eitaa logo
صبح تازه دم ( عاطفه جوشقانیان)
466 دنبال‌کننده
181 عکس
32 ویدیو
0 فایل
ای صبح زودم! رفتی و من خواب ماندم.. عاطفه جوشقانیان @joshaghanyan مجموعه شعر: _صبح تازه‌دم، انتشارات شهرستان ادب گردآوری: _زیر یک سقف _قسم به عشق، به نام تمام مادرها
مشاهده در ایتا
دانلود
پر از خشم آمد و دلداده برگشت ز بیراه آمد و از جاده برگشت از امشب تازه باید حر بگوییم اسیر آمد ولی آزاده برگشت ## نجف تا کربلا اسمش می آید پر از شور و نوا اسمش می آید چه کرده حر که در هر جای تاریخ میان توبه ها اسمش می آید @sobhetazedam
از زبان ام وهب: سر می‌دهیم تا که برایت سپر شویم مانند شمع، پای غمت شعله‌ور شویم… از جانب مسیح به سوی تو آمدیم تا با دَمت شهید شده، زنده تر شویم ما را مباد مثل طِرِمّاح آمدن در راه دوست کاش که آسیمه‌سر شویم از تو به ما همیشه فراوان رسیده است حاشا اسیر زندگی مختصر شویم ما کی در این مسیر سر از پا شناختیم؟ گیرم که در هوای تو بی پا و سر شویم ما را پسر برای همین روز داده اند ای کاش در رکاب شما بی پسر شویم @sobhetazedam
کنار کاروان مُحرم شد آمد و هرجایی اگر لازم شد آمد که می گوید حسن آنجا نبوده؟ حسن در کربلا قاسم شد آمد @sobhetazedam
فوقف العباس متحیرا نسیم آمده با سوز آه سرد به خیمه نمانده است به جز رنگ و روی زرد به خیمه شتافت سمت فرات و سکینه در دل خود گفت کمی بنوش عمو! تشنه برنگرد به خیمه همینکه تیر به مشکش نشست، شد متحیر نگاه کرد به مشک و نگاه کرد به خیمه همینکه تیر به چشمش نشست هلهله برخاست حواس تیر به مرد و حواس مرد به خیمه.. نگاه کوه به سوی خیام مانده مبادا نگاه چپ بکند باد هرزه گرد به خیمه عمو، عمود حرم بود و با تمام وجودش نمی‌گذاشت جسارت کند نبَرد به خیمه..‌.. علیه السلام @sobhetazedam
هدایت شده از شعر انقلاب
رود بی‌قرار رودیم و همیشه بی‌قرار آمده‌ایم اشکیم و دوباره سوگوار آمده‌ایم از لطف پدر همین برایم کافی‌ست ما گریه‌کن حسین بار آمده‌ایم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یا زین العابدین چشم‌های دیگران خواب و تو بیداری هنوز آفتاب روزی و ماه شب تاری هنوز گرم استغفار هستی از گناهانی که نیست آخر ای ابر پریشان از چه می‌باری هنوز؟ ای غروبِ سرخ عاشورا طلوع گریه‌ات کم غمت را درک کردیم و تو بسیاری هنوز ماجرای خیمه آتش زد تو را خورشید من! شعله شعله آه می‌سوزی، عزاداری هنوز صبح و شب دشنام و شام از خاطرت بیرون نرفت خنده ها در یاد تو، گریان بازاری هنوز نیمه‌شب‌ها فکر طفلان یتیمی، ماه من! مانده بر دوش تو از جدت علی باری هنوز علیه السلام @sobhetazedam
یادم می آید چند ماه پیش هر شب به اصغر آب می دادم با عشق، لالایی که می گفتم گهواره اش را تاب می دادم من دختر دردانه ی خانه آرامش قلب پدر بودم گفتار و رفتارم زبانزد بود از دختران شهر سر بودم در خانه ما عشق عادت بود لبخند هم نوعی عبادت بود اصلا صدا بالا نمی آمد گفتار در اوج محبت بود هنگام رفتن بود و با عمه بار سفر را دست و پا کردیم هنگام بالا رفتن از ناقه آرام، اکبر را صدا کردیم عمه نگاهش مملو از غم بود وقتی مهیای سفر می شد منزل به منزل کاروان می رفت دلشوره هایش بیشتر می شد قرآن که می خوانم پر از اشکم آیینه می بینم پر از دردم وقتی علی اکبر به میدان رفت آیینه و قرآن من آوردم من دفتر شعری پر از زخمم من راوی مشک علمدارم من مقتل بیدار عاشورا من شاهد اشک علمدارم دیدم که دریا اربا اربا شد من شاهد آن کوه غم بودم وقتی که عمه پیش بابا بود آرامش اهل حرم بودم با نغمه ی لالایی اصغر من سال های سال بیدارم با شعر یا با خطبه یا گریه تاریخ را باید نگه دارم حضرت_سکینه سلام الله علیها @sobhetazedam
العذاب هو أن تبكي اليوم و بعد الفراق، لأجلِ الذكرياتِ الّتي ضحكتَ  فيها يوماً ما! شکنجه آنست که بعد از فراق، خاطره ای که در آن خندیده بودی، امروز تو را به گریه می‌اندازد... اما الفراق هو العذاب.. @sobhetazedam
9.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش خبری صدا و سیما عصر شعر عاشورایی موسسه فرهنگی اکو @sobhetazedam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نزدیکترین خاک به قبر مطهر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) با فاصله ۴ متر از مزار .. در تربت خانه کرمان که در روز عاشورا سرخ شده و قطره خون از آن چکیده. «یا من جعل الله الشفاء فی تربته..» @sobhetazedam