•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
بر شهر دوباره گرد غم پاشیده است
انگار که بیرق وعلم باریده است
عالم شده غرق حزن وماتم یعنی
تقویم به خود نام «محرم» دیده است
#محمدجواد_منوچهری
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#محرم 🏴
#السلام_علیک_یااباعبدالله
محرم ماهخون ماه شهادت
مهِ آزادی از قید اسارت
مه آزادی و آزاد مردی
مهِ وا رَستن از بند حقارت
#حجتالاسلام_قربانعلی_مرسلی #برهان_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
غزل ۳۳۰
زینهار از دهان خندانش
و آتش لعل و آب دندانش
مگر آن دایه کاین صنم پرورد
شهد بودهست شیر پستانش
باغبان گر ببیند این رفتار
سرو بیرون کند ز بستانش
ور چنین حور در بهشت آید
همه خادم شوند غلمانش
چاهی اندر ره مسلمانان
نیست الا چه زنخدانش
چند خواهی چو من بر این لب چاه
متعطش بر آب حیوانش
شاید این روی اگر سبیل کند
بر تماشاکنان حیرانش
ساربانا جمال کعبه کجاست
که بمردیم در بیابانش
بس که در خاک میتپند چو گوی
از خم زلف همچو چوگانش
لاجرم عقل منهزم شد و صبر
که نبودند مرد میدانش
ما دگر بی تو صبر نتوانیم
که همین بود حد امکانش
از ملامت چه غم خورد سعدی
مرده از نیشتر مترسانش
#سعدی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴#یاحسین(ع)
#محرم
#ترکیب_بند۲
کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار براو زار میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
نگرفتدستدهرگلابی بهغیر اشک
زآن گلکهشدشکفته بهبستانکربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودنددیوودَدهمهسیرابومیمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زآنتشنگان هنوز بهعیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از دمیکه لشگر اعدا نکردشرم
کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا
آندم فلکبرآتشغیرتسپند شد
کزخوفخصمدرحرمافغانبلندشد
#محتشم_کاشانی
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#محرم 🏴
#السلام_علیک_یااباعبدالله
خاک ازخون تو چون سیراب گشت
در تفکر شد ز خجلت آب گشت
عشق تو در جان هرد موجود شد
بندگی نشناخت خود معبود شد ...
#محمد_عبادی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم
آمدهام چو عقل و جان از همه دیدهها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم
آمدهام که ره زنم بر سر گنج شه زنم
آمدهام که زر برم زر نبرم خبر برم
گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم
آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند
پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم
گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود
تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم
آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد
و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم
در هوس خیال او همچو خیال گشتهام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم
این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من
گفت بخور نمیخوری پیش کسی دگر برم
#مولانا
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#محرم 🏴
#السلام_علیک_یااباعبدالله
سلام بر تو که ارباب عالم عشقی
سلام بر تو که مشکات نور زهرایی
سلام بر تو و این ماه روضهخوانیها
سلام بر تو که خون خدا به رگهایی
#پریسا_صالحی_منتظِر
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
مثل کوهی که سر از آب نیاورد برون
دیر برخاستی از خواب خوش ای بخت نگون!
عقل من گرچه به جز چونوچرا هیچ نداشت
بعد انکار تو دیگر نه چرا داشت، نه چون
چون اناری سر راه تو به خاک افتادیم
تا بغلتیم در آغوش تو ای رود! به خون
دل بیحوصله صدبار فروریخته بود
زیر این سقف نمیزد اگر آن آه ستون
پاسخی در خور پیچیدگی موی تو نیست
میکشد کار من از فکر تو آخر به جنون
#فاضل_نظری
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
#محتشم_کاشانی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
شعرای هیدج
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• #ضربالمثل_ترکی (۱۰۱) #ضربالمثل: ه
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل ترکی《هرکیم هرنمه اِئلر اوزونه ائلر》
#حکایت_قدیمی
درویشی بود که در کوچه و محله راه میرفت و میخواند:
"هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی"
اتفاقاً زنی این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه میگوید وقتی شعرش را شنید گفت: من پدر این درویش را در میآورم که هر روز مزاحم آسایش ما میشود.
زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانهاش و به همسایهها گفت: من به این درویش ثابت میکنم که هرچه کنی به خود نمیکنی.
کمی دورتر پسری که در کوچه بازی میکرد نزد درویش آمد و گفت: من بازی کرده و خسته و گرسنهام کمی نان به من بده.
درویش هم همان فتیر شیرین را به او داد و گفت: "زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور فرزندم ! پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: درویش! این چه بود که سوختم؟ درویش فوری رفت و زن را خبر کرد.
زن دواندوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور که توی سرش میزد و شیون میکرد، گفت: پسرم را با فتیر زهر آلودم مسموم کردم .
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#محرم 🏴
#السلام_علیک_یااباعبدالله
بارالها سببی ساز که در لوح عمل
بنویسند مرا نیز عزادار حسین(ع)
#رهگذر_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24