•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#میلاد_امام_جواد_ع_مبارکباد
بر کولهی ما گرچه بهجز بار گنه نیست
امید من این است که آقام جواد است
#زینب_حسامی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۲۰۰)
#ضربالمثل:
ایکّیسینی سووی بیر ارخدَه گِئتمیر.
ترجمه:
آب دو نفرشان در یک جو نمیرود.
توضیح:
این ضربالمثل آنقدر مشهور و مورد استفاده است که برای بیشتر افراد مفهوم و مقام استفادهاش روشن و معلوم است چه اینکه در زبان فارسی نیز 《آبشان در یک جوی نمیرود》مورد استعمال است.
یعنی وقتی دو یا چند نفر در مورد انجام یک کار نتوانند توافق کنند یا بعد از توافق نتوانند بر روی عهد و توافق خود بمانند و با هم به دعوا و مشاجره بیافتند از این ضربالمثل در موردشان استفاده میشود.
#شهریار با هنر شاعریاش وضعیت عقل و عشق را چنین با استفاده از این ضربالمثل بیان کرده و گفته است:
با عقل آب عشق به یک جو نمی رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
فقط نهمن، به خدا هرکسی که میبینی
نشسته است به یک گوشه آرزومندت
#محمدرضا_هادی_نیا #هادی_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#حکایت
بر بالین تربت یحیی پیغامبر(ع) معتکف بودم در جامع دمشق که یکی از ملوک عرب که به بیانصافی منسوب بود اتفاقاً به زیارت آمد و نماز و دعا کرد و حاجت خواست.
درویش و غنی بنده اینخاک درند
و آنان که غنی ترند محتاج ترند
آنگه مرا گفت از آنجا که همت درویشانست و صدق معاملت ایشان، خاطری همراه من کنند که از دشمنی صعب اندیشناکم.
گفتمش بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی.
به بازوان توانا و قوت سر دست
خطاست پنجه مسکین ناتوانبشکست
نترسد آن که بر افتادگان نبخشاید
که گر ز پای در آید کسش نگیرد دست
هرآنکه تخم بدی کشت وچشم نیکی داشت
دماغ بیهده پخت و خیال باطل بست
ز گوش پنبه برون آر و داد خلق بده
وگر تو میندهی داد روز دادی هست
#سعدی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
فریاد زدم آبی! او ره به سرابم داد
چون سیل خروشی را بر چشم پر آبم داد
دین و دل من بربود، بر شور و شرم افزود
شیرین شدم آن فرهاد درسی ز کتابم داد
از مردم چشمانش بس فتنه نمایان شد
بر دست من مخمور جامی ز شرابم داد
رخسار نمود و من، شیدای دو چشمانش
چون عاشق او گشتم برگشت جوابم داد
او رفت و دلم گم شد در وادی گمراهان
با چرخش چشمانش شوری و شتابم داد
خواندم ز دل و جانم رحمی ننمود اول
لیکن به دم آخر این حال خرابم داد
هر چند رها گشتم در وادی خوشنامان
گمنام شدم آن دم کاو باده به خوابم داد
#نعیمه_مرسلی #رها_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#میلاد_امام_جواد_ع_مبارکباد
پیوسته شمیم جانفزا می آید
نور و برکت بر دل ما می آید
تا هر گره از کار جهان باز کند
دردانه ی حضرت رضا می آید
#علی_خسروی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
لب و لعلت بوَ مانند شکّر
دهانت غنچه، زلفت سنبل تر
بهشت از روی تو بهتر نباشد
ز حوران حُسن تو چون نیست کمتر
#حجتالاسلام_قربانعلی_مرسلی #برهان_هیدجی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
رازچشمانت مرا در اشتباه انداخته
قافيه در قافيه لب را به آه انداخته
لعنتي با تو چگونه حرف را كامل زنم
آه چشمت يوسف دل را به چاه انداخته
انعكاس آسمان در چشم تو زيباتر است
چشمهايت آسمان را در گناه انداخته
آنقدر پنهان شدي اي آفتاب در محاق
لحظه اي از ديدنت جنگي به راه انداخته
رو بپوشان حضرت شيرين كه از روي شما
رونق فطريه را ديدار ماه انداخته
هر چه ميگويم ولي باور ندارد يار من
كه غم او خنده را از قاه قاه انداخته
دوستت...نه،عاشقت...نه،حرف پنهان خوشتر است
هوهوي چشمت مرا در خانقاه انداخته ...
#زینب_حسامی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
✍️ #آشنایی_با_شعرا (۴)
#جعفر_محمدی فرزندمرحوم #آیتالله_حاج_شیخ_عبدالرحمن_محمدی_هیدجی هستم که درسرودههایم اغلب #بهنیـا تخلص میکنم.
بدین دنیایِ فانی و دَرندشـت
درآنساعتکهصبحآغازمیگشت
ز مادر زاده گردیدم به هیدج
به تاریخ یکِهشتِ چهلهشت
سهسال ابتدایی را در #هیدج گذرانده و سال ۵۸ به اتفاق خانواده بهشهر مقدس قم مهاجرت نمودم.
مقیم شهر قُمیم و پناهمان حرم است
کههممفرحذاتاستوهمدوایغماست
قماستعشقمنازآنکهعُشّآلعلیست
مزار فاطمه(س)اینجا مدینه عجم است
اگرچه اهل هوی نبودم ولی وارد رشته هوافضا شدم! و بیشاز سیسال درنیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مشغول بهکار بودم ودرحال حاضر بازنشسته شدهام.
شدهام بازنشست و خرسندم
که دلم پای عهد و پیمان بود
عشق آسان نمود اول کار
ره دراز و خطر فراوان بود
بود ازعزم جزم وغیرت ما
امن اگر آسمان ایران بود
سال ۱۳۷۲ ازدواج کرده و دارای سه فرزند پسر هستم.
علیرغم تحصیـل در رشتـه فنی، علاقمندی من به شعر ادامه پیدا کرد.
ازکاروتلاش وکوششی وافرشد
فن و هنر آموخته و ماهر شد
ازموهبتعشق کهبرجان بارید
اینسربههوامهندسیشاعرشد
آموختههای شعری و ادبی من بصورت خودآموز بوده است و بیشتر سرودههایم غزل ودرموضوعات آیینی و مناسبتهای خانوادگی است. غیر ازچندشعر که در کتاب #شکوفههای_خیال چاپ شده، کتاب دیگری ندارم.
ز جعفر هم اگرشعری بخوانی
شودکاملبساط عیش بیشک
نشانازخاکهیدجدارداینذوق
و گر نه گل نمیروید ز آهک!
#جعفر_محمدی_هیدجی #بهنیا
═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
به بالین غریبانت گذر نیست
ز حال مستمندانت خبر نیست
ز تو پروای هستی نیست ما را
ترا پروای ما گر هست و گر نیست
تویی منظور من در هر دو عالم
مرا بر دنیی و عقبی نظر نیست
یکایک تلخی دوران چشیدم
ز هجران هیچ شربت تلخ تر نیست
اسیر هجر و نومید از وصالم
شبم تاریک و امید سحر نیست
همی خواهم که رویت باز بینم
جز اینم در جهان کام دگر نیست
دلی خالی نمیبینم ز دردت
کدامین دل که خونش در جگر نیست
درین ره سرفرازی آن کسی راست
که او را بیم جان و خوف سر نیست
رخ و زلف تو شد غایب ز چشمم
من شوریده دل را خواب و خور نیست
مکن بیچاره خسرو را ز در دور
که او را خود جز این در هیچ در نیست
#امیر_خسرو_دهلوی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
در انتظار تو تا کی سحر شماره کنم؟
ورق ورق، شب تقویمِ کهنه پاره کنم؟
نشانههای تو بر چوبخطِّ هفته زنم
که جمعه بگذرد و شنبه را شماره کنم
شب و خیال و سراغ تو باز میآیم
که بهتِ خانهٔ در بسته را نظاره کنم
تو کی ز راه میآیی که شهرِ شب زده را
به روشنایی چشمم چراغواره کنم؟
هزار بوسهٔ از انتظار لک زده را
نثار آن لبِ خوشخندِ خوشقواره کنم
#حسین_منزوی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24