#فرزندانه
دلایل ریخت و پاش کودکان🧑🚒
وقتی کودک با حالتی غذا می خورد که اجزای غذا را در دست گرفته و نگاه میکند،
و کثیف کاری انجام می دهد، آن هنگام کودک در حال کشف است.
کشف چیزی که تفاوت در مواد غذایی درون غذایش را به او نشان داده،
و ثابت شده که اینگونه کودکان در آینده ریز بین تر هستند،
و تحقیق و تفحص های دقیق تری انجام میدهند.
این را بدانید که تمام دانشمندان و افراد مهم و معروف دنیا در کودکی شان به ریخت و پاش معروف بوده اند.
حالا اگر برای داشتن کودکانی نخبه آماده هستید با آنها همراه شوید، و به آنها در کنار این توانایی ها به مرور زمان نظم را هم یاد خواهید داد.
(یکم شبیه دلداری هم می مونه 😂
اونایی که بچه هاشون خیلی ریخت و پاش دارن امیدوار باشن یه نابغه دارن 😁😝، البته که همه ی بچه ها نابغه ان فقط کافیه استعدادشون کشف بشه )
به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
💐صدای آمدنت را به گوش ما برسان!
💐زمان غیبت خود را به انتها برسان
💐کنار تربت زهرا به وقت نافله ات
💐دعای خویش را به یاری این گدا برسان!
💌پویش بزرگ :
••خانه های مهدوی ••
✨به مناسبت نیمه شعبان در خانه خود جشن بگیرید ✨
🔶از برگزاری مراسم خانوادگی
و نصب پرچم عکس تهیه کنید
🎞تصاویر خود را به آیدی زیر ارسال کنید :
🆔@mt2005
🗓مهلت ارسال : 18 اسفند ماه
کاش آمدنت بهاری باشد برای قلب های پراز ظلمت -🌼-
#اللهمعجللولیکالفرج
به کانال ما در ایتا بپیوندید:👇
https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
#کیک_با_شکر_سرخ
🌀مواد لازم:
آرد یک و نیم لیوان
تخم مرغ محلی 2عدد
کره گاوی ذوب شده نصف استکان
شکر سرخ 200تا 250گرم (بسته به ذائقه خودتون)
آب جوش یک استکان سرخالی
گلاب،دارچین دلخواه
🌀 روش تهیه
شکر را خرد کرده در آب جوش کاملا حل می کنیم
تخم مرغ را با همزن 5دقیقه میزنیم
کره و شکر افزوده در حد یه صلوات هم میزنیم
ارد رو هم الک کرده به مخلوط اضافه میکنیم به اندازه یه صلوات هم میزنیم با دور کند،قوام مواد دقیقا مثل کیک معمولیه
من این کیک داخل تابه رژیمی(دوطرفه) درست کردم،اول تابه کامل چرب کردم،روی شعله پخش کن با حرارت کم گرم شد،مواد ریختم یه قاشق بین دو در تابه گذاشتم که عرق نکنه و سطح کیک حفره ایجاد نشه،حدود یه ساعت طول کشید،،با خلال تست کنید،بعدتابه برگردوندم تا دوطرفش برشته بشه،،،،،تابه من کوچیکه،،این مقدار برای قالب کوچک مناسبه
🍲کانال پخت و پز اسلامی
به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇
https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
#صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَولیِائِکَ
به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇
https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
❣#سلام_امام_زمانم❣
🌱خیال سیر جمالت، طواف حُسن خداست
ندیده هم، مه رویت، چراغ دیده ماست
🌱قسم به صبح ظهور و به لحظه فرجت
که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست.
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
#امام_زمان ارواحنا فداه ❤️
به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇
https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_مائده_آیه_۱۰۰
#زیاد_بدون_گناهکار_انجام_گناه_را_توجیه_نمیکند
از آنجا که بعضی از افراد ممکن است برای گناهان خود بهانه بیاورند و بگویند اکثر مردم این گناهان را انجام می دهند
و بدینوسیله از دستورات خدا شانه خالی کنند و آنها را فراموش نمایند، خداوند با یک قاعده کلی در عبارت کوتاه جلوی این بهانه را می گیرد و می فرماید:
ای پیامبر صلی الله علیه وآله به این افراد بگو:
هیچ گاه افراد پاک با ناپاک یکسان نخواهد بود . اگر چه فزونی ناپاکان تو را به شگفتی فرو برد.
پس ای صاحبان خرد واندیشه از خدا بترسید تا رستگار شوید
به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇
https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
و سلام بر او که می گفت:
«امتحان خدا جلو رومونه
اونی بعداً سرش بالاست
و سینه اش جلو
که اینجا نمرهٔ منفی نگیره
حواسمون باشه
شرمندهٔ آقا نشیم»
• شهید مصطفی صدرزاده🕊•
#شهیدانه
به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇
https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
#کلام_بزرگان🌱
💠🔹حاج اســماعیل دولابی:
🔸همیشه سعی کنید #خــیرخـــواه
دیگران باشید و برای بندگان خدا
چیز خوب بخواهید.
مـــؤمن میتواند با #دل خود به
اهل زمین و آسمان خـیر برساند.
به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇
https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
#داستانک📝
عشق واقعي به خدا
در كنار شهري خاركني زندگي ميكرد كه فقر و فاقه او را به شدت محاصره كرده بود.
روزها در بيابان گرم، همراه با زحمت فراوان و بيدريغ مشغول خاركني بوده و پس از به دست آوردن مقداري خار، آن را به پشت خود بار نموده به شهر ميآورد و به قيمت كمي ميفروخت.
روزي در ضمن كار صداي دور شو، كور شو، شنيد، جمعيتي را با آرايش فوق العاده در حركت ديد، براي تماشا به كناري ايستاده دختر زيباي امير شهر به شكار ميرفت، و آن دستگاه با عظمت از آن او بود.
در اين حين چشم جوان خاركن به جمال خيره كنندهي او افتاد و به قول معروف دل و دين يكجا در برابر زيبايي خيره كننده او سودا كرد.
قافله عبور كرد و جوان ساعتها در اندوه و حسرت ميسوخت. توان كار كردن نداشت، لنگ لنگان به طرف شهر حركت كرد.
به حال اضطراب افتاد، دل خسته و افسرده شده، راه به جايي نداشت، ميل داشت بدون هيچ شرطي، وسيله ازدواج با دختر شاه برايش فراهم شود.
دانشوري آگاه او را ديد، از احوال درونش باخبر شد، تا ميتوانست او را نصيحت كرد ولي پند دانشور بيفايده بود و نصيحت او اثر نداشت و آنچه عاشق را آرام ميكرد فقط رسيدن به محبوبش بود.
مرد دانشور آخر به او گفت:
«تو كه از حسب و نسب و جاه و مال، شهرت و اعتبار و زيبائي بهرهاي نداري و عشق خواسته تو از محالات است و اكنون كه راه به بنبست رسيده، براي پيدا شدن چارهي درد جز رفتن به مسجد و قرار گرفتن در سلك عابدين راهي نميبينم. مشغول عبادت شو شايد از اين راه به شهرت رسيده و گشايشي در كارت حاصل شود.»
خاركن فقير پند دانشور را به كار بست،كوه و دشت و كار و كسب خويش را رها كرد و به مسجدي كه نزديك شهر بود و از صورت آن جز ويرانهاي باقي نمانده بود آمد و بساط عبادت خود را جهت جلب نظر اهالي در آنجا پهن كرد.
كمكم كثرت عبادت و به خصوص نمازهاي پيدرپي، به تدريج او را در ميان مردم مشهور كرد، آهسته آهسته ذكر خيرش دهان به دهان گشت و همه جا سخن او به ميان آمد.
آري سخن از عبادت و پاكي و ركوع و سجود او در ميان مردم آنچنان شهرت گرفت كه آوازه او به گوش شاه رسيد و شاه با كمال اشتياق قصد ديدار او كرد.
شاه روزي كه از شكار باز ميگشت، مسيرش به كلبهي عابد افتاد،
شاه تصور ميكرد به خدمت يكي از اولياء بزرگ الهي رسيده، تنها كسي كه خبر داشت اين همه عبادت و آه و ناله قلابي و توخالي است خود خاركن بود.
در هر صورت پادشاه سر سخن را با آن جوان باز كرد و كلام را به مسأله ازدواج كشيد، سپس با يك دنيا اشتياق داستان دختر خود را مطرح كرده كه اي عابد شب زندهدار، تو تمام سنتهاي اسلامي را رعايت كردهاي مگر يك سنت مهم و آن هم ازدواج است، ميداني كه رسول اكرم (ص) بر مساله ازدواج چه تأكيد سختي داشت. من از تو ميخواهم به اجراي اين سنت مهم برخيزي و فراهم آوردن وسيلهي آن هم با من، علاوه بر اين من ميل دارم كه تو را به دامادي خود بپذيرم.
جوان بعد از شنيدن سخنان شاه در يك دنيا حسرت فرو رفت و در جواب شاه سكوت كرده و شاه به تصور اين كه حجب و حياء و زهد و عفت مانع از جواب اوست چيزي نگفت، از جوان عابد خداحافظي كرد و به كاخ خود رفت، صبح شد، شاه يكي از دانشوران را خواست و داستان عابد را با او در ميان گذاشت و گفت به خاطر خدا و براي اينكه از قدم او زندگي من غرق بركت شود نزد او رو و وي را به اين ازدواج و وصلت حاضر كن.
عالم آمد و پس از گفتگوي بسيار و اقامه و دليل و برهان و خواندن آيه و خبر، جوان را راضي به ازدواج كرد.
سپس نزد شاه آمد و رضايت عابد را به سلطان خبر داد.
مأموران شاه به مسجد آمدند و با خواهش و تمنا لباس دامادي شاه را به او پوشاندند و او را مانند نگيني در حلقه گرفتند و با كبكبه و دبدبه شاهي به قصر آورند.
وقتي قدم به بارگاه شاه گذاشت و چشمش به آن همه شكوه و عظمت افتاد، غرق در حيرت شد و ناگهان برق انديشه درون جان تاريكش را روشن كرد، به اين مساله توجه نمود، من همان خاركن مسكين و دردمندم، من همانم كه مردم عادي حاضر نبودند سلامم را جواب بدهند، منهمان گداي دل سوختهام كه از تهيهي قرص نان جويي و پارچهاي كهنه عاجز بودم، من همان پريشان عاجز و بينواي مستمندم!
آري جوان بر اساس آيات الهي به فكر فرو رفت، كه من همان خاركنم كه بر اثر عبادت ميان تهي، و طاعت ريايي به اين مقام رسيدم، آه بر من، حسرت و اندوه از من، اگر به عبادت حقيقي و طاعت خالص اقدام ميكردم چه ميشدم؟
در غوغاي پر از آرايش ظاهري دربار، چشم دل خاركن باز شد، جمال دوست در آئينهي دلش تجلي كرد. با قدم اراده و عزم استوار، پاي از دربار بيرون گذاشت و به سوي نماز و عبادت واقعي و بندگي حقيقي خدا حركت كرد.
وقتي نماز ريائي و ميان تهي و الفاظ بيمعني اين گونه براي حل مشكل مدد كند، نماز واقعي و عبادات خالصانه، و طاعت بيريا چه خواهد كرد؟
📚 كتاب طاقدیس مرحوم نراقی