محمد صدیق منشاوی
محمدصدیق منشاوی (به عربی: محمد صديق المنشاوي) (زاده ۱۹۲۰ در منشاه- درگذشت ۱۹۶۹) او از بزرگترین قاریان اهل سنت جهان از نظر عالمان دینی میباشد. وی در روستای منشاه در استان سوهاج مصر به دنیا آمد پدرش السید صدیق منشاوی و برادرش محمود صدیق منشاوی نیز مانند محمد صدیق منشاوی از قاریان بودند که تلاوت آنها در رادیو و تلویزیون پخش شدهاست.وی برای تلاوت قرآن به چند کشور مانند اندونزی، اردن، کویت، لیبی، فلسطین (مسجدالاقصی), عربستان سعودی، سوریه، عراق، پاکستان، مغرب و سودان سفر کرد؛ سفر وی به اندونزی در سال ۱۹۵۵ در سن ۳۵ سالگی همراه با استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد بود. اولین سفر خارجی استاد محمد صدیق منشاوی به کشور اندونزی بود[نیازمند منبع] که این سفر به دعوت اولین رئیسجمهور این کشور یعنی احمد سوکارنو صورت گرفت.[۱] در سال ۱۹۶۶ به بغداد سفر کرد و در سال ۱۹۶۹ به همراه خلیل الحصری به کشور لیبی سفر کرد.محمد صدیق منشاوی، در سن ۴۹ سالگی در قاهره درگذشت.
گهواره جنبان حسین سلمان گويد:
روزي به در خانه ي حضرت زهرا عليهاالسلام رفتم و اذن ورود گرفتم و چون داخل شدم ديدم كه حضرت زهرا عليهاالسلام مشغول آسياب كردن است و دستاس را مي چرخاند در حاليكه دستان مباركش مجروح شده است.
عرض كردم: «اي سيده ي زنان و اي مخدره دوران! چرا به فضه دستور نمي دهيد تا دستاس نمايد.»
جواب فرمود: «پدر بزرگوارم امر فرموده كه كارهاي خانه يك روز بر عهده ي من و يك روز بر عهده ي فضه باشد و اينك نوبت من است.»
در اين سخن بوديم كه ناگاه امام حسين عليه السلام در گهواره به گريه درآمد. پس عرض كردم:
«اي سيده ي عالميان! مرا نيز در كارتان شريك نماييد.»
حضرت فرمود: «تو دستاس كن تا من حسين را آرام نمايم.»
سلمان گويد: «من مشغول دستاس كردن شدم. مدتي بعد بانگ اذان برخاست و من جهت اقامه ي نماز عازم مسجد شدم.»
پس از نماز اميرمؤمنان عليه السلام را گفتم:
«اي اميرمؤمنان! شما اينجا نشسته ايد و فاطمه ي
زهرا دستان مباركش از دستاس كردن مجروح شده است.»
پس اميرمؤمنان عليه السلام گريان شد و فورا به خانه رفت. هنوز مدت كوتاهي نگذشته بود كه آن حضرت شادمان و خوشحال بازگشتند.
حضرت ختمي مرتبت صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:
«يا علي! گريان رفتي و خندان آمدي؟!»
عرض كرد:
«يا رسول الله! چون وارد خانه شدم، فاطمه را ديدم كه از خستگي خوابيده است و دستاس بي آنكه كسي آنرا حركت دهد مي گردد و گهواره ي حسين بي آنكه كسي آنرا بجنباند در حال جنبش است و ندائي مي آمد كه براي حسين لالائي مي گفت و چنين مي خواند
ان في الجنة نهراً من لبن
همانا در بهشت رودخانه ای از شیر جاری است
لعليٍ وحسينٍ وحسن
برای علی، حسین و حسن (علیهم السلام)
كل من كان محباً لهم
هر کس آنها را دوست بدارد
يدخل الجنة من غير حزن
بدون هیچ غم و اندوهی وارد بهشت می شود
حب أهل البيت فرضٌ عندنا
عشق به اهل بیت بر ما واجب است
وبهذا الحب لا نخشى المحن
و با این عشق، از رنج ها و سختی ها نمی هراسیم
پس حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:
«يا علي! بشارت باد تو را به بهشت جاويدان و جوي شير كه طعم آن هرگز متغير نمي شود و بشارت باد دوستان تو را.»
آنگاه فرمود: «يا علي! آيا دانستي كه چه كسي دستاس را مي چرخانيد و چه كسي گهواره را مي جنباند.»
عرض كرد: خدا و رسولش بهتر مي دانند.»
حضرت فرمود: «آنكه گهواره را مي جنباند، جبرئيل و آنكه دستاس را مي چرخانيد ميكائيل بود.» [2] .