eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
4هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
4 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
4.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شهید آوینی: «اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد، هر کجا باشی و در هر زمان، تو را با شهادت بر می گزیند.» 🔹 این جمله سید مرا یاد شهید صیاد خدایی انداخت، همان شهیدی که به مدت ده سال در جنگ ۷۲ ملت سوریه حضور داشت اما در تهران و در جلوی منزل خود و داخل پرایدش هدف قرار گرفت و آسمانی شد و ماجرای شهادت او هم مرا یاد این شعر زیبا انداخت که شاعر (محمد حسین ملکیان) می گوید: رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکیست، «بی تفاوت ها» فقط شرمنده تر خواهند شد! ◇ مدافع حرم، سرهنگ پاسدار حسن صیاد خدایی متولد استان آذربایجان شرقی شهرستان میانه روستای باشماق، یکشنبه یکم خرداد ماه ۱۳۴۰۱ حوالی ساعت ۱۶ عصر، در مقابل منزل خود در خیابان مجاهدین اسلام تهران، طی یک حمله‌ی مسلحانه در خودرو هدف پنج گلوله که ۲ راکب یک موتورسیکلت شلیک کردند، ترور و به شهادت رسید. وی معاون تحقیقات و توسعه فناوری سازمان صنایع دفاعی کشور بود. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «حرمت امام و حرفش رو نشکن» ◇ اونایی که را به‌ راه اسم خودشون رو می‌گذارن کنار اسم شهدا، آیا مثل شهدا هم برای امام و حرمت حرفش ارزش قائلید؟ چقدر تابع امر، ولی فقیه هستید؟! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
یک قاب پدر دختری که دیگر تکرار نمی‌شود.... دختری که در ، دختر شهید شد ... تصویری از دختر شهید حسن بادامکی از شهدای سراوان 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شعرخوانی زیبای شهید فلکناز شمس‌الدینی از شهدای عشایر شهرستان رابر زادگاه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در مناطق عملیاتی جنوب کشور نمی خواهم که در بستر بمیرم     همان بهتر که در سنگر بمیرم خشوعم در رکوعم در سجودم     لسان الله اکبر بمیرم از آن بهتر از آن خوشتر نباشد     برای یاری رهبر بمیرم بسی دل آرزو در انتظارم         برای آن شه بی سر بمیرم اطیعوالله اولی الامر منکم         جهاد اکبر اصغر بمیرم علی سوزم زهجرانت شب و روز     علی از جل منبر بمیرم به پیروزی اسلام ایران         به حق مهدی اطهر بمیرم به مجروحین و معلولین اسلام         به مفقودان بی پیکر بمیرم که از هجر اسیران و ظلم صدام     به عشق موسی جعفر بمیرم چه خوش باشد اگر خط مقدم     به دشمن حمله رو آور بمیرم همین خواهم خدا آزادی قدس         به خاک کشور دیگر بمیرم رضای تو صلاح من در آن است     به جانبازی در لشکر بمیرم که هیهات من الذله نمیرم         حیات در صف محشر بمیرم سعادت لا اخیه پیشت بیایم         مانند گلی پرپر بمیرم در این گیتی بسی خون شهیدست     از آن ترسم که من کافر بمیرم ۶۶/۱۰/۱۵ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
🔴 انتشار به مناسبت فرارسیدن سوم خرداد حماسه فتح خرمشهر و بیست و سومین سالگرد اعطای نشان درجه یک نصر به جمعی از شهدا و فرماندهان دفاع مقدس در حضور مقام معظم رهبری ( ۲ خرداد ۱۳۷۹ ) 🎥 تصویر کمتر دیده شده از اعطای نشان و تقدیر نامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه ای به پدر شهیدان صنیع خانی به پاس خدمات ارزنده سردار در دوران جنگ تحمیلی. 🌷لینک کامل خبر مربوط به این مراسم در سال ۱۳۷۹ 👇 http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=11510 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمروعاصی نشوی طبل به دستت ندهند باز با حیله‌ی سرنیزه،شکستت ندهند... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 ماجرای سربازی که فرمانده را پدرسوخته معرفی کرد و پشیمان شد 🔹️ در منطقه سوار ماشین بودند. عرب عقب و رزمنده دیگر جلو نشسته بود، یک رزمنده را توی مسیر سوار می کنند. ◇ هیچ کدام نمی‌دانستند ، شهید عرب مسئول لشکر است. آقای عرب شروع می کند به احوال پرسی: چطوری آقای گل؟ چه خبره؟ ◇ رزمنده هم شروع می کند به درد و دل کردن: این ماشین های لشکر می ‌آیند رد می شوند خود فرماندهی می نشیند جلو و کسی را هم سوار نمی کنند، پدر سوخته‌ها ◇ عرب می‌پرسد: خب پدر سوخته‌ها دیگر چه می‌کنند؟ ◇ یکی یکی بچه ها مشکلاتشان را می‌گویند. ◇ به مقرلشکر که می رسند می‌بینند یکی از برادرها آمد جلو و شرع کرد به احوال پرسی آقای عرب چطورید؟ ◇ این ها تازه فهمیدند چه کسی عقب نشسته بوده و به حرف هایشان گوش می‌داده است! ◇ خجالت می‌کشند و کمی می‌ترسند. عرب که متوجه حالت آن‌ها می شود می رود جلو رویشان را می بوسد و می‌گوید: ممنون که اشکالات کار من را گوشرد کردید و از آنها تشکر می کند. 🔺️ راوی قدیر علی عرب (برادر شهید) 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671