eitaa logo
𖣘 ܢܚــــܦ̇ܝ‌ܘ‌ܭܝ‌ࡅ࡙ـܩߊ‌ࡅ߭ـܘ
387 دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.6هزار ویدیو
161 فایل
باسلام این گروه جهت اجرای برنامه های فرهنگی وقرآنی درماه مبارک رمضان ایجادشده است دعای فرج،ذکر و دعای روز،سخنرانی کوتاه سبک زندگی،آشپزی،متفرقه،تقویم و مسائل روزو مسابقات در مناسبت ها. سلام امام رضا ع، یادشهدا، نیایش و سلام امام حسین ع و تلنگر اوقات شرعی
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 اسباب بازی برای کودک مثل برای یک است. به این شرط که 🔻قابل دستکاری و ساخت مجدد برای کودک باشد 🔻متناسب با سن او باشد 🔻کودک ترسی از خراب شدن آن نداشته باشد 🔻و بتواند در نحوه استفاده از وسیله بازی عمل کند. به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
خانه داری دیدی بعضی وسیله های برقی سفید بعدازیه مدت زردمیشن؟؟😞 الان بهت میگم که چیکار کنی این اتفاق نیفته💞 بعضی از ماها واسه اینکه یه وسیله تمیز بشه بهش وایتکس میزنیم 🤦 واین کار اشتباهه🤦 مخصوصا واسه بدنه وسلیه های برقی ،مثل؛ چرخ گوشت و ابمیوه گیری و وسایل داخل یخچال مثل جای تخم مرغ و قفسه ها و شیشه هاش.... این کارو اصلا انجام ندید چون به مرور زمان زرد میشن💞 حتما با سرکه و جوش شیرین تمیز کنید💞 کامل تمیز میشن در اخر هم می تونید با مایع ظرفشویی بشورین که بوی سرکه نده . به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
خــدایـا... برایـمان بنویــس قلـب بی گــــناه ذهـــن قـرآنی فـکر ربــانـــی زبــان ذاکر نفــس با اطمــــینان روح بلــند همـــت تــوبه نصــوح از هـمهٔ گـناهـان و نیڪی روزه‌هـا و نـمـازهایمان 🌴💎🌹💎🌴
┄┅─✵💖✵─┅┄ اذان مغرب به افق آمل🕌 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌷فاذکرونی أذکرکم🌷 💙پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم💙 اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان ┄┅─✵💖✵─┅┄ به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/EW6HJ6IWAclJdNk3NZqCcx به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 @sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh ┄┅─✵💖✵─┅┄ اذان مغرب به افق آمل🕌 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌷فاذکرونی أذکرکم🌷 💚پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم💚 اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان ┄┅─✵💖✵─┅┄ به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 @sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh 🌺🌿🌹🌿🌼🌿 🌺🌿🌹🌿🌼🌿
در عصر حضرت سليمان، پرنده‌اى براى نوشيدن آب به سمت بركه‌اى پرواز كرد، اما چند كودک را بر سر بركه ديد، پس آنقدر انتظار كشيد تا كودكان از آنجا متفرق شدند. . همين كه قصد فرود به سوى بركه را داشت اين بار مردى را با محاسن بلند و آراسته ديد كه براى نوشيدن آب به آنجا آمده. پرنده با خود انديشيد كه اين مردى با وقار و نيكوست و از سوى او آزاری به من نمی‌رسد؛ پس نزديك شد اما آن مرد سنگى به سويش پرتاب كرد و چشم پرنده معيوب و نابينا شد! پرنده شكايت نزد حضرت سليمان برد. . حضرت آن مرد را احضار و محاكمه کرد و دستور به كور كردن چشم او داد. . آن پرنده به حكم صادره اعتراض كرد و گفت: "چشم اين مرد هيچ آزارى به من نرساند، بلكه ريش او بود كه مرا فريب داد و گمان بردم كه از سوى او ايمنم پس به عدالت نزديكتر است اگر محاسنش را بتراشيد تا ديگران مثل من فريب ريش او را نخورند. به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
✨﷽✨ 📖 داستانڪـــــ ✍جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زن‌ها از همسرم بهتراند.» حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها تلخ‌تر ون ناگوارتر چیست؟» جوان گفت: «آری.» حکیم گفت: «اگر با تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگ‌های ولگرد محله شما از آن‌ها زیباترند.» جوان با تعجب پرسید: «چرا چنین سخنی می‌گویی؟» حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع‌کار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟» جوان گفت: «آری.» حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.»😊 به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
📚 داستان کوتاه روزی دم یک روباه در حادثه‌ای قطع شد. روباه‌های گروه پرسیدند دم‌ات چه شد؟ چون روباه‌ها از نسلی مکار می‌باشند، گفت خودم قطع‌اش کردم گفتند چرا؟ این که بسیار بداست و معلوم می‌شود. روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک. احساس راحتی می‌کنم! وقتی راه می‌روم فکر می‌کنم که دارم پرواز می‌کنم. یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمی‌توانست تحمل کند، نزد روباه اولی رفت و گفت: برادر تو که گفته بودی سبک شده‌ام و احساس راحتی می‌کنم. من‌که بسیار درد دارم! روباه اولی گفت: صدایش را درنیاور اگر نه تمام روز روباه‌های دیگر به ما می‌خندند! هرلحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ وگر نه تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت همان بود که تعداد دم‌بریده‌ها آن‌قدر زیاد شد که بعداً به روباه‌های دم‌دار می‌خندیدند وقتی در یک جامعه افراد مفسد زیاد می‌شوند آنگاه به افراد باشرف و باعزت می‌خندند. گاهی هم آن‌ها را دیوانه می‌دانند به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی میکنند، چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه‌روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟ پسر پاسخ داد: عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟ پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟ پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا، ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد، ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند، حیاط ما به دیوارهایش محدود می‌شود اما باغ آنها بی‌انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد: متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم ... به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
ای آنکه در نگاهت،حجمی زنور داری کی از مسير کوچه،قصد عبور داری؟ در خواب ديده بودم،يک شب فروغ رويت کی در سرای چشمم،قصد ظهور داری... ✨شبت بخیر ماه دل آرائی من✨
صبحتون را 🌸🍃 معطر به عطر خوش صلوات کنید 🌸🍃 ﷺ🌼ﷺ🌼ﷺ🌼ﷺ اللهم صل ؏ محمد وآل محمد ﷺ🌼ﷺ🌼ﷺ🌼ﷺ اللهم صل ؏ محمد وآل محمد ﷺ🌼ﷺ🌼ﷺ🌼ﷺ اللهم صل ؏ محمد وآل محمد ﷺ🌼ﷺ🌼ﷺ اللهم🌸عجل 🌸لوليك🙏الفرج‌‌‎‎‎‌ به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
🍃⚘یک ســــلام بـهاری 🍃⚘روزتون زیبـا 🍃⚘امروزتون پـراز خـوشی 🍃⚘امیدوارم 🍃⚘یه صبح بـهاری قشنگ 🍃⚘و یک روز عـالی و شـاد 🍃⚘سرشـار از بـرکت 🍃⚘و موفقیت داشته باشید ... 🍃⚘آرامش سهم همه شما عزیزان ‎‌‌‎‎‎‎‌به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
📚 روزی بهلول از مسجد «ابوحنیفه» می‌گذشت، دید خطیب مردم را موعظه می‌کند. ایستاد و به سخنانش گوش داد. او می‌گفت: جعفربن محمد عقیده دارد که کارها با اختیار از بندگان انجام نمی شود در صورتی که آنچه که بندگان انجام می‌دهند خواست خداست و انسان از خود اختیاری ندارد. دیگر این که در روز قیامت شیطان در آتش می‌سوزد و حال آن که شیطان از آتش آفریده شده است و آتش هم جنس خود را عذاب نمی‌کند. دیگر این که خداوند موجود است؛ ولی نمی‌شود او را دید، در صورتی که این دروغ است و هر موجودی دیدنی است. آنگاه بهلول کلوخی از زمین برداشت و سر خطیب را هدف گرفت و آن را شکست و خون جاری شد، سپس فرار کرد. خطیب نزد خلیفه آمد و از بهلول شکایت کرد. خلیفه دستور داد بهلول را بیاورند و چون بهلول حاضر شد به او گفت: چرا چنین کردی؟ بهلول گفت: علت را از خود وی سوال کنید. او می‌گوید: بندگان اختیاری ندارند و همه کارها به دست خداست. اگر اعتقاد او چنین است پس سر او را خداوند شکسته و من تقصیری ندارم. او می‌گوید: جنس از هم جنس خود متاثر نمی‌شود و عذاب نمی‌بیند وقتی انسان از خاک است چرا باید از همجنس خود متاثر و ناراحت شود؟ او معتقد است که هر موجودی باید دیده شود. خلیفه از وی سوال کند که آیا این درد که او از این زخم احساس می‌کند دیده می‌شود؟! این را گفت و از نزد خلیفه رفت.‌‌‎‎‎‎‎‎‌. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh ‌‌‎‎‎