7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🩸شهید قاسم میرحسینی در بیانات رهبر انقلاب
🔹 شهید قاسم میرحسینی که از سرداران لشکر ۴۱ ثارالله است، او هم در میدان نبرد، در هنگام دفاع از آن شخصیتهای استثنائی و جالب است. من مردم سیستان را اینجور شناختم.
#شهید_قاسم_میرحسینی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
15.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 راه اربعین از توست.
🔹 لحظاتی زیبا از گرامیداشت یاد شهید سلیمانی توسط زائران و موکبهای مسیر پیادهروی اربعین
#جانفدا
#شهید_قاسم_سلیمانی
#ستبقی_فینا_ما_حیینا
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 مجید بربری کربلا که رفت ، متحول وحر مدافعان حرم شد
🔹️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه:
«وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند.
🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند.
🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش.
🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید.
◇ پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه.
🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.»
🌹 او حـرّی دیگری از نوع مدافعان حرم شده بود که فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود.
📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری "
بقلم کبری خدابخش
#شهید_مجید_قربان_خانی
#شهیدانه
🔹️ صبحانه ای باشهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 شهیدعلمدار: اگر مثل شهدا نباشیم بی فایده است/باید پیام شهدا را به داخل شهرها ببریم
🔹️ هر روز ورود زبانش بود و می گفت: «تیر و توپ و تفنگ دیگه تموم شد! ما باید توی شهر خودمون،کوچه به کوچه، مسجد به مسجد، مدرسه به مدرسه، دانشگاه به دانشگاه، کار کنیم. باید بریم دنبال جوانها؛ باید پیام اینهایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر.»
🔹 یکبار به او گفـتم: «خب! اگـه این کـار رو بکنیم چـی ميـشه!؟»
🔸برگشت و با صدایی بلندتر گفت: «جامعه بیمه ميشه. گناه در سطح جامعه کم ميشه. مردم اگه با شهـدا رفیق بشن، همه چی درست ميشه؛ اونوقت جوانها ميشن یار امام زمان عج .»
◽بعد شروع کرد توضیح دادن: «ببین! مانميتونیم چکشی و تند برخورد کنیم؛ باید با نرمی و آهسته آهسته کار خودمون رو انجام بدیم. باید خـاطرات کوتاه و زیبای شهــدا رو جمع کنیم و منـتقل کنیم. نباید منتظر باشیم که ما رو دعوت کنند؛ باید خودمان بریم دنبال جوانها. البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل شهــدا نباشیم، بی فایده است؛ کـلام ما تأثیر نخواهد داشت.»
📚 علمــدار / گروه فرهنگی شهید هادی
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
#از_شهدا_بیاموزیم
🔹️ صبحانهای باشهدا
@sobhaneh_ba_shohada
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 صحنههای دیدنی که تفسیر کننده کلمه عشق است...
◇ "جان به فدای لب عطشان امام حسین «ع»"
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 روزی که ملت ما را بیدار میکند #ایام_الله است.
🔹 ۱۷ شهریور سالروز کشتار جمعی از مردم
به دست ماموران ستم شاهی پهلوی و روزی که امام آنرا ایام الله نامید .
📅 ۱۷ شهریور ۵۷ را از یاد نبریم.
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
1⃣
🩸شهید حاج قاسم سلیمانی:
جانم را مدیون آقا محمد شیخ بیگ هستم.
🔹 در یکی از عملیات ها
تیر به شهید سلیمانی اصابت می کند؛
پدرم که متوجه این ماجرا می شود،
حاج قاسم را در حالیکه در تیررس دشمن بودند،
به کول می گیرند و به پشت خاکریز می رسانند.
◇ عمو(حاج قاسم) همیشه به من می گفتند:
«من جانم را مدیون پدر شما هستم و اگر ایشان مرا نجات نمی دادند، همانجا شهید می شدم»
#شهید_محمد_شیخ_بیگ
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
18.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 #انتشار_نخستینبار؛
مستند کوتاه «هدیه به قلب مجروح جُنا»
🔹 روایتی از سرگذشت مهمانان سوریهای برنامه معلی و دیدار اخیر مادر و دختر اهل فوعه و کفریا با رهبر انقلاب
◇ درخواست مادری که دو دخترش توسط تکفیریها در فوعه و کفریای سوریه ربوده شدند.
◇ هدیه رهبر انقلاب به فرزند شهید
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 پیام شهید کریمی به مسئولین: اگر لایق کاری نباشی و بپذیری خیانت کرده ای
🔹️ یکی از شاگردان سردار شهید حاج داود کریمی تعریف میکند، روزی از او پرسیدم:
▫️حاجی، آدم بزرگا چه کسانی هستند؟
▪️حاج داود با حوصله جوابش را میدهد: "من خیلی از آنها را میشناختم؛ اما همهشان شهید شدند. اگر میخواهی آدمهای بزرگ را ببینی باید بروی به بهشت زهرا و از قطعه شهدا دیدن کنی. خودشان را که نه، عکسشان را میبینی!"
▫️راست میگویند که شما فرمانده آنها بودید؟!
▪️حاج داود برای چند لحظه کارش را رها میکند؛ و میگوید: چه فایده، فرماندهای که از گردان و لشگرش جا بماند که دیگر فرمانده نیست؛ ای کاش من هم یک نیروی عادی و بینام و نشان بودم.
وقتی این کلمات از دهانش خارج میشود، اشک در چشمانش حلقه میبندد.
▫️شما چرا بعد از جنگ مسئولیتی نگرفتید؟!
▪️میگوید: مسئولیتی که گرفتنی باشد، واویلاست. فکر میکنم اگر کسی در کاری وارد نباشد و یا از او لایقتر باشد و مسئولیتی را قبول کند، خیانت کرده است.
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada