فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸عید قربان آمده
🎉ای دوستان شادی کنید
🌼یادی از پیغمبر
🎉توحید و آزادی کنید
🌸او که در راه خدا
🎉از مال و فرزندش گذشت
🌼بنده ی پاک خدا و پیرو الله شد
🎉نامش ابراهیم بود اما خلیل الله شد
عید سعید قربان مبارک💐💐
#عید_قربان
@sobhbekheyrshabbekheyr
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عیدسعید قربان مبارک
#عید_قربان
@sobhbekheyrshabbekheyr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 عید قربان بر شما فرخنده و مبارک باد 🌸
#عید_قربان
@sobhbekheyrshabbekheyr
#داستانک
❤️ مکتب وجدان
دانش آموزی چنین حکایت می کند: ساعت امتحان درس دینی بود. تنبلی و سستی در درس خواندن کار دستم داده بود و اضطراب سراپای وجودم را فرا گرفته بود. چه کنم؟
هر لحظه فکری به ذهنم می آمد آخر تصمیم خود را گرفتم و از روشی که قبلاً نیز بارها استفاده کرده بودم، کمک گرفتم.
آری، کتاب بینش دینی را در کشوی میزی گذاشته و با ظرافت تمام آنرا طوری قرار دادم که نه کسی متوجه شود و نه به هنگام استفاده دچار مشکل شوم. لحظه ای احساس آرامش کردم. خانم معلم وارد کلاس شد و سؤالها را به ما داد و من آماده... اما ناگهان او همه بچه های کلاس را غافلگیر کرد. آهسته آهسته به سوی تخته سیاه رفت و بر روی آن آیه ای کوتاه از کتاب بزرگ آسمانی نوشت:
ان ربک لبالمرصاد**فجر/ 14. *؛ به راستی خدای تو در کمین گنهکاران است)).
سپس رو به ما کرد و تنها یک کلام گفت: آخرین نفر ورقه های امتحان بچه ها را به دفتر بیاورد و به من تحویل بدهد)). و آنگاه پیش چشمان مبهوت ما از کلاس خارج شد. او نگاه همواره ناظر خداوند را به یاد ما آورد و خود رفت، حالت عجیبی به من دست داد. در ورقه ام هیچ چیز ننوشتم، جز یک بیت شعر:
خوشا در مکتب وجدان نشستن
شدن صفر و ز نامردی گسستن
@sobhbekheyrshabbekheyr