eitaa logo
𖣘 ܢܚــــܦ̇ܝ‌ܘ‌ܭܝ‌ࡅ࡙ـܩߊ‌ࡅ߭ـܘ
386 دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.6هزار ویدیو
161 فایل
باسلام این گروه جهت اجرای برنامه های فرهنگی وقرآنی درماه مبارک رمضان ایجادشده است دعای فرج،ذکر و دعای روز،سخنرانی کوتاه سبک زندگی،آشپزی،متفرقه،تقویم و مسائل روزو مسابقات در مناسبت ها. سلام امام رضا ع، یادشهدا، نیایش و سلام امام حسین ع و تلنگر اوقات شرعی
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌼داستان کوتاه و پندآموز ✍مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد . عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند. هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده . زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند. ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن. روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد . پس این نصیب توست ... صدقه را بنگر که چه چیزیست!! صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است ... ‌‌‌‌✅به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
🔹9 نكته تربیتی که نباید فراموش کنید 1- همیشه به كودك خود سلام كنید و به او احترام بگذارید. 2- زمانی با كودك بازی كنید كه او مشتاق باشد. 3- از زورگویی پرهیز كنید. 4- با كودك رفتار محبت آمیز داشته باشید. 5- برای آموختن زندگی به كودك عجله نكنید و اجازه بدهید او از كودكی خود لذت ببرد. 6- ناكامی كودك را محترم بشمارید و او را از شكست نترسانید. 7- كودك را برای خودش و بر اساس توانایی هایش پرورش دهید. و نه برای اینكه تصویری از آرزوهای شما باشند. 8- با صبر و سكوت با كودك خود ارتباط برقرار كنید. 9- به سخنان كودك گوش دهید و هرگز سعی در خاموش كردن كودك نکنید. به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
‍ ‍ ‌ ‌ 🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹 ســــــــــاعـــــت 🕗👈 8 🌼 بہ وقت امام هشتـــــم 🌼 اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْْ اولیاءک 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌹صَلَّیَ أللهُ علیکَ یا سُلطـان یا أباألحَسَن یا عَلیَّ بنَ مُوسَی ألرِّضــا🌹 💖🌟💖🌟💖🌟💖🌟💖🌟 
گاهی برای داشتنِ بعضی چیزا تـو زندگیمون خیلی عجلہ می کنیم و وقتـی نمیشـہ، احساس نـا امیـدی می‌کنیم. اما هر چیزی زمانی داره و حکـمتـی پشتـش هسـت کـه مـا نمی‌دونیم ! + صبور باشیم :)💚🌿 به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
🍃🍂داستــــان‌                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ چند سال پیش در یک روز گرم تابستان پسر کوچکی با عجله لباس‌هایش را درآورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت مادرش از پنجره نگاهش می‌کرد و از شادی کودکش لذت می‌برد مادر ناگهان تمساحی را دید که بسوی پسرش شنا می‌کرد مادر وحشت زده به سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت، تمساح پسر را با قدرت می‌کشید ولی عشق مادر آنقدر زیاد بود که نمی‌گذاشت پسر در کام تمساح رها شود کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود صدای فریاد مادر را شنید به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد پسر را سریع به بیمارستان رساندند دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند پاهایش با آرواره‌های تمساح سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخن‌های مادرش مانده بود خبرنگاری که با کودک مصاحبه می‌کرد از او خواست تا جای زخم‌هایش را به او نشان دهد پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخم‌ها را نشان داد سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخم‌ها را دوست دارم اینها خراش‌های عشق مادرم هستند گاهی مثل یک کودک قدرشناس خراش‌های عشق خداوند را به خودت نشان بده خواهی دید چقدر دوست داشتنی هستند ✧✾════✾✰✾════✾✧ به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
🌷خدا تنها کسی است که 🌸وقتی همه رفتند میماند... 💫وقتی همه پشت کردند 🌷آغوش می‌گشاید 🌸وقتی همه تنهايت گذاشتند 💫محرمت می‌شود 🌷وقتی همه تنبیهت کردند 🌸او می‌بخشد 🌷من ازصمیم دل‌خدا را برایت 🌸آرزو ميکنم 💫شبتون زیبا فرداتون پراز خبرهای خوب 🌸 به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
روزتان معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد (علیهم السلام)💐 السلام علیک یابقیة الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) السلام علیک یااباعبدالله الحسین (علیه السلام) السلام علیک یا علی ابن موسی رضا(علیه السلام) السلام علیک یا اهل بیت النبوه جمیعا" ورحمة الله وبرکاته💐   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈ به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
🌺 ️ 🔸شخصی به خدمت امام رضا «علیه السلام» عرض کرد که اهل خانهء من گوشت گوسفند نمی خورند و میگویند که سودا را به حرکت می آورد و از آن درد سر و دردهای دیگر به هم میرسد؛ 🌹 حضرت فرمودند: اگر خدای تعالی گوشتی بهتر از گوشت گوسفند میدانست، فدایی اسماعیل را گوسفند قرار نمیداد. 📚 الکافی: ج۶، ص۳۱۰، ح۲. 🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ  🌹وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💖 به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ 🍃🍂داستــــان‌                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ امام صادق علیه السلام فرمود: در زمان‌های گذشته در میان بنی اسرائیل عابری زندگی می‌کرد که از امور دنیا محروم بود و در وضع بسیار دشواری زندگی می‌کرد همسرش آنچه داروندار داشت در تأمین زندگی مصرف کرد و دیگر آهی در بساط نماند و عابد و همسرش روزهائی را با گرسنگی بسر بردند تا اینکه همسرش مقداری نخ را که ریشه بود پیدا کرد و به شوهرش داد تا به بازار ببرد و با فروش آن غذائی تهیه کند عابد آن را به بازار برد وقتی به بازار رسید دید بازار تعطیل است و خریدارها جمع شده‌اند و مأیوس برمی‌گردند عابد با خود گفت دریا نزدیک است بروم در آنجا وضو بگیرم و دست و صورتم را بشویم تا بلکه راه نجاتی پیدا شود کنار دریا آمد دید صیادی تور به دریا می‌اندازد و ماهی می‌گیرد اتفاقاً تورش را به دریا انداخت و کشید و تنها یک ماهی پلاسیده و بی ارزشی در میان تور افتاده بود! عابد به صیاد گفت این بسته نخ را به این ماهی می‌فروشم صیاد با کمال میل قبول کرد عابد آن ماهی را برداشت و به خانه آمد و جریان را به همسرش گفت همسر ماهی را گرفت و مشغول پاک کردن و بریدن آن شده تا برای پختن آماده کند ناگهان در شکم ماهی مرواریدی گرانبها یافت شوهرش را خبر کرد شوهر آن مروارید را به بازار برد و آن را به بیست هزار درهم فروخت و سپس آن پول کلان را که در دو کیسه بود به منزل آورد در همین لحظه فقیری به در خانه آمد و تقاضای کمک کرد عابد به فقیر گفت: بیا و این یک کیسه را بردار و ببر فقیر خوشحال شد و یک کیسه را برداشت و برد همسر عابد گفت: سبحان الله ما خودمان در حالی که در سختی و دشواری فقر به سر می‌بریم نصف سرمایه ما رفت چند لحظه نگذشت که فقیر دیگری آمد و تقاضای کمک کرد عابد به او اجازه ورود داد تا به او نیز کمک کند او وارد خانه شد و همان کیسه درهم را که فقیر قبلی برده بود آورد و در جای خود نهاد و به عابد گفت: کُل هَنیا مَریئا... از این روزی بخور گوارا و نوش جانت باد من فرشته‌ای از فرشتگان خدا هستم پروردگار تو خواست به وسیله من تو را امتحان کند و تو را شاکر و سپاسگزار یافت 📗 داستان دوستان، جلد۳ ✍ محمد محمدی اشتهاردی ✧✾════✾✰✾════✾✧ به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇👇 https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh به کانال ما در تلگرام بپیوندید 👇👇 https://t.me/sofrehckareimaneh