eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 آخرین وداع 🔹 خاطره‌ی فرزندان سید حسن نصرالله، سیده زینب و سید جواد نصرالله از آخرین وداع ، فرزند ارشد دبیرکل حزب‌الله لبنان که ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۷ در مناطق اشغالی جنوب لبنان به شهادت رسید و پیکرش ۹ ماه نزد دشمن باقی ماند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
در مراسم تشییع شهید مقتدرانه ترین صحنه را نظامیانی که برای با شکوه تر کردن مراسم آمده بودند، رقم نزدند، بلکه آن را یک کودک رقم زد کودکی که سلاحی را بالا گرفته بود و آن سلاح چیزی نبود جز عکس پدر شهیدش اینجا ایران است هیچ سلاحی در این سرزمین روی زمین نمی ماند و هیچ شهیدی بی منتقم نیست منتقم شهدای ما حضرت مهدی است و انتقام را روزِ ظهورش به جانی ها خواهد چشاند، و سلاح تا روز آمدنش در دست فرزندانی ست که وقتی پدران خود را غرق در خون و کفتار ها را مشغول هلهله دیدند، بی درنگ سلاح پدر را در دست گرفته و جانشینش در دفاع از میهن شدند در برابر دشمنان ایران مقتدرانه تا قیامت ایستاده است این عکس ها گواه این ادعاست... ✍️ آقای تحلیلگر 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 استقبال دانش آموزان یکی از روستاهای سردشت از کاروان شهداء 🔹️ پیکرهای مطهر ۲۳ شهید تازه تفحص شده صبح امروز از مرز سردشت وارد کشور عزیزمان شدند. ◇ شهیدان خوش آمدید 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 روزی که شهید حسین علم الهدی ، را شناخت. 🔹 توضیح عکس دسته جمعی: ردیف پایین؛نفر اول از راست حاج صادق آهنگران و نفر اول از چپ زنده یاد حسین پناهی در مراسم ازدواج حاج صادق آهنگران_ اواخر دهه 50- اهواز 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 روزی که شهید حسین علم الهدی ، #حسین_پناهی را شناخت. 🔹 توضیح عکس دسته جمعی: ردیف پایین؛نفر اول از
📌 روایتی از دوستی شهید علم الهدی با یک هنرمند. 🔹 روزی که شهید حسین علم الهدی ، را شناخت. ◇ به بهانه ۲۱ شهریور ؛ بخش هایی از گفت و گوی امور پژوهشی زیارتگاه‌ شهدای هویزه با مرحوم استاد عبدالرضا حیاتی (هنرمند فقید خوزستانی عرصه شعر، تئاترو... که از دوستان شهید علم الهدی بودند) درباره آشنایی و رفاقت شهید علم الهدی با زنده یاد حسین پناهی (شاعر و بازیگر سینما و تلویزیون) را در ادامه می خوانید: ◇ کمتر کسی می داند که محرک اصلی یک شاعر وهنرمند بزرگ به نام «مرحوم حسین پناهی»، شهید سید محمد حسین علم الهدی بوده است. ◇ حسین پناهی، عاشق سید محمد حسین علم الهدی بود و در عین اینکه با دروس حوزوی آشنا بود، کتاب های قصه، رمان و شعر زیادی هم خوانده بود. ◇ او نیز دریای پرتلاطمی بود و چون حسین علم الهدی با حوزه علمیه، علما و مسجد جزایری اهواز ارتباط داشت،مرحوم حسین پناهی نیز به جمع ما پیوست. ◇ سید حسین علاقه مند بود که ارائه اسلام فقط از طریق حرف و گفتمان نباشد، بلکه از قالب هایی نظیر تئاتر، فیلم و سرود بیشتر استفاده کنیم. 🔹 یادم است طبقه بالای ، کتابخانه کوچکی بود. پس از پیروزی انقلاب آنجا را به محلی برای فعالیت های فرهنگی و هنری تبدیل کردند و خیلی هم شلوغ و پر رفت و آمد بود. مسوول آنجا شهید علم الهدی و مسوول روابط عمومی، زنده یاد حسین پناهی بودند. ◇ جالب است بدانید هر وقت شهید علم الهدی وارد مجموعه می شد، مرحوم حسین پناهی از پشت میزش بلند می شد و خیلی جدی تئاتر بازی می کرد و می گفت: ◇ «سلام بر حسین، سلام بر شاهِ شاهان.» بعد هم روی زانوانش می نشست و تعظیم می کرد؛ بی آنکه خنده اش بگیرد. خیلی محکم و حرفه ای. سید حسین هم می گفت: «این کار را نکن، جلوی مردم خجالت می کشم.» ◇ مرحوم پناهی به من می گفت: «علم الهدی را خیلی دوست دارم. این آدم ریزه نقش خیلی چیزها دارد که هنوز کسی به درونیاتش پی نبرده است.» ◇ در مقابل، سید حسین هم که آدم شناس بود و به توانایی های مرحوم پناهی پی برده بود، او را وادار کرد که یک گروه نمایش و دو گروه سرود تشکیل بدهد. ◇ جالب تر اینکه نیز ابتدا با مرحوم پناهی نمایش بازی می کرد. آنها نمایش های «نیمکت»، «ابوذر» و «پل» را اجرا کردند. ◇ حسین علم الهدی هم که می دانست من نمایش کار می کنم، می گفت با بچه ها کار کن؛ اینها باید از نظر هنری تربیت شوند و تئاتر را به خوبی فرا بگیرند. ◇ در کنار آموزش های ما، سید حسین هم شروع به تدریس کرد زیرا جوانان زیادی جذب شده بودند. ◇ حسین می گفت: «اگر بچه های امروز را به مسلح نکنیم، فردا گرفتار خواهند شد.» ◇ سید حسین علاقه زیادی داشت که بچه ها در کنار کلاس های نهج البلاغه، تاریخ اسلام و...، تئاتر و سرود هم یاد بگیرند. 📆 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادش بخیر آن جبهه‌های نور، یاران این عقده‌ها تا کی کنم مستور، یاران 📌 مناجات‌ها و مداحی‌های حاج منصور ارضی در بین رزمندگان همیشه زبانزد بود و جبهه‌های دفاع مقدس، شاهد نغمه‌های آسمانی و اشک و سوز این عاشق دلسوخته است. 🔹 ذاکر اهل بیت حاج منصور ارضی هم‌ زمان با آغاز جنگ ایران و عراق، در بعضی از جبهه‌های جنگ از جمله خرمشهر، دزفول، اهواز، دو کوهه، جبهه‌های غرب شامل سنندج، مریوان، سقز، ارومیه، مهاباد، مهران و بوکان حضور داشت. ◇ در جبهه‌ها به روضه‌خوانی و دعاخوانی می‌پرداخت که معروف‌ترین حضور او در منطقه «دوکوهه» بود که او در آن‌جا مراسم دعای کمیل را برگزار می‌کرد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📸 مادر شهید «اوجاقی» در دیدار امروز با رهبر انقلاب. 🔹 شهید «حسین اوجاقی» شهریور ماه امسال از سوی آ
📌 وقتی مادر شهیدی ۲۰ سال پیر شد و میدان را رها نکرد 🔹 حسین اوجاقی، یکی از شهدای اغتشاشات ۱۴۰۱ است که کارشناسی ارشد حسابداری‌اش را گرفته و در حال آماده شدن برای شرکت در کنکور دکترا بود. ◇ ۳۰ شهریورماه همان سال یکی از اغتشاشگران چاقوی خود را در قلب او فرو کرد و حسین به شهادت رسید. ◇ حالا در کمتر از یک سال مادرش که انگار ۲۰ سال پیر شده، به کمک دوستان حسین، پایگاه بسیج علامه طباطبایی را می‌گرداند. ◇ او همه دیوارهای خانه را با عکس‌های حسین زیبا کرده و راه پسری را ادامه می‌دهد که خودش مسیر را نشانش داده. 🔻 در یکی از دل‌نوشته‌های مادر حسین آمده: ◇«مامان‌جان! شب شد و باز دلتنگی اومد سراغم. ◇ نفسِ مامان، تمام جهانِ مامان، آرومم کن.مگه شهید نیستی؟ ◇ یک سربزن به مامان، دلتنگتم عشق مامان، مامان فدای خنده‌هات. ◇ خوش می‌گذره کنار اهل بیت؟ ◇ بیا ببینمت، الحمدلله عاقبت بخیر شدی بالاخره. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 واکنش علی رضوانی به خبر تحریمش توسط استرالیا 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «از شما جدا نخواهیم شد.♥️» 🔹 لحظاتی از دیدار جانبازان حزب الله لبنان با رهبر انقلاب 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
30.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 تا خالص نشی، خلاص نمیشی... 🔹 شهیدی که با یک دروغ ، شهادتش به تاخیر افتاد و حاج قاسم راه حل بدست آوردن شهادتش را به او گفت. ◇ و سرانجام در ۳۱ فروردین‌ ماه سال ۱۳۹۴ پس از ۳۰ سال انتظار او برای شهادت، به همراه همرزمش «سردار هادی کجباف» در منطقه بصری الحریر استان درعا در سوریه به شهادت رسید و پیکرش به ایران بازنگشت و شهید جاویدالاثر مدافع حرم شد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
علی اکبر هایی که رفتند و علی اصغر برگشتند. 🩸تصاویر شهدای تازه تفحص شده؛ که وارد کشور شدند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 علی عابدینی، فرمانده شهیدی که دکتر او را از ایستاده نماز خواندن منع نموده بود. اما او همیشه ایستاده نماز خواند.. 🔹 پاسخ شهید به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای ایستاده نماز خواندنش ، نشان از خضوع و معرفت بالای او در مقابل معبود ، خود بود!! ◇ شهید علی عابدینی به شدت آسیب دیده بود و دکتر به او گفته بود که نباید نمازش را ایستاده بخواند اما به این قضیه اهمیت نمی داد و ایستاده نماز می خواند. ◇ یک روز که حاج قاسم او را در این حال دید صبر کرد تا نماز علی تمام شود و سپس گفت: مگر توصیه نشده که نشسته نماز بخوانی؟ ◇ علی کمی فکر کرد و گفت: وقتی فرمانده لشکر وارد می شود آیا من می نشینم؟! و پاسخ شنید که خیر بلند می شوی و احترام می کنی. ◇ آنگاه علی گفت: بعد شما چطور انتظار دارید که من در مقابل فرمانده لشکر ننشینم ولی در مقابل خدا بنشینم؟! ✍ راوی: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی‌ 🩸 فرمانده گردان خط شکن غواص از لشکر ۴۱ ثارالله در سال ۱۳۴۲ در روستای لاهیجان رفسنجان متولد شد و در سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 روایت شهادت دردناک سید مهدی رضوی توسط منافقین | شهیدی که چشمهایش را درآوردند ، گوش‌هایش را بریدند ، بدنش را سوزاندن و بعد شهیدش کردند... | 🔹️ مادر شهید سید مهدی رضوی می گوید: دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده. وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش. ◇ به سید مهدی گفتم «مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟» گفت «مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.» گفتم «برو و مواظب خودت باش!» با اینکه خودش می دانست بر نمیگردد گفت «این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه می دهم به خاطر شما!» 🔸مادر سید مهدی , نحوه شهادت فرزندش توسط منافقین در عملیات مرصاد را این‌چنین بیان می‌کند: ◇ سید مهدی در گردان مسلم لشکر 27 و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به شهادت می رسد. ◇ منافقین سفّاک چشم هایش را در آورده بودند, گوشهایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زنده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند. ◇ زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم. 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 سردار رنجبر به یاران شهیدش پیوست 🔹️ سردار «محمدباقر رنجبر» رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس و مسئول امور پیشکسوتان دفاع مقدس اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان فارس در سالروز رحلت نبی اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) به همرزمان شهیدش پیوست. ◇ سردار محمدباقر رنجبر از روزهای آغازین جنگ ، ۲۲ ساله بود که به‌ عنوان پاسدار راهی جبهه‌های جنگ شد و در آخرین مسوولیتش جانشینی فرماندهی لشکر را بر عهده داشت و سپس فرماندهی لشکر ۱۹ فجر را عهده دار بود و فرماندهی تیپهای امام سجاد (ع) و امام حسن (ع) در دوران دفاع مقدس و فرماندهی اسبق عملیات سپاه فجر استان فارس از دیگر سمتهای وی بود. ◇ پس از بازنشستگی ریاست اداره امور پپیشکسوتان دفاع مقدس اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان فارس، پیگیری امور سازمانهای مردم نهاد مرتبط با حوزه ایثار و شهادت، مدیریت، تدوین و جمع آوری اسناد مجموعه اسناد لشکر 19 فجر در هشت سال دفاع مقدس و انجام پژوهش در باب شهدا و رزمندگان دفاع مقدس بخشی از فعالیتهای وی در این خصوص است. ◇ این فرمانده پیشکسوت دفاع مقدس در حین برگشت از سفر معنوی کربلای عراق دچار عارضه ای جسمی شد و در آی سی یو بیمارستان نمازی بستری شده و پس از اینکه به کما رفت در نهایت امروز در سالروز رحلت پیامبر اکرم و شهادت نوه مکرمش امام حسن مجتبی (ع)، به رفقای شهیدش پیوست. 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 توشه شهیدی نوروزی از سفر زیارتی اربعین حسینی 🔹️ مریم عظیمی همسر شهید مدافع حرم مهدی نوروزی می گوید: انگار ناف مهـدی را با کـربلا بریده بودند. ◇ در طول زندگی ۳۲ ماهه مان، سه سفر اربعین رفت و دو بارش مرا هم با خودش برد. سفر اول، پس از سلامی به حضرت علی (ع) در نجف، حرکت کردیم. ◇ سفر با او اصلا خستگی نداشت. وسط راه روضه می خواند و همه را می گریاند. 🔹 وسط راه بچه ای دو ساله را دیدیم که به زائرها آب می داد. با دیدنش گل از گل مهدی شکفته بود. رفت با او عکس گرفت و گفت: «ان شاءالله خـدا چنین بچـه ای بهمان بدهد سال دیگر با او بیائیم اربعـین». 🔸 نزدیک کربلا از یکی از موکب ها جـارو گرفت و شروع به کار شد. جارو می کرد و می گفت: «این ها، خـاک قدم های زائـرین کـربلاست؛ بردارید برای قـبرهای تان.» 📚 "دیدار پس از غروب" بقلم منصوره قنادیان/ نشر روایت فتح 🔹️ صبحانه ای باشهدا @sobhaneh_ba_shohada