن هیدج بوده و به‌تدوین آثار قبلی و سرودن اشعار جدید اشتغال دارند. کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• 💚🍃 فرصت همیشه نیست بیا دیر می‌شود عمرم گذشت وعده‌ی دیدار تا کجا #عطیه‌سادات_حجتی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• شیرین‌تر ازاین چیست‌که باقندِ لبِ‌دوست دور از غم و اندوه جهان چای بنوشی... #محمد‌اسماعیلی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• کاش دور و بر ما این همه دلبند نبود و دلم پبش کسی غیر خداوند نبود آتشی بودی و هر وقت تو را می‌دیدم مثل اسپند دلم جای خودش بند نبود مثل یک غنچه که از چیده شدن می‌ترسید خیره بودم به تو و جرات لبخند نبود هرچه من نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم کم نشد فاصله ؛ تقصیر تو هر چند نبود شدم از درس گریزان و به عشقت مشغول بین این دو چه کنم نقطه ی پیوند نبود مدرسه جای کسی بود که یک دغدغه داشت جای آن‌ها که به دنبال تو بودند نبود بعد از آن هر که تو را دید رقیبم شد و بعد اتفاقی که رقم خورد ، خوشایند نبود آه ای تابلوی تازه به سرقت رفته! کاش نقاش تو این قدر ، هنرمند نبود #کاظم_بهمنی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• #رهگذر_هیدجی می‌گه: حکایتِ دلِ ما شد حدیث شیشه و سنگ دلی که شد به محبّت دچار، می‌شکند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• من در غَمِ تو، تو فارغ از من تا کِی؟ #مولانا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• #حکیم_هیدجی : بر سرِ کوی تو از شورش دل‌شیفتگان به‌لبِ بام بیا، بین که چه غوغایی هست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• مژه بر هم نزدم آینه‌سان در همه عمر بس که در دیده‌ من ذوق تماشای تو بود #حزین_لاهیجی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• چه زیبا می‌شود وقتی‌که می‌گویی"عزیزم" را چه زیباتر شود وقتی مرا با شعر دریابی #زینب_حسامی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• سلام، صبح هما عزیران به شادی و خِیر و سلامتی، ای‌جانِ من فدای شماصبحتان بخیر   بر جان من بلای شما صبحتان بخیر  جای سپاس‌و شکرگزاری است، می‌رسد   بر گوش من صدای شما صبحتان بخیر یک روز دیگر آمده تا بیشتر از این   گردم غزل‌سرای شما صبحتان بخیر به‌به دوباره آمده بر پیش چشممان رخسار دلربای شما صبحتان بخیر صبح است آفتاب رسیده است، یا که نه     سیمای مه‌لقای شما صبحتان بخیر خورشید آمده است، اگر چه نمی رسد  در روشنی به پای شما صبحتان بخیر آغاز گشت مهر و وفا، التماس من آغاز شد جفای شما صبحتان بخیر چون دید جای خالی تو دوش ماهتاب   می کرد ناز، جای شما صبحتان بخیر خالق دوباره نعمت خود را تمام کرد با همّت دعای شما صبحتان بخیر آماده گشته بستر پرواز و پر زدن در حال در هوای شما صبحتان بخیر گل‌های آرزوی خوش‌ها، بغل بغل   آورده‌ام برای شما صبحتان بخیر می‌گوئیم که کیستم، ای بهترینِ من "هادیِ "خاک پای شما صبحتان بخیر #محمدرضاهادی_نیا #هادی_هیدجی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24