هدایت شده از هَِْشَِْتًٌٍَِْ ب هَِْشَِْتًٌٍ
سال ۹۶ بود
شب، خیابان کنار ریل قم ماشینم خاموش شد
حیرون ، کاپوت بالا ،کنار ریل ایستاده بودم
یه سمند نوک مدادی مدل پایین ایستاد
یه طلبه خوشرو با دختر چهار پنج ساله اش ، پیاده شد
یه نیم ساعتی ور رفت روشن نشد
گفتم زنگ بزنیم امداد خودرو گفت نه خودم بوکسل میکنم
بوکسل کرد برد یم تعمیرگاه اول
دید مکانیک وارد نیست داره الکی تو موتور ماشین می پلکه
با یه ارامشی گفت حاج اقا بریم جای دیگه
گفتم ممنون شما برید من خودم انجام میدم
با ته لهجه اهوازی گفت مگه میشه شیخنا؟
با ادب هر چه تمام از مکانیک عذرخواهی کرد باز بکسل کرد بردیم مکانیک دوم...
حسابی سفارش کرد و تا مطمین نشد مکانیک عیب خودرو رو درست تشخیص داده یا نه اجازه نداد شروع کنه
معلوم بود خودشم خیلی به ماشین و خودرو وارد بود
داشت خیلی دیر میشد حدودا ساعت ۱۰ شب شده بود
مغازه های کناری داشتن یکی یکی می بستن
هر چی گفتم حاج اقا شما برید منزل
با یه متانتی می گفت نه حالا که هستم خدمتتون.
خیلی داشتم خجالت زده میشدم
معذب بودم دو ساعتی بود معطل من بود
اهوازی بود
مشغول صحبت بودیم از تبلیغ هاش برام گفت.... از خانوادشون ... خیلی کم حرف بود
تا اینکه یه مرتبه صدای مهیبی اومد
دخترش که اگه اشتباه نکنم اسمش ریحانه بود
از عقب افتاد داخل چال سرویس
صورتش خورد توی پله های چال
پرید پایین دخترشو بغل کرد
خدا روشکر آسیب جدی ندید فقط گونه اش کبود شد و بیشتر ترسیده بود طفل معصوم
اون لحظه ای که بچه توی بغلش داشت از پله های چال بالا می اومد هیچ وقت یادم نمیره و هنوز جلو چشممه
من بالای چال پر پر میزدم و میپرسیدم چی شد نه بهم نگاه میکرد نه جواب میداد
اول گفتم حق داره حسابی از دستم عصبی شده داشتم از خجالت و شرمندگی دیوونه میشدم
ولی بعد از دقایقی همه چیز عادی شد و رفتارش مثل قبل شد فهمیدم نمیخواسته بروم بیاد و نخواسته نکنه من خجالت زده بشم
نمیدونم چرا اینقدر جزییات رفتارش توی ذهنم نقش بستن و نشستن
تا مدتها برای همه تعریف میکردم این کارشو
دیگه داشتم از دستش ناراحت می شدم که چرا ول نمیکنه بره
بچه دستاشو دور گردن باباش حلقه کرده بود و پایین نمی اومد و آروم نمیگرفت
بالاخره اومد جلو عذرخواهی کرد و اجازه خواست که بره
عجیب ادب موج میزد توی رفتارش
نمیدونم شما حال من رو تو اون لحظه می فهمید؟
گفتم حاج اقا شرمنده کردید
من لطفتون رو فراموش نمیکنم
گفت شمارمو سیو کنید من نمیخوابم
به محض اینکه ماشین استارت خورد به من خبر بدید
شمارشو زدم
گفتم اسم شریفتون
گفت: حجت اعتبار 😭
فامیل منو پرسید گفتم دردمند یه خوش و بشی هم سر فامیلهامون باهم کردیم
بعد از اون روز دوبار دیگه با هم ملاقات داشتیم
ولی متاسفانه شمارشون از دستم رفت اما اسمشون همیشه تو ذهنم بود و از طلاب اهوازی هم سراغشون رو میگرفتم اما پیداشون نکردم .
همیشه دوست داشتم یکبار دیگه ببینمشون
چه مفت و مجانی توفیق ارتباط با چنین انسانی از دستم رفت
واحسرتا
چهره شون از یادم رفته
خدایا یعنی این حجت اعتبار توی این اعلامیه ها، همون طلبه پاک و مودبه ؟
اگر آری
انی لا اعلم منه الا خیرا حقا حقا
هدایت شده از سیداحمد غفاری
.
✨﷽✨
▪️ الامام العسکری علیهالسلام: فأما من قويت بصيرته و حسنت بالولاية لأوليائه والبرائة من أعدائه معرفته، فذلك أخوكم في الدين أمسّ بكم رَحِماً من الآباء والأمهات.
▪️ امام حسن عسکری علیهالسلام: کسی که بصیرتش قوی باشد و معرفتش را با تولی به أولیائش و برائت از دشمنانش نیکو گرداند، چنین کسی برادر دینی شماست و از پدران و مادران، به شما نزدیکتر است.
📚 وسائل الشیعه،جلد ۹، صفحه ۲۲۹
✨ پ.ن: شاید مقصود از نیکو کردن معرفت با تولّی به دوستان و تبرّی از دشمنان، این باشد که شخص، #رفیق_نیک برای دوستان دینی و #دشمن_تبیینگر نسبت به دشمنان باشد. اینگونه نباشد که به هنگام توقع رفاقت، مزاحم دوستانش باشد و به هنگام دشمنی با دشمنان، نتواند تبیین کند و به فحاشی اکتفا کند.
🆔 @ghafari_ir
هدایت شده از مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
#درسگفتـار
| رُنِسـانْسِ شَهْــرےٖ دَر ایـٖرانْ |
تحلیل چندوجهی «شهـر معاصـر ایـرانی» در نسبت با «سبکزندگی ایرانی اسـلامی»
مدرس: دکتـر محمدمنان رئیسی
دانشیار دانشگاه قم و مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی
🎴شیوه برگزاری: حضورے | مجازے
تعدادجلسات: ۵ جلسه، ۹۰ دقیقهای
شروع: سهشنبه؛ ۱۸ مهرماه
زمان: یکشنبهها و سهشنبهها، ساعت ۱۶
همراه با اعطاے گواهی پایان دوره مشترک
از طرف:
قطب علمے معمارے اسلامے(دانشگاه علم و صنعت) و پژوهشکده معمارے و شهرسازے اسلامے(دانشگاه قم)
لینک ثبتنام
https://www.negahschool.ir/product/ronesans-shahri/
🎁 پیش از ثبتنام #تخفیفها را ببینید.
مشاهده تخفیفها
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 عکسی از سامرا
🔺 گویا اینجا سامراست در روزگاری دور! شهری که بر گِرد مزار امام عسکری بنا شده و در نقطه مقابل، کاخ بنیعباس که به مرور زمان منزوی شده است.. شاهدی تصویری بر انزوای استکبار و سامان یافتن زندگی انسان بر محور امام حق.
🔺 حتی اگر عکس و اطلاعات آن واقعیت نداشته باشد، این عکس، تصویری از رؤیای ماست. تصویری از آینده.. و نقشی از یک آرمان.
🆔 @Qasas_school
هدایت شده از مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ
... و هستی سـراسـر خندید و روشـن شد.
هدیه ویــژه مدرسه نگــاه به مناسبت میلاد پیـــامبر(ص)
🎁 از اینجا دریافت کنید.
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
2.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چقدر این فیلم عمیقه...
چه جهان متفاوتی...
@social_theory
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ مدرسه
🗣 علی عبد العالی، مدیر کمونی شبکهی آموزش و طراح فیلیمو مدرسه:
"چه کسی گفته که حتماً باید بچههای ما مدرسه بروند؟!
تعدادی کتاب در حوزه فلسفه علم به فروش میرسد. علاقهمندان به آیدی بنده پیام بدهند.
@M_mozaffarpour
@Jujofekr
هدایت شده از أخٌفيالله
دوستان مخاطب در ایتا متاسفانه به محدودیت تعداد ارسال فایل روزانه در ایتا رسیدیم، میتونید اخبار و تصاویر رو از کانال تلگرام دنبال کنید، اینم پیامرسان داخلی ...
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸استراتژی جنگ با صهیونیستها در قرآن : «وارد حصارشان بشوید!»🔸
قرآن در مورد یهودیانِ [دشمن پیامبر] میگوید:
لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ
یعنی اینها «رودررو» نخواهند شد. باید «پشت سلاحهای سنگین» بنشینند و بجنگند. اینها باید «پشت سنگرها» باشند و فعالیت کنند. نمیتوانند رودررو بیایند؛ نمیتوانند از سنگر خودشان خارج شوند؛ باید پشت سنگر خود پنهان شوند تا فعال باشند؛ در «قُرًی مُحَصَّنَه». این را قرآن عیب و نقص یک جنگجو میداند. جنگجویی که تا «قُرًی مُحَصَّنَه» نباشد، پشت دیوار نباشد و قلعۀ سنگی نباشد نمیتواند بجنگد، دچار نقص است. قرآن این را علامت آسیبپذیری و #عامل_شکست میداند.
میگوید تو قلعۀ او را بشکن؛ تسلیم خواهد شد. #وارد_حصارش_بشو ! دستش را بالا میکند. زرهاش را از او بگیر، سلاح سنگینش را بگیر، تسلیم تو خواهد شد. او محال است «قتال» کند، مگر اینکه پشت دیوار باشد. تو دیوار او را خراب کن. این دیگر تسلیم توست.
@haerishirazi