eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 «کُونوا نُوراً لمن تحبّون» ◇ ″نور باشید، برایِ کسانی که دوست دارید...″ 📸 تصویر فرمانده گردان سلمان فارسی لشکر۲۷ محمدرسول اللهﷺ ◇ ولادت: ۱۳۳۷/۶/۱۴ ،زرين شهر اصفهان ◇ شهادت: ۱۳۶۱/۲/۱۵ ،عمليات بيت‌المقدس جاده اهواز_خرمشهر 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
این زندگی قشنـــــــگ من، مال شما ایام سپیـــــــــــــد رنگ من، مال شما بابای همیشه خوبــــــــ من را بدهید این سهمیه های جنگ من، مال شما 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 وقتی سه نفر ارتش روس را ۴۸ ساعت زمین گیر کرد 🔹️ اگر گذرتون به شهر جلفا در نقطه صفر مرزی افتاد، برای یک یا دو ساعت بیخیال خرید بشین و برین به پل "کشته شدگان شهریور ۱۳۲۰". ◇ شهریور ۱۳۲۰ زمانیست که متفقین تصمیم به اشغال ایران میگیرن! ◇ ارتش شوروی به پشت رود ارس که میرسه، برای ۴۸ ساعت زمین گیر میشه اما اینور پل، ارتش ایران نبود! فقط سه نفر بود! 🔺️ «ژاندارم سرجوخه مصیب محمدی»🇮🇷 🔺️ «سید محمد راثی هاشمی»🇮🇷 🔺️ «عبدالله شهریاری»🇮🇷 ◇ برای ۴۸ ساعت در برابر ارتش شوروی مقاومت می‌کنند و کشته می‌شوند ◇ پس از شهادت این سه نفر، فرمانده‌ی شوروی مدال شجاعت خودشو تقدیم شهدای ایران میکنه و به ارتش روسیه دستور میده این سه سرباز رو با احترام و تشریفات نظامی به خاک بسپرن! ◇ گاهی برای درس مقاومت و ایستادگی فقط سه نفر بسه! سه نفری که واقعی باشد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 راز پرواز شهدا از زبان شهید عابدنژاد ◇ گفتند: نرو؛ ○ گفتم: می‌روم! ◇ گفتند: به وجودت نیازمندیم! ○ گفتم: خدا بی نیاز است و بر طرف کننده‌ی نیاز‌ها! ◇ گفتند: می‌توانی درشهر نقطه‌ی اثر باشی! ○ گفتم: « ان الله لایغیرو ما بقوم حتی یغیر ما به انفسهم! ◇ گفتند: نرو! ○ گفتم: می‌روم! ◇ گفتند: چرا؟ ○ گفتم: ببین و گوش کن برادرم، آنچه را که من دیده‌ام تو ندیده‌ای! آن چه را که من یافته‌ام تو نیافته‌ای! آنچه را که من لمس کرده‌ام تو نکرده‌ای! آنچه را که در جان من ریخته‌اند تو از آن بی‌بهره‌ای! ◇ برادرم! من ورای تاریخ را می‌بینم که چگونه معشوق عاشقان را بر می‌گزیند و چگونه عاشقان در معشوق فانی می‌شوند! 🔺️ «دلنوشته شهید علی‌اصغر عابدنژاد در موقعی که بخاطر مسئولیتش مانع رفتن او به جبهه شدند.» ◇ این شهید بزرگوار در عملیات خیبر به شهادت رسیدند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌خاطره‌گویی سردار سلیمانی در بین رزمندگان مدافع حرم زینبی 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ورزش باستانی یک فرهنگ است 🔹 آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم تجلیل از پهلوانان: ◇ برای ما فقط یک ورزش نیست؛ یک تاریخ است، یک است؛ ◇ یعنی چند هزار سال سابقه‌ی تاریخی و سابقه‌ی فرهنگی... با خودش دارد که بسیار ارزشمند است. ۱۳۶۷/۲/۲۷ 📍انتشار به‌مناسبت روز و 📎 پ.ن فیلم: ورزش باستانی جانبازان و معلولان در حضور رهبر انقلاب (۷۱/۲/۲۱) 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
″به ورزش ... ز رسم کهن یاد کن ز مردی و مردانگی یاد کن به این گـود و میـدان که دارد نشان از علــی بگو از دل و جان علی یاعلی ...″ 📌 روز «فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای» گرامی باد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
خوشا آنانکه بر این صحنهٔ خاک چو خورشیدی درخشیدند و رفتند خوشا آنانکه از پیمانهٔ دوست شراب عشق نوشیدند و رفتند 📌 بوسه شهید علیرضا موحد دانش بر صورت شهید خون آلودغلامعلی پیچک 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 نگرانی شهید «احمد یوسفی» از پاسخ به نگاه فرزندان شهدا 🔹️ فخرالسادات موسوی همسر شهید احمد یوسفی در بخشی از خاطرات خود که در کتاب «پاییز آمد» به رشته تحریر درآمده به زندگی مجاهدانه همسرش و سختی دل کندن از او اشاره دارد.در این کتاب می‌خوانید: ◇ گفتم: احساس می‌کنم احمد دارد از من و على دور می‌شود. ما را نمی‌بیند. زنجان واقعا به وجود احمد نیاز دارد. سپاه اصرار داشت نرود جبهه، اما او آن‌قدر بالا و پایین کرد که آخر رفت. ◇ برادرم علاء گفت: «چه انتظار داشتی؟ همین است دیگر، احمد زنجان بمان نیست. تا الان هم توی قفس نگهش داشته بودند.» ◇ شهادت دوستانش کمرش را شکست. با بغض به من می‌گفت: فخری می‌ترسم بمانم روزی بیاید فرزندان شهدا مرا با انگشت نشان بدهند بگویند این احمد یوسفی است. همرزم پدر ما بود. پدر ما شهید شد و او هنوز زنده است.» ◇ چند وقت پیش از شهادت احمد ، (شهید) رحمان آمده بود به خوابم. گفت: «فخرالسادات خانم من یک امانتی پیش شما دارم آن را بدهید با خود ببرم.» ◇ گفتم: «رحمان جان تا من یادم هست تو امانتی پیش من نداری.» اصرار کرد که دارم. ◇ خوابم را که برای احمد تعریف کردم. گفت: «امانتی من هستم!» ◇ برادرم علاء گفت: «فخری جان زندگی با احمد فرصتی است که خداوند در اختیار تو قرار داده تا خودت را بسازی. تا بفهمی مکتب حسین چه می‌گوید. جنس رنج و درد عاشورائیان را بشناسی.» 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
صبحانه ای با شهدا
📌 نگرانی شهید «احمد یوسفی» از پاسخ به نگاه فرزندان شهدا 🔹️ فخرالسادات موسوی همسر شهید احمد یوسفی د
📌 روایتی از ۵ روز قبل از شهادت احمد یوسفی در کتاب « پائیز آمد » 🔹️ شهید «احمد یوسفی» از شهدای شاخص شهر زنجان و یکی از افرادی بود که سنگ بنای سپاه ناحیه زنجان را نهاد و عضو شورای سپاه بود. ◇ احمد در ۶ مهر سال ۱۳۶۵ در ماه محرم در ارتفاعات لاری بانه، به علت اصابت ترکش به تمام بدن به شهادت رسید و خانواده یوسفی، دومین شهید خود را به انقلاب اسلامی تقدیم کرد. ◇ بخشی از زندگینامه و خاطرات شهید «احمد یوسفی» در کتاب «پاییز آمد» از زبان همسر شهید به چاپ رسیده است. ◇ همسر شهید یوسفی می گوید: شهادت احمد بسیار سریع اتفاق افتاد. ◇ روز پنجشنبه به زنجان آمد. ◇ جمعه به همراه علی (فرزند اول خانواده ) به نماز جمعه رفتند. ◇ شنبه به جبهه بازگشت. ◇ یکشنبه شهید شد ◇ و دوشنبه جنازه اش را باز گرداندند و در مزار پایین شهر زنجان به خاک سپرده شد.  🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 شهیدی از کازرون که میهمان امام رضا«ع» شد/ راز مزار خاکی شهید فخار 🔹️ برادر شهید عبدالصمد« محمود » فخار می گوید: «برادرم وصیت کرده بود که قبرش مانند ائمه بقیع بدون سنگ قبر باشد؛ به‌همین دلیل بعد از شهادت هر بار که بنیاد شهید اقدام به ساخت سنگ قبر می‌کرد، سنگ قبر دونیمه می‌شد و از وسط می‌شکست و تکرار این موضوع به این دلیل بود که شهید دوست نداشت سنگ و شناسه قبر داشته باشد.» ◇ شهید فخار همیشه علاقه خاصی به (ع) داشت و در اتفاقی عجیب و کم‌نظیر، جنازه وی به‌صورت اشتباهی، همراه شهدای مشهد به شهر مشهد منتقل شده بود. ◇ بعد از طواف شهید در حرم امام رضا(ع) از طریق نوشته‌ای که در لباسش جامانده بود، نوشته شده بود که صمد فخار عاشق امام رضا(ع) و اهل کازرون فارس هستم و از این طریق پیکر شهید به کازرون انتقال داده شد و در واقع اشتباهی در کار نبوده، بلکه این عشق زایدالوصف شهید فخار، پیکر او را به حرم امام رضا(ع) رسانده بود. ◇ مادر شهید با بیان اینکه فرزندم دوست نداشت از او توصیفی صورت پذیرد، می گوید: « عبدالصمد عقیده داشت کار بدون ریا و فقط برای رضای خدا صورت گیرد و حتی وصیت وی هم که گفته مزارم خاکی و بدون شناسه باشد، برگرفته از همین روحیه بوده است.» ◇ تولد: پنجم رمضان ۱۳۴۰ کازرون ◇ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۴ شلمچه ◇ محل مزارمطهر : کازرون گلستان شهدا(امام زاده سید محمد نوربخش) 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671