🌿🌺﷽🌿🌺
🦋خوشبختى به معني نبود مشكلات و ناراحتى ها نيست !
اين تعريف غلط باعث شده كه ما همواره به دنبال شرايط تخيلى در توهم اين باشيم كه افرادى كه ظاهرا كمبودها و مشكلات فعلى ما را ندارند هيچ مشكلى ندارند و خوشبخت واقعى هستند حال آنكه خوشبخت واقعى كسى است كه بداند و بپذيرد كه زندگى معجونی از شادى و غم است
🌺🌿در اين شرايط فرد خوشبخت نگاهى به گذشته ى خود مى اندازد و از اينكه پيش از اين كمبودهايى داشت كه امروز بر طرف شده است شكر گزارى مى كند و حال خود را خوب نگه مى دارد !
🦋همچنين او مى داند كه اگر گاهى احساسات منفى را با تمام وجود پذيرا نباشد معناى احساسات مثبت را درك نخواهد كرد بنابراين حتى در بحران ها هم با پذيرش شرايط از زندگى و لحظاتش بهره كافى مى برد !
🌺🌿خوشبختى يعنى بپذيريم كه در هر غمى حكمتى است كه قطعا خيرى به همراه دارد و باعث رشد ماست كه هم اكنون در آگاهى ما نمى گنجد !
خوشبخت باشيد !
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇
https://chat.whatsapp.com/IUVHNXpAgekJ5ZdEa1thx3
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈•
#نیایش_صبحگاهی 🤲🌸
پروردگارا🙏
تو را سپاس می گویم که قدرت
سکوت را به من عیان ساختی،
آرامشی که در هر گام بر من
پدیدار میشود را سپاسگزارم
خداوندا
یاریم کن بر کلامم مسلط باشم و
با نارضایتی سکوت نکنم
حرفی را که بر زبان میرانم ناحق و
خارج از عدل نباشد
آبرویی را بر آب و کاشانه ای
بر باد ندهم،
بار الها🙏
تو یاریم کن تا با کنایه غبار
ناراحتی بر روابطم،
و با بی حرمتی چراغ دلی را
به خاموشی ننهم،
ایـزدا🙏،
عشق سرمایه هر انسان است،
مرا سرمایه دار خوبیها قرار ده.
"آمیــــن"🙏
خدایا
با نام تو آغاز می کنم
شروع هر لحظه را
ای که زیباترین
علت هر آغاز تویی !
امـروزم را
با تلاش و مهربانی
به تو می سپارم
یارویاورم باش ای بزرگترین
الهی به امیدتو نه خلق تو
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
••●❥🌷✧🌷❥●••
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇
https://chat.whatsapp.com/IUVHNXpAgekJ5ZdEa1thx3
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh
᯽رازکشتهنشدن᯽
امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند :
- در روز عاشورا ؛ پدرم را ديدم كه به دشمن حمله می كرد و آنها را می كشت.
ولي در آن درگيری بعضی از افراد دشمن را با اينكه زير شمشير او قرار می گرفتند ، پدرم رد مي كرد و آن ها را نمی كشت با اينكه مي توانست آنها را بكشد.
- راز اين موضوع را نمي دانستم!!!
تا هنگامی كه به مقام امامت رسيدم.
فهميدم آن كساني را كه پدرم نمي كشت ؛ در نسل آنها شخصی كه ما اهل بيت را دوست بدارد وجود داشت.
✿ پدرم با نگاه کردن به دشمن میفهمید از نسل او ، گریه کن برای این مصیبت به وجود می آید .
به همین خاطر برای حفظ آن دوست ما ، پدر را نمي كشت...
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇
https://chat.whatsapp.com/IUVHNXpAgekJ5ZdEa1thx3
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh
✍🏻بایدها و نبایدهای پوشش⁂
چه زمانی حجاب برای دختر بچه های نابالغ واجب میشود؟
«اول»
رعایتنکردنحجاببرایکودکمفسده داشتهباشد.
«دوم»
درمعرضنگاهحرامقراربگیرد.
«سوم»
خوف(ترس)ازاین باشدکهاگرالان
حجابرارعایتنکنددرآیندهبیحجاب
بارمیآید.
#احکام_نوجوان
#آیندهسازان
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇
https://chat.whatsapp.com/IUVHNXpAgekJ5ZdEa1thx3
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh
#انگیزشی
قضاوت و پیشداوری
درباره یک شخص،
مشخص نمیکند او کیست؛
مشخص میکند
شما کیستید...
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇
https://chat.whatsapp.com/IUVHNXpAgekJ5ZdEa1thx3
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh
*مهارتهای جذب انرژی مثبت*
*و دفع انرژی منفی*
🍃🌸
*ارتعاش_حسادت*
🍃🌸
هرگاه به نعمت دیگران حسادت می کنیم، دقیقا یک پیام منفی به کائنات می دهیم یعنی اینکه او ( شخصی که به او حسادت کرده ایم ) لیاقت و شایستگی این نعمت را دارد ولی من ندارم؛ یا امیدی به اینکه من نیز بتوانم این نعمت را داشته باشم، ندارم.
برای از بین رفتن حس حسادت، شروع کنید به دوست داشتن خودتان و آنچه که هستید و آنچه که دارید و ویژگی های خوب و مثبتتان را ببینید. خودتان را تحسین کنید و خودتان را آن قدر نیرومند ببینید که به چیزهایی که دیگران دارند و حتی بیشتر از آن می رسید. برای داشته های دیگران شکرگزاری کنید زیرا انرژی مثبت این شکرگزاری به خود شما بازمی گردد.
🍃🌸
🖍 *عبارات تاکیدی زیر را به هنگام حسد ورزیدن با یقین و ایمان تکرار کنید:*
" خداوند هر نعمتی که برای دیگران فرستاده، بیش از آن برای من می فرستد. من خود را تایید می کنم زیرا ارزشمند و دارای اعتماد به نفس هستم. داشته های من ودیگران در یک زنجیره الهی به هم وصل هستند. آنچه برای دیگران بخواهم، به خودم بازمیگردد "🌸🍃
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇
https://chat.whatsapp.com/IUVHNXpAgekJ5ZdEa1thx3
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
💠کتابهایی برای روز پرستار💠
.
🔸روز پرستار بهانهای شد برای تشکر از کادر درمان و تمام مدافعان سلامت.
کتابهای زیر ما را در شناخت بهتر زحمات کادر درمان و مدافعان سلامت یاری میکند.
امیدوارم کادر درمان و خانواده عزیز آنها همیشه سلامت باشند .
🔸دل پلاس
🔸دور از جان
🔸هفت خان شستن
🔸جهاد در قرنطینه
🔸به چند خیاط ماهر نیازمندیم
🔸دوران کوران
🔸آب پرتقال در کربلای ۵
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇
https://chat.whatsapp.com/IUVHNXpAgekJ5ZdEa1thx3
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍یک قاضی بسیار مؤمنی در زمان حکومت دنبلیها در شهر خوی بهنام شیخ صادق بود. (محلّهای بهنام آقا صادق در محلّه امامزادهی شهر خوی هماکنون به این نام مشهور است)
روزی پیرزنی فقیر و بینوا از جوانی نزد او شکایت بُرد که مرغ مرا این جوان دزدیده است. قاضی آقا صادق، آن جوان را احضار کرد و جوان بعد از شنیدن شکایت آن پیرزن، بلافاصله به گناه خود بدون هیچ سخنی اعتراف کرد و سرش را پایین انداخت.
قاضی آقا صادق که خیلی ناراحت بود تصمیم داشت او را به اشدّ مجازات برساند چون به پیرزن بینوایی رحم نکرده بود. از این اعترافِ جوان خشمش فروکش کرد و قیمت مرغِ پیرزن را خودش داد و او را بخشید.
بعد از رفتن شاکی و متشاکی و حل و رضایتشان، شاگردِ قاضی که یک جوان بود و در محکمه حاضر بود، دید حالِ آقا صادق دگرگون شد؛ آقا صادق گفت:
✨خدایا! این جوان به خطای خود اعتراف کرد و من در صددِ اثبات گناه او برنیامدم، اگر اعتراف نمیکرد با تحقیقی که در محل میکردم، آبروی او را میبردم و به شدیدترین وجه مجازاتش میکردم.
✨خدایا! من نیز بر جهل و نادانیام در برابر تو اعتراف میکنم که مرا با قضاوتی اشتباه به دستِ خودم، جهل مرا بر خودم و دیگران اثبات نکنی.
✨خدایا! من در برابر تو به ناتوانی خودم اعتراف میکنم که مرا با قرار دادن در فلاکت و بدبختی، ناتوانی مرا به من و دیگران اثبات نکنی.
✨خدایا! من بر ضعیف بودن در برابر هوای نفسم، در برابرت اعتراف میکنم که مرا در معرضِ تهدید شیطان قرار ندهی تا ضعفِ ایمان و ارادهام را بر من و دیگران ثابت کنی. ✨خدایا! ناتوانی بیش نیستم که به همه چیز ابتدای کار اعتراف میکنم، دستم را بگیر و مرا ببخش و مرا نَیازمای که من، خود را میشناسم و تو مرا بهتر از من میشناسی.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/EW6HJ6IWAclJdNk3NZqCcx
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh
┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍کاروانی عازم مکه بود که در میان کاروان پسر جوانی به نیابت از پدر مرحوم خود برای به جای آوردن اعمال حج به مکه میرفت. پسر جوان را عمویش به پیرمردی مؤمن در کاروان سپرده بود که مراقب او باشد تا پسر جوان حج و اعمال آن را کامل به جای آورد و در طول سفر هم عبادت خدا کند و هم اینکه عمر را به بطالت نگذراند. همراه کاروان مرد میانسالی بود که از اجنه آسیب دیده و اندکی شیرین عقل گشته بود و او را برای شفاء به کعبه میبردند.
در منزلی در کاروانسرایی کاروان حجاج برای ساعاتی اتراق کردند و پیرمرد مؤمن قصد کرد تا زمان ظهر قدری بخوابد. چون از خواب برخاست، دید جمعی با مسخره کردن آن شیرین عقل با او مزاح میکنند و این پسر جوان هم چشم پیرمرد از خود دور دیده بود و با آنان در گناه جمع شده بود. پسر چون پیرمرد را دید از جمع باطلان جدا شد و نزد او آمد. پسر جوان چون ناراحتی پیرمرد را دید به او گفت: زیاد سخت نگیر، در طول چهل روزی که منزلمان مرکب حیوانات است و در سفریم من هیچ تفریحی نداشتهام. ما این همه رنج بر خود داده و عازم خانۀ خدا هستیم، خداوند از یک گناه ما میگذرد نباید بر خود سخت بگیریم، مگر چه کردیم؟ یک مزاح و شوخی برای روحیه گرفتنمان برای ادامۀ پر شور سفر لازم است. پیرمرد در جواب پسر جوان به نشان نارضایتی فقط سکوت کرد.
ساعتی گذشت مردم برای نماز ظهر حاضر شدند. نماز را به جماعت در کاروانسرا خواندند. پیرمرد دید پسر جوان زمان گرفتن وضو که پای خود بر زمین گذاشت خار ریزی بر پای او رفت و پسر نشست تا آن خار از پای خود برکند ولی خار آنقدر ریز بود که میان پوست شکسته و مانده بود. پیرمرد گفت: بلند شو حاجی جوان برویم که نماز جماعت شروع شد. پسر جوان گفت: نمیتوانم خار در پایم آزارم میدهد و توان راه رفتن مرا گرفته است. نمیتوانم پای بر زمین بگذارم. پیرمرد گفت: از تو این سخن بعید است جوانی به این سرو قامت و ابهت را که همه جای تن او سالم است خاری که به این کوچکی است و دیده نمیشود از پای درآورد و نتواند را برود. بلند شو و بر خود سخت نگیر، این خار چیزی نیست که مانع راه رفتن تو شود!!! سخن پیرمرد که اینجا رسید پسر جوان از کنایه بودن کلام او آگاه گشت و از گفتۀ خویش سرش را به پایین انداخت.
پیرمرد گفت: پسرم! به یاد داشته باشیم نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: هر کسی گناهی را چون به نیت آن که کوچک است و خدا آن را میبخشد مرتکب شود نوعی وهن به مقام قدسی خویش میداند و خداوند آن گناه را هرگز نمیبخشد.
┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/EW6HJ6IWAclJdNk3NZqCcx
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh
دنیا همین است.....
هرکسی به چیزی وابسته شود بوسیله،
همان چیز دچار عذاب و ناراحتی میشود
بنابراین به هیچ چیز و هیچکس،
در این دنیا وابسته نشو.....
آرامش خود را جز به خـــ💜ـــدا،
به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نکن ..
تا همیشه آن را داشته باشی ...
هرچیزی که در این دنیا زیبا،
و دوست داشتنی ست روزی از تو،
دور خواهد شد..... و تنها،
اعمال نیک و صالح برایت باقی میماند
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/EW6HJ6IWAclJdNk3NZqCcx
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
@sofrehkareimaneh
به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
@sofreh_kareimaneh