eitaa logo
• دل آرام •
4.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
83 فایل
ویژه برنامه دل آرام🌜 @sobhezohor سحرهای ماه مبارک رمضان از شبکه قرآن و سیمای استانی نور✨ ⏰️ همه روزه از ساعت ۳ بامداد ارتباط با ادمین: @del_araam1446
مشاهده در ایتا
دانلود
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این پیامبر (ص) نیست که دخترش را به علی (ع) می‌سپارد؛ این خداست که اختیار و اعتبار بشر را به علی (ع) و زهرا (س) وا می‌نهد! سالروز پیوند آسمانی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و روز ازدواج بر همگان مبارک😍🥳 @sobhezohor
پویانفر . بنی فاطمه - همای سعادت روشونه مولاست.mp3
5.07M
﷽ 🎙 🏳 سالروزاردواج حضرت زهرا(س)وامیرالمؤمنین(ع) 🎤 کربلایی_محمد_حسین_پویلنفر 💢 سرود | همای سعادت ... | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir
مرتضی بهاری - هلهله فرشته ها.mp3
9.1M
﷽ 🎙 🏳 سالروزازدواج حضرت زهرا(س)وامیرالمؤمنین(ع) 🎤مداح : 💢 سرود | هلهله فرشته ها | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir
🔰از اینجا تا دو قدم فاصله است. ✅قدم اول را بگذار روی ، ✅قدم دوم در بهشت است. | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir
•|وَ‌أَنْ‌تُنَجِّيَنِي‌مِمَّاأَنَافِيهِ|• و از آنچه در آن گرفتارم مرا رهايي بده | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir
💢امام کاظم (ع)در مورد برکت در مال فرمود: گوسفند درسال یکبار می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد. سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه. به طور طبیعی شما باید گله های را ببینید که یک یا دو در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها.. چون خداوند را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت . با اینکه مردم فراوان گوسفند را ذبح می کنند و از گوشت آن استفاده می کنند. علاوه بر اینکه تمام اجزای گوسفند قابل استفاده است بخلاف سگ، مال اینگونه است. فزونی دارد ولی برکت ندارد.» الكافي، كلينى، ج5 ،ص125 ✅از اینجاست که پیامبر ص فرمود: هولناکترین بلا بعد از من رواج حرام خواری و رباخواری در امتم است! | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir
هیچ ورزشی برای قلب مفید تر از خم شدن وگرفتن دست افتادگان نیست... | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir
✨💫✨💫✨ 🌟✨🌟 ✨🌟 دختر (قسمت دوم) سرباز قد بلند قمقمه آب را از غلاف دور کمر بيرون آورد و به سرباز زندانی داد. قمقمه را به دهان چسباند، سرش را بالا گرفت. چيزي زمزمه كرد و آب خورد. سيبك حلقومش با هر جرعه ي آبي كه قورت مي داد، بيرون مي زد. با آرامش آب را خورد. انگار كه سرنوشت را پذيرفته بود. قمقمه را که پس داد، لبخند سرباز قد بلند، آرامش او را بیشتر کرد. خيره شد به تپه هاي شني اطراف و بعد به آسمان. انگار مي خواست از آخرين فرصت هاي زندگي اش استفاده كند... سرهنگ فرمانده تیپ سوار بر ماشین جیپ از راه می رسد. با دیدن بدن بی سر ستوان، دیوانه می شود و دستور می دهد روی بدن دختر جوان بنزین بریزند. کبریت روشن می کند و با خشم و خنده شعله ی کبریت را به دختر هویزه نزدیک و دور می کند. کاری که بیشتر به بازی شیطان شباهت داشت و زجرکش کردن دختر! سرباز تصور نمی کرد سرهنگی که بعد از اشغال شهر بارها برای مردم عرب زبان نطق کرده بود: ما به دستور قائد اعظم صدام حسین برای نجات خلق عرب آمده ایم، جلو چشم مردم عرب زبان شهر و سربازها دختر را آتش بزند. صداي گرومپ! بلند شد و گلوله ی خمپاره اي جاده را سوراخ كرد. ماشين روي جاده شني كه روغن سوخته سياهش كرده بود، به چپ و راست كشيده شد. روي جاده حفره هاي دود زده ديده مي شد. كنار جاده تانك سوخته ايي به چشم خورد كه برجكش پريده بود! جيپ وارد شهر خالی از سکنه ای شد كه با تصرف و پیشروی تانک هایی عراقی، چیزی از آن باقی نمانده بود!! نگاه سرباز زندانی رفت به سقف و دیوارهای تنبیده ی خانه و مغازه ها، تکه های قلوه کن آسفالت خیابان ها، درخت های شقه شده و بالاخره درهای آهنی مغازه های که موج انفجار آن ها را درهم پیچانده بود! گروهبان لب خند زد و نیشخند زد. ـ مرگ تو، عبرتی می شود برای سایر خائنین به وطن! ماشين كنار ميدان شهر ايستاد. ميدان درست ميان خانه هاي خراب و متروكه قرار داشت. تعداد زيادي تير چوبي سقف خانه ها، وسط ميدان، عمود كوبيده شده بود. از دور صداي توپخانه مي آمد. گروهبان از جيپ پياده شد و قدم زد. وقتی رسید به گاو باد کرده ای کنار میدان که ترکش و تیر از او هم نگذشته بود، لگدی به لاشه گاو زد. از بوی مشمئز کننده ی لاشه دماغش را گرفت. گروهبان دوباره به ماشین نزدیک شد. آدامسی از جیب بیرون آورد. داخل دهان گذاشت و جويد. سرباز زندانی را به سمت تيرهای چوبی میدان بردند. روي چوب ها جاي تير بود و لكه هاي خشك شده ي خون مردهای دست بسته ی هویزه! سرباز زنداني به تير چوب ها زُل زد...ذهنش هنوز درگیر قدرت دختر است که چگونه ستوان را سر بریده که جیغ، فریاد و زجه ی دختر به آسمان می رود. سر که بالا می کند دختر هویزه، گلوله ی آتش شده و انگار شعله ای فروزان؛ گُر گرفته است. می چرخد و جیغ می کشد و به آن سو و این سو می دود! حالا مادر می دود و از ته دل فریادی می کشد که زمین و زمان می لرزید. مادر مثل دیوانه ها سعی می کند با دست هایش دخترش را خاموش کند. سرباز هر چه انتظار می کشید تا زودتر جان از تن دختر بیرون رود و راحت شود، بی فایده است و نه آتش خاموش می شود و نه دختر تمام می کند. سرباز وقتی قاه قاه خنده ی سرهنگ را می بیند، اسلحه کلاش خود را مسلح می کند فریاد می زند و خود را به او می رساند و همه ی سی فشنگ خشاب خود را داخل تن سرهنگ خالی می کند! گروهبان آدامس را تف كرد روي خاك، اشاره کرد به تیر چوبی و گفت: ـ ببنديد این خائن رو! سرباز قد بلند با تانی جلو رفت. به چشم ها و صورت زندانی خیره شد. وقتی هیچ نشانه ای از ترس، پشیمانی و التماس ندید. لبخند زد. دست او را باز كرد. بدون تقلایی او را بردند و به تیر چوبی چسباندند. خواستتند دستش را مثل مردهای هویزه از پشت به تير چوبي ببندند، كه انگشتش را روي خاك گذاشت. انگار مي خواست چيزي بنويسد. انگشت را توي خاك چرخاند که: ـ اشهدا ان... اما پوتين گروهبان انگشت دست سرباز زنداني را با خاك يكي كرد. اکبر صحرایی •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir
علی اکبرحائری-باحضرت حق درگودال.mp3
2.07M
﷽ 🎙 🏳 امام حسین علیه السلام 🎤 💢 واحد | باحضرت حق درگودال ... | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir
🔔 💠پيامبر(ص): 🍀«خاک بر سر کسی، خاک بر سر کسی، خاک بر سر کسی که در پیری پدر و مادرش را و یا یک نفر از آنان را درک کند؛ ولی به نرود. 🤔منظور این حدیث چیست⁉️ 💠💠یعنی بیچاره اون کسی که پدر و مادرش به سن پیری برسن! و اون فرزند به پدر مادرش خدمت نکنه 🍀حضرت میفرماید با خدمت به پدر مادر که به سن پیری رسیدن بهشت رو برای خودتون بخرید ❌و بدبخت کسی هست که نتونه این کار رو بکنه | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir
لاتَحزَن ، اِنَّ اللهَ مَعَنا . . تا وقتی من هستم ، تو حق ندارے غصہ بخورے _ توبہ آیہ⁴⁰ _ | | 🆔 @sobhezohor 🌐 www.sobhezohor.ir