صبحانه ای با شهدا
📌 جوان خوش تیپ دهه هفتادی شهید مدافع حرم شد | دیدن فیلم کوتاه معرفی شهید توصیه میشود| 🔹️ بعد از شه
15.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 ماجرای توسل به شهید مدافع حرم بابک نوری
🔹️ شهدا نور وهدایت گری می کنند و در فیلم کوتاه دختر خانم از ماجرای توسل به شهید مدافع حرم بابک نوری می گوید که چگونه مسیر زندگی او را تغییر داد
#بابک_نوری
#شهید_مدافع_حرم
#جوان_دهه_هفتادی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 تصاویر ویژه و کمتر انتشار یافته از حضور حاج قاسم در میان رزمندگان قبل از عملیات
🔹️ نشانی اش را باید از کوه های کردستان و قلاویزان بگیری ، از دشت ها ، صحراها ، بادها ، از تیر و تفنگ پرسید
◇ از کربلای چهار و پنج ، از پاتک های شلمچه ، از آب خروشان اروند ، از خاکریز و سنگر و میدان مین ، از همت و باکری و کاظمی....از مردم مظلوم ، از حرم بی بی، از حلب از سوریه و عراق سراغش را گرفت.
◇ خانه اش در دلها بود.نام و عنوان نداشت...به قول بچه ها سجاده آب کش نبود، به قول فرزندان شهدا مثل مولایش یتیم نواز بود ، به قول سربازان و بسیجی ها مقام و درجه هایش را به رخ نمی کشید...
🔹 لباسش همیشه خاکی بود و گلی...اهل عمل بود نه تریبون و میز و شعار....یار نظام بود نه بار نظام ، سرباز ایران بود نه سربار ایران ، سوار تانک بود نه سرمایه دار بانک ، مالک سید علی بود و عشقش ولایت فقیه ....قاسم نمیدانیم تو چندمین بودی از آن ۳۱۳ تن....
◇ پ.ن فیلم: تصاویری از حضور حاج قاسم سلیمانی در بین بچه های گردان ۴۰۷ بم در نقطه رهایی، قبل از شب عملیات
#مردمیدان
#سربازوطن
#مالکاشترسیدعلی
#شهیدقاسمسلیمانی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 درس اخلاق از شهید موحد دوست در هنگام عصبانیت
🔹️ خیلی گرسنه بودیم ، حاج علی مهمان ما بود و با یک راننده جدید آمده بود ، ناهار ما بسیار ساده ، کتلت و خیارشور بود.
◇ مشغول خوردن ناهار شدیم، راننده تازه کار حاجی که با ما بود کمی خجالت میکشید و میخواست که برود داخل ماشین نهارش را بخورد
◇ برادر موحددوست سریع جایی برای او باز کرد وکنار خودش نشاند و مشغول غذاخوردن شدیم.
◇ راننده حاجی یک خیارشور برداشت، خیارشور بزرگ و آبکی بود، آمد آن را از وسط نصف کند تمام آب آن پاشید به صورت شهید موحددوست
◇ ناخواسته بچه ها یک نیش خند زدند و راننده حاجی سرخ شد.
◇ شهید موحددوست متوجه شد که او خیلی خجالت کشیده است، به صورت راننده لبخندی زد و به نیش خنده دیگران اصلاً هیچ اعتنایی نکرد و صورتش را پاک کرد.
◇ راننده به صورت حاج علی نگاهی کرد ولی حاج علی برای اینکه خجالت نکشد، دستش را به نشانه دوستی فشار داد و سرش را پایین انداخت و بنا کرد به غذا خوردن و راننده هم هم آرامش پیدا کرد و به غذا خوردن ادامه داد.
◇ بعد از غذا راننده روی حاج علی را بوسید و حاج علی هم خنده ای مجدد کرد ورویش را بوسید و رفتند.
#سردار_شهید_علی_موحددوست
#سیره_شهدا
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
24.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 آخرین تفحص شهید علیرضا گلمحمدی و تصاویری ماندگار از فرمانده دلاور تفحص شهدا
🔹 فرمانده شهید علیرضا گلمحمدی
اهل شهرستان میانه از استان آذربایجان غربی که برادرش نیز در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده بود؛
◇ چندین مرحله در جریان عملیات تفحص شهدا به درجه رفیع جانبازی نائل آمد و تا مرز شهادت پیش رفت.
◇ شهید علیرضا گلمحمدی که از دوران خدمت سربازی وارد فعالیت جستجوی مفقودین شده بود، در طول قریب به سه دهه گذشته بارها و بارها تا مرز شهادت رفت و هر بار با مدالی پر افتخار از جانبازی به میدان عملیات جستجوی شهیدان برگشت.
◇ او مدارج خدمت را از سربازی تا سرداری و فرماندهی قرارگاه ها و گروههای مختلف تفحص شهدا طی کرد.
◇ و سرانجام خداوند صبح روز ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۹ اراده نمود تا دفتر عمر شریف دنیوی علیرضا بسته شود.
◇ انفجار مین و اصابت ترکشها، کلیدی شد تا درهای بهشت الهی به روی علیرضا گشوده شود و علیرضا "ارجعی الی ربک راضیه مرضیه" را تفسیر کند و عند ربهم یرزقون گردد.
#شهید_جستجوگر_نور
#شهید_علیرضا_گلمحمدی
#عروج_خاکمنطقهزرباطیهعراق
#سالروز_شهادت
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
4.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 دست حاج قاسم سلیمانی اولین نشانه شهادت پیشوایان پیروزی بود.
◇ علی الخفاف می گوید:
که چگونه بقایای سران ما در لحظه بمباران پس از شوک ترور رهبران شهید شناسایی شد...
#دست_حاج_قاسم
#شهید_قاسم_سلیمانی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 بوسه پدر شهید عباس بابایی بر پاهای فرزند شهیدش
🔹️ وقتی برای خاکسپاریِ شهید خلبان عباس بابایی رفتیم، امیر نادری [کابین عقب شهید بابایی ] برایم تعریف کرد: «ما رفتیم خاک عراق. بمبها را رها کرده بودیم و داشتیم برمیگشتیم داخل خاک خودمان. به منطقه سردشت رسیدیم.
◇ بابایی با لهجه قزوینی به من گفت: «نادری! پایین را نگاه کن، مثل بهشت است! الله اکبر، الله اکبر.» ناگهان یک چیزی گفت «تق» [و] ایشان ساکت شد.
◇ حس کردم یک چیزی به هواپیما خورد. احتمال دادم گلوله خورده.» گلوله سمت چپ گردنش خورده بود. درست روز عید قربان بود.
◇ [بعد] امیر دادپی تعریف کرد که «وقتی به ما گفتند: بابایی شهید شده ، فکر کردیم در عربستان درگیری شده و *شهید* شده، چون من ایشان را روز عرفه ضمن دعای عرفه دیدم.» گفتم چطور؟
◇ گفت «به جان سه تا بچههام، در عرفه دیدم ایشان چند صف جلوتر از من با لباس احرام اشک میریزد و دعا میخواند. من فکر کردم دیر آمده، نشسته دعا میخواند.»
خاطرات امیر سرتیپ خلبان
(تهران: انتشارات موزه دفاع مقدس، ۱۳۹۴)
صفحات ۴۳۴ تا ۴۳۶.
#شهید_خلبان_عباس_بابایی
#پدر_شهید
#بوی_بهشت
#شوق_پرواز
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 غلبه بر خستگی به روش شهید مهدی حسین پور
🔹 وقتی تو کار بهمون فشار میاومد یا خسته میشدیم، بهمون میگفت:
ثواب کار رو هدیه کنید به یکی از
«اهل بیت(ع)»؛
◇ اونوقت خستگی بهتون غلبه نمیکنه و شما بهش غلبه میکنید.
✍ به نقل از همرزم شهید
#شهید_مهدی_حسینپور
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 وقتی شهید بیضایی پرچم داعش را پائین کشید و پرچم سرخ یا ابوالفضل را بالابرد
🔹️ تاسوعای سال ٩٢ بود، داعش بخش های مهم دمشق را هم تحت نظر داشت ، به ما خبر دادند که بچه های مقاومت، عملیاتی وسیعی در منطقه زینبیه، اطراف منطقه حجیره، کردند
◇ توانستند تروریستها را سه کیلومتری از اطراف حرم مطهر خانم زینب (س) دور کنند.
◇ صبح زود محمودرضا را در مناطق آزاد شده دیدم ، خیلی از عملیاتی که منجر به تامینِ امنیت حرم بی بی شده بود، خوشحال بود .
◇ پرچم سیاه داعش در دستش بود و می گفت : خودم از بالای آن ساختمان پایینش آوردم .
◇ به آن ساختمان نگاه کردم دیدم پرچم سرخ یاابالفضل را جایش به اهتزاز در آورده است.
◇ رسیدیم خیابون جلوی حرم که حالا با تلاش محمود رضا و دوستاش، امن شده بود .
◇ رفتیم وسط خیابان، رو به حرم ایستادیم، دیدم محمود رضا داره آروم گریه می کند و سلام می دهد :
🔺️ السلام علیکی یا سیدتنا زینب …
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
صبحانه ای با شهدا
📌 وقتی شهید بیضایی پرچم داعش را پائین کشید و پرچم سرخ یا ابوالفضل را بالابرد 🔹️ تاسوعای سال ٩٢ بود،
📌 محمودرضا ، امام زمان (عج) را خط کش زندگی معرفی میکرد
🔹️ همه رفقایش می دانستند که محمودرضا عاشق امام زمان(عج) ، منتظر واقعی و همواره زمینهساز حقیقی ظهور بود.
◇ امید غلامی، استاد دانشگاه ، دوست و همراه شهید بیضائی، انتظار را در سبک زندگی این شهید بزرگوار چنین شرح میدهد:
◇ «... کوچکترین و سادهترین مسائل برای محمودرضا با امام زمان(عج) گره میخورد، خاطرم هست زمانی که بحث رعایت بعضی نکات در مجالس عزاداری و هیئات پیش آمد، مثل برهنه نشدن برای سینه زنی و مقام معظم رهبری در این باره نکاتی را فرمودند و توصیههایی داشتند.
◇ شهید بیضایی یک روز آخر هیات برای متقاعد کردن دوستان به آنها گفت: «فرض کنید امام زمان(عج) اینجا حضور داشته باشند آیا شما مقابل ایشان هم همینطور عزاداری میکنید؟» و به همین بسنده کرد و اثرش را گذاشت.
◇ این یعنی، جزئیترین مسائل زندگیِ شهید بیضایی با انتظار و توجه به نظارت امام عصر(عج) عجین بود؛ ولی هیچ وقت (تاکید میکنم) هیچ وقت به کسی نشان نمیداد که مثلا من منتظر امام زمان(عج) هستم و فلان و بهمان... دنبال نشان دادن نبود بلکه رفتارش این انتظار را فریاد میکشید.
@مدافع_حرم
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671