eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
66.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 خاکشیری تانک میرکاوا و زره پوش ها ببری اسرائیل در غزه 🔷️ ویدئو را با کیفیت اصلی اینجا قرار می‌دهم تا لذت کامل و تمام ببرید. ◇ روز گذشته به تعدادی از دوستان گفتم که اگر رزمندگان فلسطین ویدئوی نبرد خود با صهیونیست‌ها در غزه را منتشر کنند، هیچ کسی دروغ‌های سرکرده‌های رژیم کودک‌کش در مورد اشغال این باریکه را باور نخواهد کرد و هیچ کس باور نخواهد کرد که تروریست‌های صهیونیست هیچ تلفاتی نداده‌اند. ◇ یاسین هر چه را ببیند منهدم می‌کند و تانک‌های مرکاوا و زره‌پوش‌های ببر و بلدوزرهای زرهی همه در برابر اراده پولادین مقاومت فلسطینی‌ها در غزه خاکشیر می‌شوند... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 جوان مازندرانی بشارت شهادت خود را از امام زمان(عج) گرفت 🔷️ محمد ابراهیم در سال ۱۳۴۱ در یکی از روستاهای تنکابن به دنیا آمد و در همان دوران کودکی به شهرستان چالوس مهاجرت کردند ◇ در همان دوران مدرسه به ورزش های مختلف روی آورد و قهرمان آموزشگاهی، استانی و کشوری و سپس عضو تیم ملی کشور در رشته وزنه بردای شد ◇ با توجه به اينکه چهره جوان و قهرمان نامی شهر چالوس بود در فعالیت های پیروزی انقلاب اسلامی در این شهر نقش موثری داشت ◇ با شروع جنگ ، ورزش قهرمانی و تیم ملی را رها و به عضویت سپاه پاسداران نوشهر و چالوس در آمده و عازم جبهه‌های غرب در مریوان شد ◇ محمدابراهیم نقش موثری در پایان دادن به غائله منافقین در آمل داشت و همواره در مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور حضور داشت ◇ فردای روز ازدواج به همراه همسرش پس از زیارت امام رضا(ع) ، شهر اهواز را برای زندگی انتخاب کردند ◇ در ۹ اردیبهشت سال ۶۲ به همراه همسرش در راه برگشت از مسیر آبادان ، هر دو به فیض شهادت نائل آمدند 🔻 محمد ابراهیم در جواب نامه همسر شهیده‌اش که نوشته بود: "خوشحالم همسرم سرباز امام زمان(عج) هست" ، نوشت: "سرباز امام زمان(عج)، آن بسیجی است که جمجمه‌اش را به حق عاریه می‌دهد" ◇ یکبار محمدابراهیم به مادرش گفته بود: همین الان حضرت ولی عصر (عج) تشریف آورده بود در اتاقم و با هم صحبت کردیم و آقا مرا به عنوان سرباز اسلام بشارت شهادت دادند 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 دیالمه و گستره ای به تمام زندگی 🔷️ وحیـد (شهیددیالمه) یک خصوصیت داشت که هیچ وقت، مستقیم وارد بحث مذهبی نمی شد؛ اما به گونه ای سخن را آغاز میکرد که در نهایت منجر به این میشد که مخاطب خودش از او سؤال کند و بخواهد که دربارهٔ مذهب برایش حرف بزند. 🔸 برای وحیـد، دانشگاه، بازار، مهمانی، قطار و تاکسی فرقی نمیکرد؛ او هدفی داشت به گسترۀ تمامی عرصه های زندگی. ◇ گاهی برخی دوستانش از این گفت وگوها کلافه میشدند؛ برای نمونه، یک بار یکی از دوستان به او گفت: «وحیـد! اینکه شما در تاکسی حرف می زنی، ما که دوباره این آدم را نمیبینیم تا بحث ادامه پیدا کنه، خب چرا شروع میکنی!؟» 🔻 وحـیـد گـفت: «من یه چیـزی میـگم، اگـه خـــدا در اون هدایت را قـرار بده، خـودش بیـدار میشه و میـره دنبـالش.» 📚 فهــم زمــانـه / یعقوب توکلی زندگی و روزگــار؛ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه قصه و چه سرّی میانِ نسل جنگ بود؟! رفاقت و برادری ، میانشان قشنگ‌تر بود ... 📌 فیلمی زیرخاکی و کمتر دیده شده از رفاقت و مدیریت مردانِ‌ جبهه و جنگ در کنار هم : آقا مهدی باکری حاج احمد کاظمی آقا مرتضی یاغچیان، حاج محسن ایرانزاد در سال ۶۲ منطقه عملیاتی والفجر ۴ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📌 به زودی جنگی با آمریکا می کنید که همه شهدای مدافع حرم آرزو می کنند ای کاش با شما بودند 🔷️ خاطره ای ناب از : ◇ بچه های گردان خدا رو شکر حاج قاسم خودش سفره جهاد با آمریکا رو برای ما باز کرد.... ◇ وقتی این عکس را ۸ ماه پیش توی دیرالزور با حاج قاسم گرفتم که از عملیات با آمریکا برگشتیم و آمریکائی ها فرار کردند؛ به حاجی گفتم دیگه کسی نیست باهاش بجنگیم ما از شهادت جا موندیم، دستی روی شانه ام زد بعد دستم رو محکم توی دستش فشار داد و محکم و استوار گفت: 🔻 " به زودی جنگی با آمریکا می کنید که همه شهدای مدافع حرم آرزو می کنند ای کاش با شما بودند در این نبرد، برو بچه هات رو آماده کن، هر کدام از شما باید یک گردان پای کار بیاورید..." ◇ بعدش به همه انگشتر داد ◇ گفتم: حاجی جون به من انگشتر نرسید ◇ گفت: "برای یک گردان برات کنار گذاشتم" ◇ امروز به همه انگشتر داد ◇ چون راه شروع جنگ با آمریکا رو برامون باز کرد 🔻 فدای ارباب بی کفنش حسین که انگشت و انگشترش رو ربودند... ◇ راوی: مهدی دیانی ■□ پ.ن: عکس فوق، از حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در کنار هم می باشند.... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 حالات خاص شهید عاملو در نماز 🔷️ يكي از همرزمان شهید کاظم عاملو مي‌گويد: در یک فضای دوستانه عجیبی بودیم و حالات نماز را داشتیم از یکدیگر سوال می‌کردیم که کاظم از من پرسيد در نماز چه حالتي به تو دست مي‌دهد؟ ◇ گفتم: چطور؟ ◇ گفت: مي‌خواهم بدانم، ◇ گفتم: حالت خاصي احساس نمي‌كنم. 🔹 پیش دستی کردم و من همین سوال را از کاظم پرسیدم و گفت: راستش من در نماز لذتي مي‌برم كه نمي‌توانم آن را به زبان بياورم. ◇ گفتم: چطوري؟ ◇ لبخندي زد و با نگاهي كه مخصوص خودش بود به من فهماند که هر چه برايت بگويم تو نمي‌فهمي ...   🔷️ هميشه تاكيد مي‌كرد در نماز جمعه شركت كنيم، مخصوصاً در منطقه كردستان؛ با توجه به اينكه منطقه سني نشين بود، خودش هم هر هفته در نماز جمعه شركت می كرد. 🔷️ چند روز بعد که فهمید من هنوز دنبال جواب آن سوالی هستم که با لبخند جوابم را داده بود برایم گفت: من هميشه موقع نماز اول از ‌(عج) كسب اجازه ميكنم و در دلم هميشه نيت اقتدا به آقا را دارم. 🔻 برشی از کتاب 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
28.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 حاجی جون بچت بده دووو ◇ خاطره گویی طنز آقای اصغر نقی زاده، رزمنده و بازیگر فیلم‌های دفاع مقدس در حضور رهبر انقلاب 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸به یادماندنی‌ترین جملات حاج قاسم از اشتیاق او به شهادت ➕ روایت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) از زمانی که حاج‌ قاسم را تهدید به ترور کرده بودند... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ ″سایه‌ات کم نشود از سرمان ◇ تصاویری دلنشنین از دیدار اخیر رهبر انقلاب با دانش‌آموزان و دانشجویان 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
. 📌 چرا خبری از حقوق بشر نیست ؟؟؟ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671 ِ
📌 جواب زیبای شهید بلباسی از مدت زمان حضور در دفاع مقدس 🔷️ خبرنگار در منطقه هفت تپه از شهید علیرضا بلباسی وقتی که در دوران دفاع مقدس در مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور حضوری فعال داشت پرسید: ◇ «برادر بلباسی ببخشید، ما شنیدیم شما خیلی تو جبهه‌ها بودین، میشه برامون بگین چند ماه حضور داشتین تو جبهه‌ها؟» ◇◇ علیرضا لبخندی زد و گفت: «از من نپرس چند ماه تو جبهه ها بودم. از من بپرس چه مدت نبودم اینجا که به تکلیفم عمل کنم...» 🔻 شهید علیرضا بلباسی در عملیات کربلای ۸ در شلمچه بیست و یکم اسفند ۱۳۶۵ بر اثر اصابت خمپاره به سر و سینه به شهادت رسید. ◇ پیکر شهید عليرضا بلباسى در منطقه عملياتى به جا ماند و پس از نُه سال در سال 1374 شناسايى و با انتقال به زادگاهش در گلزار شهداى شهرستان قائمشهر به خاك سپرده شد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 روایت شهادت ۳۰ نفر در یک مینی بوس در دزفول 🔷️ خبری در تمامی کشور پیچید با عنوان اصابت گلوله‌ی توپ مزدوران عراقی به یک دستگاه مینی بوس در خیابان امام سجاد(ع) تقاطع خیابان آفرینش در تاریخ ۱۳۶۰/۸/۱۸ که بازگو کردن روایت چنین ماجراهایی تلنگری است برای ما و تمام آنهایی که روایت شهادت ۳۰ نفر از مردم دزفول در حادثه اصابت گلوله توپ به یک دستگاه مینی بوس حامل مسافر را نشنیده اند… ◇ از همان روزهای اوّل دفاع مقدس، دزفول از شلیک توپ های دوربُرد عراقی ها در امان نبود.از منطقه ی کرخه و مناطق شوش، عراق تا ۲۵ کیلومتری دزفول جلو آمده بود و شهر را مرتب مورد حمله قرار می داد، به طوری که خیلی ها باور نمی کردند دزفول از فاصله ی دوری مورد هدف قرار گیرد و احتمال می دادند شاید از درون باغات مرکبات اطراف دزفول، توسط ضد انقلاب، شهر مورد هدف قرار می گیرد. ◇ در طول شبانه روز مردم هر لحظه منتظر انفجار گلوله های توپ بودند و با شلیک هر گلوله، صدای آژیر آمبولانس ها فضای شهر را پر می کرد. ◇ مردم در حال زندگی عادی امّا مقاوم و صبور به کار و کوشش و تلاش روزانه مشغول بودند و هر روز صدای آژیر خطر به صدا درمی آمد. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌شهادت مادر و فرزندی شیرخواره در ماجرای مینی بوس دزفول 🔷️ صبح روز ۱۸ آبان ماه ۱۳۶۰ ساعت ۹ و ۴۵ دقیقه ، ناگهان شش گلوله ی توپ به دزفول اصابت کرد. ◇ یک گلوله از آنها به یک مینی بوس حامل مسافر که از ترمینال شوش دزفول در میدان مثلث (معروف به گاراژ حاج نبی) در حرکت بود در خیابان امام سجاد (ع) تقاطع خیابان آفرینش اصابت کرد و آنرا منهدم و تمام سرنشینان آن را به جز یک نفر به شهادت رساند و عده ی زیادی از رهگذران نیز در این انفجار شهید و مجروح شدند. ◇ طبق گفته شاهدین عینی در این حمله ۳۰ تن شهید و ۱۴ نفر مجروح می شوند. صدای بوق ماشین ها و آمبولانس ها در هوا پیچید، آویزان بودن چند کیلو امعاء و احشاء مسافران از لبه‌ی پنجرها ی شکسته‌ی مینی بوس، نشان از اوج وخامت اوضاع و صحنه هایی تکان دهنده از حمله‌ی ناجوانمردانه‌ی متجاوزین بعثی را حکایت می کند. ◇ مردم، دور مینی بوس حلقه زده و هرکدام گوشه ای از آهن پاره ها و صندلی های شکسته را گرفته بودند. ◇ اجساد کاملاً سوخته لابه لای آنها گیر کرده بودند. کودک شیرخوار در آغوش مادر به شهادت رسیده بود و مردم با فریاد مرگ بر آمریکا و مرگ بر صدام تکه های پاره پاره ی شهدا را از درون مینی بوس خارج می کردند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 چگونه انفجار مینی بوس در دزفول پیروزی طریق القدس را با همراه داشت؟ 🔷️ پیکرهای پاره پاره، دست های از تن جدا و پاهای قطع شده بر روی صندلی ها و تکه های لباس سربازانی که سوار مینی بوس بودند روی در و دیوار مشاهده می شد. چادر غرقه به خون زنی در میان شهدا، پیرمردی که انفجار توپ آنرا به دو نیم کرده بود، صحنه های دلخراشی که قلب هر عابری را به درد می آورد. اما هیچ گاه مردم با دیدن این صحنه ها سست نشدند، اراده و ایمان مردم کم رنگ نشد. ◇ فردای آن روز مردم دزفول با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر صدام و فریاد انتقام انتقام، پیکرهای ۴۰ تن از شهدا را تشییع و به سوی شهیدآباد دزفول و بهشت علی و قبرستان های شهرک های جنوب شهر حمل و به خاک سپردند. ◇ جوانان دزفولی و سایر رزمندگان کشور خود را آماده ی انجام عملیاتی سرنوشت ساز در جبهه ها که ۲۰ روز بعد، یعنی ۸ آذر ۱۳۶۰ که بعدها طریق القدس نام گرفت، می کردند. ◇ در این عملیات غرورآفرین جمع زیادی از بسیجیان دزفول در قالب گردان بلال شرکت کردند که منجر به آزادسازی و فتح بستان و رها شدن سوسنگرد از محاصره گردید و باعث خوشحالی مردم و خانواده شهدا شد. ◇ مردم در روز بازگشت رزمندگان فاتح طریق القدس به استقبال رزمندگان آمدند و با شادی کردند و خدا را بر این پیروزی شکرگزاری کردند. برگرفته از: کتاب جغرافیای حماسی شهرستان دزفول 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 پیام یکی از مخاطبین صبحانه ای با شهدا سلام 🔷️ جا دارد تشکر کنم از شما عزیزان که دل در گرو شهیدان غرق بخون کشورمون دارید. ◇ سال ۶۶ در لشکر ثار الله بودم از شلمچه حرکت کردیم بطرف شمال غرب منطقه ی عملیات کربلای ۱۰ کردستان در شهر سقز مستقر شدیم تا اینکه برادرای جهاد جاده ها را در کوه های بسیار صعب العبور در آوردن ◇ اینقدر جاده ها پیچ در پیچ بودن برای دور زدن هر پیچ چهار الا پنج بار بایستی ماشینها جلو عقب کنند تا بپیچند ◇ بلاخره رفتیم منطقه ، عملیات شروع شد و در بعد از ظهر یکی از همان روزها از خط مقدم برادرای تدارکات بیسیم زدند چند عدد بیست لیتری آب درخواست کردند. ◇ رفتم دم چادر تدارکات یکی از برادرای رزمنده که تقریبا خواب هم بود را صدا زدم، اسمش حسین علی آبادی بچه ی جیرفت استان کرمان بود ◇ گفتم: حسین اقا بلند شو آب ببرید خط ، از خواب بیدار شد در حالی که داشت پوتینهایش را می پوشید با لحجه ی شیرین جیرفتی گفت: این صدامو پدر سوخته پرو شده خودم الان میرم روش را کم میکنم ◇ آمد کنار وانت لندکروز چندین گالن بیست لیتری آب بار زدن رفتند، بطرف خط درگیری 🔻 یک ساعت نشد خبر شهادتش را برادر راننده آورد گفت: با ماشین رفتیم تا جاییکه ماشین رو بود حسین آقا از ماشین پیاده شد ◇ بیست لیتری اب را برداشت بطرف قله درگیری حرکت کرد چند متری که رفت جلو که یکمرتبه یک خمپاره ۶۰ جلوی پایش خورد به زمین از سرتا پا ترکش خورد و در دم بشهادت رسید ◇ یک عکس دسته جمعی از شهید گرفتم آن زمان در آلبوم، اگر موفق شدم یک روز برایتان میفرستم. ■ روحش شاد و یادش گرامیباد شادی ارواح شهدای گرانقدر صلوات ◇ 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671