eitaa logo
صبحانه ای با شهدا
3.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
2 فایل
🌷سعی‌داریم‌هرروزباهمراهی‌شما ومددشهیدان‌به‌معرفی‌شهدابپردازیم. 📌مجوزاستفاده‌ازمطالب‌کانال 1️⃣ذکرصلوات 2️⃣عدم‌استفاده‌ازلوگودرتصاویروفیلم‌ها، به‌جهت‌نشربیشترمطالب https://t.me/sobhaneh_ba_shohada :تلگرام📲 👤ارتباط‌باادمین: @hosseinzadehfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
″بنا نبود که آتش به جان ما بزنند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند″ 📌 لحظه دیدار پدر شهیــد عجمیان با پیڪر مطهر پســرش 🌷 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 روزی که یدالله لشگر به هم ریخت. 🔹 عمليات شده بود و در حين عمليات ″سيدميررضی″ شهيد شده بود. حاج یدالله را خبر کردند که بیاید پای وانت. حاجی وقتی آمد با پیکر غرق به خون یار دیرینه‌اش روبرو شد، غم فراق، همه وجودش را فرا گرفت. آن طرف‌تر کمی قدم زد تا حزن و اندوه خود را پنهان کند. اگر حاج یدالله می شکست لشگر زمین گیر میشد. از جمع جدا شد، راه خود را گرفت و رفت پشت خاکریز و درون نفربر نشست. غم از دست دادن یار نزدیک و صمیمی اش او را بی تاب کرده بود. عقده‌های فروخورده‌اش ترکید و های‌های زد زیر گریه ، رفقا و دوستان جلودارش نبودند. سیل اشک او را امان نمیداد. تصميم گرفتيم تنهايش بگذاريم. بلكه آرام شود. ولی هر چه سعی كرديم آرام نمی گرفت . تا اینکه ، نماینده امام در قرارگاه خاتم آمد. احوال او را ديد .برای آرام کردن داخل نفربر شد. کنار وی و درگوشش قدری صحبت می‌کند. کلهر بلافاصله گریه‌اش قطع می‌شود و تبسمی بر لبانش می نشیند. پس از اینکه شهید میثمی میرود، دوستان از ماجرا سوال میکنند. شهید کلهر می گوید: ایشان در گوش من همان حرفی را زد که پیامبر به حضرت زهرا(س) فرمود: گفت: " تو اولين كسی هستی كه به مير رضی ملحق می شوی." و دیری نپایید که پیش بینی شهید میثمی محقق شد و علمدار لشگر۱۰ در مرحله بعدی عملیات کربلای ۵، جز اولین نفر از مسئولین بود که بر اثر اصابت ترکش به سرش به فیض شهادت نائل آمد و به دوستان شهیدش پیوست. شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۱ عملیات کربلای پنج، شلمچه 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
صبحانه ای با شهدا
📌 روزی که یدالله لشگر به هم ریخت. 🔹 عمليات شده بود و در حين عمليات ″سيدميررضی″ شهيد شده بود. حاج ی
📌 🔹 جویای شهادت بود..! می‌گفت: ◇ «خدایا من خواهان شهادتم نه به این معنی که از زندگی کردن در این دنیا خسته شـده ام و خـواسته باشم خود را از دستِ این سختی‌ها و ناملایمات دنیوی خلاص کنم. ◇ بلکه می خواهم شهید شوم تا اگر زنده‌ام موجودی نباشم که سببِ جلوگیری از رشد دیگران شوم. ◇ تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبران کند و نهال کوچکی از جنگلِ انبوه انقلاب را آبیاری کند..» 📎 اول بهمن ماه سال ۱۳۶۵_ سالروز شهادت امیر لشکر۱۰ حضرت سیدالشهدا(ع) فرمانده با صلابت جانبازشهید سردارحاج یدالله کلهر، جانشین لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) 🌷 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 خاطره محمدرضا طاهری از یک شهید مداح! 🔹️ گره هایی که به دست شهید غلامعلی با یک یا علی باز شد و رزمندگان از آتش نجات پیدا کردند 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 شهید اردکانی در ۵۰ سالگی دنبال شهادت بود 🔹️ شهید سید حسن میرشمسی اردکانی 30 مهر 1313 در شهرستان اردکان به دنیا آمد. ◇ چند سالی را برای كار به تهران رفت و اقامت سيد حسن در تهران مصادف بود با اوج جريانات انقلاب و راهپيمايهای انقلابی، وی در اكثر فعاليتهای انقلابی و اسلامی حضور می يافت و دوشادوش ساير مردم انقلابی به وظيفه دينی و انقلابی خود عمل می كرد. ◇ چند سالی از انقلاب نگذشته بود كه جنگ تحميلي آغاز گشت وعاشقانه به جبهه ها شتافت. ◇ با وجودی كه مسن بود ، به خاطره علاقه وعشق فراوان به شهادت در راه خدا چندين نوبت به جبهه اعزام و در پشتيباني رزمندگان همتی فراوان داشت. ◇ سرانجام 23 خرداد 1364 در منطقه پاسگاه زيد بر اثر اصابت تركش به شكم و دست و پا به درجه رفيع شهادت رسید. ◇ پیکر پاک و مطهرش به زادگاهش با تشییع با شکوه توسط مردم متدین در گلزار شهدای اردکان به خاک سپرده شد. ◇ شهید سیّد حسن‌ میرشمسی اردکانی : اگر در این‌ حال‌ بمیرم‌ نمی‌توانم‌ سرم‌ را در پیش‌ شهدا‌ بالا کنم‌ و بگویم‌ شما شهید شدید و ما خون‌ شما را پایمال‌ کردیم. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
📌 عکسی که یادگار عملیات بیتدالمقدس ۲ شد 🔹️ در بحبوحه عملیات بیت المقدس ۲ در ساعات ابتدایی اولین روز از بهمن ماه ۶۶، طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی ماووت عراق، این دو شهید بزرگوار و تعدادی از نیروهای گردان عمار لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) در تاریکی شب توسط تیربار عراقی به شهادت میرسند. ◇ بجهت گره خوردن کار و لزوم عقب نشینی سریع نیروها، ابتدا پیکر مطهر این عزیزان رو در همان منطقه زیر برف پنهان می کنند و به عقب برمی گردند اما آقا عطا (نفر وسط) و چند نفر دیگه می مانند تا به هر شکلی شده پیکر جامانده ی دوستانشون رو برگردونن. ◇ در طی روشنی روز و به جهت دید کامل دشمن به منطقه، حرکتی نداشتن لذا با بهره‌گیری از تاریکی شب و در اوج برف و سرمای کوهستانی منطقه، ابدان مطهر شهدا رو با مشکلات بسیار روی دوششون حمل کرده و به عقب منتقل میکنن. ◇ سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن که اونجا این عکس به یادگار می ماند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671