eitaa logo
𖣘 ܢܚــــܦ̇ܝ‌ܘ‌ܭܝ‌ࡅ࡙ـܩߊ‌ࡅ߭ـܘ
387 دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.6هزار ویدیو
161 فایل
باسلام این گروه جهت اجرای برنامه های فرهنگی وقرآنی درماه مبارک رمضان ایجادشده است دعای فرج،ذکر و دعای روز،سخنرانی کوتاه سبک زندگی،آشپزی،متفرقه،تقویم و مسائل روزو مسابقات در مناسبت ها. سلام امام رضا ع، یادشهدا، نیایش و سلام امام حسین ع و تلنگر اوقات شرعی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 ✍تربیت فرزندان 🔹بزرگی را گفتند: تو برای تربیت فرزندانت چه می‌کنی؟! 🔸گفت: هیچ کار. 🔹گفتند: مگر می‌شود؟! پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟! 🔸گفت: من در تربیت خود کوشیدم، تا الگوی خوبی برای آنان باشم. 🔹فرزندان راستی گفتار و درستی رفتار پدر و مادر را می‌بینند، نه امر و نهی‌های بیهوده‌ای که خود عمل نمی‌کنند. •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
🔴انتظارات اشتباه در ازدواج انتظار داشته باشی هر زمان ناراحت میشی یا عصبی میشی طرف مقابل بتونه آرومت کنه. انتظار اینکه طرف مقابل خیلی سریع بتونه مطابق خواسته شما تغییر کنه و تمام اخلاق‌های بد رو کنار بذاره. این رو بدونید ازدواج قرار نیست تورو به طورکامل خوشبخت کنه و نکته مهم‌تر اینکه همیشه همه تفسیرها و برداشت‌های شما نسبت به طرف مقابل صحیح نیست . ‏به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 @sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh لینک سفره کریمانه در تلگرام👇👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
نقاشی دیواری برای کودک یک جور تمرین فکر کردن به شیوه حسی است و این معنی را به کودک منتقل میکنه که من فکر می‌کنم، پس هستم. پس مواظب عصبانیت خودتان باشید، چسباندن کاغذ به قسمت پایینی دیوار راه حل خوبی است. به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
✨﷽✨ ✅پشیمانی از گذشت بهتر از پشیمانی از قصاص ✍پسری به دست جوان شروری کشته شد. زمان قصاص رسید. جوان ملتمسانه پای چوبۀ دار درخواست عفو جان خویش می‌کرد. پدر مقتول آن‌گاه از خون فرزندش گذشت. به او گفتند: روزی پشیمان می‌شوی، روزی خواهی دید این جوان قابل عفو نبود و فرد دیگری را کشته است. مرد گفت: اگر روزی ببینم او فرد دیگری را کشته است، قطعا پشیمان می‌شوم که چرا امروز او را بخشیده‌ام. اما این پشیمانی بر من آسان‌تر است از پشیمانی از اینکه او را قصاص کرده باشم و روزی بگویم اگر او را قصاص نمی‌کردم، به‌عنوان انسان درستکاری در جامعه زندگی می‌کرد. گاهی بین دو پشیمانی، یکی برای انتخاب، بهتر از دیگری است. در اصول کافی از امام باقر علیه‌السلام آمده است: «پشیمانی‌ای که از گذشتی بر انسان آید بهتر از آن پشیمانی‌ای است که از یک کیفر و عذاب بر انسان وارد شود.» ‏به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 @sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh لینک سفره کریمانه در تلگرام👇👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
مادربزرگم همیشه میگفت: دعا کن.... ولی اصرار نکن خدا اگر واست خواسته باشه هیچ کس جلودارش نیست.... روزتون پر از مهر خدا به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
♥️اذان مغرب به افق آمل ♥️ 💝اذان به وقت شرعی به افق آمل اللّهُ‏ أَکْبَرُ، اللّهُ‏ أَکْبَرُ اللّهُ‏ أَکْبَرُ، اللّهُ‏ أَکْبَرُ 🌸🌸 أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ 🌼🌼 أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ 🌻🌻 اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّهِ اَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّهِ 🌼🌼 حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ 🌺🌺 حَیَّ عَلی الفَلٰاحِ حَیَّ عَلی الفَلٰاحِ 🌸🌸 حَیَّ عَلیٰ خَیرِ الْعَمَلِ حَیَّ عَلیٰ خَیرِ الْعَمَلِ 🌺🌺 اللّهُ‏ أَکْبَرُ، اللّهُ‏ أَکْبَرُ 🌼🌼 لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ، لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ التماس دعـــاے فـــرج 🤲🏻 به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
┄┅─✵💚✵─┅┄ اذان مغرب به افق آمل🕌 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌷فاذکرونی أذکرکم🌷 💚پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم💚 اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان ┄┅─💚✵─┅┄ به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
✨﷽✨ 🔘 داستان کوتاه ✍گوهر شاد یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. او می خواست در کنار حرم امام رضا (ع) مسجدى بنا کند .به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید و با احترام رفتار کنید. او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد می‌آورند علاوه بر دستور قبلى گفت سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهید و این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند . بر آنها بار سنگین نزنید و آنها را اذیت نکنید . اما من مزد شما را دو برابر مى دهم ..گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛ روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید . جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد. چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را جویا شد . به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت.. چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند .وگفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکس العمل گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد . یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز . اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور. و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو . من باید از شوهرم طلاق بگیرم . حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن. جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم . جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد . روز چهلم گوهر شاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد . قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد . جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد : به گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى ؟؟ جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم ، ولى اکنون دلم به عشق خدا مى تپد و جز او معشوقى نمى خواهم . من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام میگیرم. اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم . و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز آیت اله شیخ محمد صادق همدانی. گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد مشهد است . ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
✨﷽✨ 🌼خدایا شکرت مقدس اردبیلی نشدم ✍️در حالات مقدس اردبیلی رحمة الله علیه نقل کرده‌اند که مقدس اردبیلی یک شب سحر بلند شد دلو را داخل چاه می‌اندازد و بالا می‌کشد می‌بیند پر از طلا است. خداوند می‌خواست او را امتحان بکند. مقدس طلاها را داخل چاه برمی‌گرداند و رو به آسمان می‌کند که خدایا احمد از تو آب می‌خواهد نه طلا. من آب می‌خواهم که وضو بگیرم و با تو راز و نیاز بکنم. دوباره سطل را بالا می‌کشد می‌بیند طلاست. می‌گوید خدایا من طلا نمی‌خواهم من آب می‌خواهم. بار چهارم آب در می‌آید وضو می‌گیرد و برای مناجات می‌رود. برای او طلا قیمت نداشت. در جریان دیگری مقدس اردبیلی آخر شب از کنار حمامی رد می‌شد دید این حمام‌دار آتش و هیزم را داغ کرده و نشسته با خدا دارد مناجات و درد دل می‌کند. خدایا تو را شکر می‌کنم که سلطان نشدم اگر سلطان می‌شدم می‌دانم مسئولیتم زیاد می‌شد و ظلم می‌کردم. خدایا تو را شکر که ریاست به من ندادی. خدایا تو را شکر که ثروتمند نشدم. چون من گول می‌خوردم و مال مردم را می‌خوردم. خدایا شکر که من وزیر نشدم خدایا تو را شکر که من استاندار نشدم. خدایا شکر که مقدس اردبیلی نشدم. مقدس اردبیلی تا این را شنید تکان خورد. (گفتم ریا و شرک خیلی ریز و دقیق است مثل مورچه‌ای سیاه که روی سنگ سیاه در شب تاریک ظلمانی راه برود) مقدس اردبیلی داخل می‌رود و سلام می‌کند و گرم می‌گیرد او هم نمی‌شناخت که این مقدس اردبیلی است. مقدس می‌گوید از چند دقیقه قبل اینجا بودم صدای مناجات شما را می‌شنیدم که دعای می‌کردی خدایا شکر که سلطان و وزیر و این‌ها نشدم این دعاهایت خوب بود اما یکی هم گفتی خدا را شکر که مقدس اردبیلی نشدم. می‌خواهم ببینم که مقدس اردبیلی چه جنایتی انجام داده که شما گفتی الحمدالله که مقدس اردبیلی نشدم. حمامچی گفت: مقدس اردبیلی هم کارش درست نیست. مقدس گفت: چطور؟ گفت: این هم یک چیزی قاطی دارد شرک و ریا دارد. گفت: یک داستانی برای مقدس اردبیل نقل می‌کنند می‌گویند یک شب نصف شب بلند شد می‌خواست نماز شب بخواند دلو را داخل چاه انداخت طلا درآمد سه بار طلا در آمد داخل چاه سرازیر کرد گفت خدایا من از تو آب می‌خواهم من با این چیزها گول نمی‌خورم. این طور چیزی می‌گویند درست است؟ مقدس گفت: درست است. (حمامچی نمی‌دانست این خود مقدس است) حمامچی گفت: آن وقتی که این جریان برای او پیش آمد تنها بود یا کسی هم با او بود؟ مقدس گفت: تنها بود. گفت: اگر تنها بود چرا فردای آن روز این داستان در نجف پخش شد. حتما نشسته یک جا خودش تعریف کرده است. یک حمامچی مچ مقدس اردبیلی را می‌گیرد. حواستان جمع باشد ریا اینقدر ریز است. ‌‌‌‌ ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/EW6HJ6IWAclJdNk3NZqCcx به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 @sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh
چوپاني ماري را از ميان بوته هاي آتش گرفته نجات داد و در خورجين گذاشته و به راه افتاد. چند قدمي که گذشت مار از خورجين بيرون آمده و گفت: به گردنت بزنم يا به لبت؟ چوپان گفت: آيا سزاي خوبي اين است؟ مار گفت: سزاي خوبي بدي است. قرار شد تا از کسي سوال بکنند، به روباهي رسيدند و از او پرسيدند. روباه گفت: من تا صورت واقعه را نبينم نميتوانم حکم کنم. پس برگشته و مار را درون بوته هاي آتش انداختند، مار به استمداد برآمد و روباه گفت: بمان تا رسم خوبي از جهان برافکنده نشود... 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
✍ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ( ﺹ ): ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﺎے ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﻪ ﻫﻢ، ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﯾﻜﺪﯾﮕﺮ ﻭ ﯾﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓظے ﺻﺪﻗﻪ ﺍﺳﺖ و ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﻧﻔﺎﻕ فے ﺳﺒﯿﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺩ ... 📚ﻛﺎفے ﺝ 5 ﺹ 569 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄