صبحانه ای با شهدا
#بسمربالشهداوالصدیقین 🩸شهادت مأمور پلیس در ایذه 🔹 در حمله یک فرد مهاجم با خودرو و ایجاد درگیری
📌 مماشات با خانواده کیان پیر فلک تاکجا خواهد بود؟
🔹️ هنجار شکنی های فراوان ، فراخوان های متعدد و مصاحبه های پرحاشیه با شبکه های معاند و ایجاد ناامنی توسط خانواده پیر ملک تا کی ادامه خواهد داشت؟
◇ نیاز است مسئولین یک پیام محکم و قاطع بدهند.
◇ روز گذشته به مناسبت سالروز تولد کیان شاهد فراخوان از شبکه های معاند بودیم که منجر به شهادت یک مامور پلیس در تامین امنیت منطقه بودیم.
◇ تا زمانی که مماشات با این افراد ادامه داشته باشد ، شاهد به خطر افتادن جان مردم و حافظان امنیت خواهیم بود
🔹️ صبحانه ای باشهدا
@sobhaneh_ba_shohada
▫️از ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲...
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
1⃣
📌 شهید حسن فاتحی معروف به “حسن آمریکایی”
🔹 به خاطر موهای طلایی، قد بلند و تیپ خاصی که با عینک دودی داشت به “حسن آمریکایی” یا “حسن سر طلا” معروف بود. به ظاهرش زیاد می رسید.
◇ در کل بچه لباس پوش و شیکی بود.هم رزم هاش تعریف می کردند، جز حسن، در جبهه هیچ کسی نبود که شلوارش خط اتو داشته باشه. محال بود خط اتوی شلوارش دیده نشود.
◇ شب ها شلوارش را خیس میکرده، زیر تختش می گذاشته که خط اتو پیدا کند. روزی هم که لباس ها و وسایلش را از جبهه آوردند، یک تافت مو هم داخل آنها بود.
◇ در کل خیلی بچه خوش تیپ و امروزی ولی در عین حال مومن و متدین و به مسائل شرعی مقید بود و تقریبا نماز شبش ترک نمیشد.
◇ ناگفته نماند که قبل از رفتن به جبهه هم، بهش می گفتند “حسن طلا” یا “حسن آمریکایی”!
🩸 #شهید_حسن_فاتحی
معروف به حسن طلا، متولد نجف ولی اصالتا ایرانی است.
🔹 وقتی او ۲ ساله بود در سال ۱۳۵۰ خانوادهی او را از عراق بیرون کردند. محل موقت زندگی همه اخراجی های عراق در جیرفت کرمان بود. بعد از سه ماه عازم اصفهان میشوند و در شهرستان شاهین شهر ساکن میشوند.
◇ ابتدا به کردستان رفت و از آنجا عازم جبهههای جنوب شد و به گردان یونس که گردان غواصان لشکر امام حسین بود، پیوست.
◇ ۱۵ ساله بود که به جبهه رفت و ۱۷ سالگی هم به شهادت رسید
• تولد: ۱۳۴۸/۶/۲۰_نجف اشرف
• شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۱۴_منطقه نهرخین (علملیات کربلای ۴)
#شهید_حسن_فاتحی
#حسن_طلا
#حسن_آمریکایی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
2⃣
📌 #خاطرات_شهید
🔹 موهای حسن، طلایی بود. کوچک که بود همیشه موهایش را میبافتم و با ربان قرمز میبستم و لباس دخترانه تنش میکردم.
◇ تا زمانی که به کلاس اول رفت. آن موقع بود که موهایش را کوتاه کردم و هنوز هم نگهشان داشتهام. یک روز از عراق مهمان داشتیم.
◇ حسن وقتی با لباس کاراته از در خانه وارد شد، یکی از اقوام جا خورد و گفت این آمریکایی کیه اومد تو خونه.
◇ منم گفتم: حسن مونه! خیلی از ظاهر متفاوت حسن تعجب کرده بود.
🔹 بعد از پیروزی انقلاب و آغاز درگیری ضدانقلاب در کردستان، پسر بزرگترم، «جاسم» از مسجد محله به جبهه غرب اعزام شد؛
◇ خیلی نگران بودم؛ خواب یکی از اقوام شهیدمان را دیدم که گفت:
◇ «خاله، ناراحت نباش، جاسمات شهید نمیشود اما حسن شهید می شود».
✍ راوی : مادرشهید
#شهید_حسن_فاتحی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
2⃣ 📌 #خاطرات_شهید 🔹 موهای حسن، طلایی بود. کوچک که بود همیشه موهایش را میبافتم و با ربان قرمز میب
3⃣
📌 کفارهی خودنمایی شهید حسن فاتحی
🔹 جوانی بود رعنا و رشید و بسیار خوش چهره و خوش سیما با موهای طلایی چشم آبی و پوست سفید
◇ حسن قبل از حرکتمان برای عملیات کربلای ۴ به من گفت:
◇ "من واقعیتش این است که مشکلی دارم قبل از آمدن به جبهه دنبال لباس و تیپ زدن...جلوی آیینه بودم برای ظاهرم
◇ خواهشم این است که اگر من شهید شدم شما مقداری از خون من را به بدنم بمالید چون احساس میکنم با این قیافه خودنمایی کردهام،
◇ باید کفاره ای بدهم این حرف خودش است نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد!
◇ حسن گفت: من از شما میخواهم از این خونم به موهایم بمال که من روز قیامت خوب محشور بشم"
✍ راوی: حاج مهدی مظاهری
#حساب_نفس
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
3⃣ 📌 کفارهی خودنمایی شهید حسن فاتحی 🔹 جوانی بود رعنا و رشید و بسیار خوش چهره و خوش سیما با موهای
4⃣
📌 «شهیدی که در آب جا ماند...»
🔹 فرمانده شان نحوه شهادت حسن را این گونه تعریف کرد:
◇ «از آنجایی که گوشی بی سیم همیشه دست فرمانده است من و حسن در طول عملیات همیشه در کنار هم بودیم،
◇ تا اینکه یه موقعی که به دلیل حمله های مسلسل وار دشمن، مستاصل وسط آب مانده بودیم، یک لحظه متوجه شدم سیم گوشی کشیده شده.
◇ برگشتم دیدم حسن به پشت روی آب افتاده، برش گرداندم؛ دیدم یک تیر توی پیشانی حسن خورده است ولی هنوز یک کم می توانست صحبت کند.
◇ از من خواست کمی از این خونها را به سرش بمالم. تا آمدم این کار را انجام دهم، یک تیر به قفسه سینه اش خورد و همان لحظه جا در جا به شهادت رسید.
◇ تا آمدم به عقب برش گردانم، خودم هم تیر خوردم و دیگر عملا نتوانستم کاری بکنم و حسن را آب برد.»
🔹 او ۱۷ سال بیشتر نداشت که شهید شد و در #وصیتنامهاش برای خواهرانش نوشت:
«مثل حضرت زینب(س) باشید»
◇ دفعه آخر هم می خواست برود، گفت:
«اگر من مجروح و زخمی شدم؛ اگر شهید شدم و نیامدم، شما راه مرا ادامه بدهید».
#گردان_یونس
#گردان_غواصان_لشکر_امام_حسین
#بیسیمچی_شهید
#شهید_حسن_فاتحی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
4⃣ 📌 «شهیدی که در آب جا ماند...» 🔹 فرمانده شان نحوه شهادت حسن را این گونه تعریف کرد: ◇ «از آنجا
5⃣ (آخر)
📌 «ماجرای مسافری که شب چهلم پدرش بازگشت.»
🔹 جنازه حسن را آب میبرد و و تقریبا ۱۱سال مفقودالاثر میشود.
◇ فروردین سال ۷۷ دقیقا شب چهلم پدرم بود. عصر روز تاسوعا(شب عاشورا)، دامادمان که از بچه های سپاه است،
◇ خبر برگشت حسن را برایمان آورد و ما را به معراج الشهدای اصفهان برای تطهیر و تحویل جنازه برد.
◇ یادمه که عصرش همه با هم رفتیم. تابوتش را آوردند. همه خانواده بودند. پلاکش را هم من برداشتم.
◇ فردا هم که قرار بود تشییع شود. چند تکه استخوان بیشتر نبود. استخوان های حسن از ماندن زیاد در آب ، قهوهای شده بودند.
◇ ولی چون غواص بود و در لباس مخصوص غواصی که تجزیه شدن جسد در آن به راحتی امکانپذیر نیست،
◇ تمام استخوان هایش داخل همین لباس مانده بود حتی چفیه و پلاک و ساعتش.
◇ این گونه بود که برای مان مسلم شد، جنازه ، جنازه حسن است. مادرم هم حتی چند تار مو از موهای طلایی حسن را روی استخوان هایش دیده بود.
✍ راوی: برادر شهید
#بیسیمچی_شهید
#غواص_لشکر_امام_حسین
#شهید_حسن_فاتحی
#گردان_یونس
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
5⃣ (آخر) 📌 «ماجرای مسافری که شب چهلم پدرش بازگشت.» 🔹 جنازه حسن را آب میبرد و و تقریبا ۱۱سال مفقود
با سلام و احترام
دوستان گرامی لطفاً اگر این عکس شهید حسن فاتحی را با کیفیت خوب و بدون لوگو در اختیار دارید از طریق ادمین کانال در اختیارمان قرار دهید.
با سپاس فراوان از همکاری شما بزرگواران🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 یتیمخانه ایران
🔹 حال و هوای منزل و ۵ فرزند #شهید_قنبری
◇ تا فتنهگرانی مثل پدر مهسا و مادر کیان، قاطعانه محاکمه نشوند باز هم #شهید و #یتیم خواهیم داشت!
◇ یقینا جان برکفی نیروهای امنیتی بدون همراهی لازم دستگاه قضایی، ثمر مطلوبی نخواهد داشت!
💯 بیخیالی و مماشات را تمام کنید..
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
15.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 مماشات تا کی⁉️
🔹 حاوی صحنه های دلخراش...⛔️
◇ با این روندی که قوه قضائیه در پیش گرفته باید منتظر باشیم ببینیم نفر بعدی کیه!؟
#شهید_محمد_قنبری
#پایان_مماشات
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada