eitaa logo
𖣘 ܢܚــــܦ̇ܝ‌ܘ‌ܭܝ‌ࡅ࡙ـܩߊ‌ࡅ߭ـܘ
387 دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.6هزار ویدیو
161 فایل
باسلام این گروه جهت اجرای برنامه های فرهنگی وقرآنی درماه مبارک رمضان ایجادشده است دعای فرج،ذکر و دعای روز،سخنرانی کوتاه سبک زندگی،آشپزی،متفرقه،تقویم و مسائل روزو مسابقات در مناسبت ها. سلام امام رضا ع، یادشهدا، نیایش و سلام امام حسین ع و تلنگر اوقات شرعی
مشاهده در ایتا
دانلود
خـ♥️ــدای بزرگ میخواند مـ✋ــا را ♦️عاشقان وقت نماز است ♦️اذان میگویند 🤲🤲🤲🤲 به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
💚 خدایا بحق فرق بشکافته مولایمان علی (ع) خدایا به حق پهلوی شکسته مادرمان حضرت فاطمه(س) بحق ناله های دل مادرمان حضرت زهرا (س)😭😭😭😭😭😭 بحق امام زمانمان مهدی صاحب الزمان (عج) هرکسی هرجای دنیا دلش شکسته چشماش خیس شد و از ته قلبش صدات زد و تنها امیدش به یاری توست دست نیاز به سوی تو بلند کرده دست خالی برش نگردون.. 🌸همه دل شکسته ها.. 🌸حاجت دارا... 🌸مریض دارا... 🌸جوونای دم بخت... به حرمت این لحظات معنوی هیچ خانه‌ای غم دار هیچ مادری داغ دیده هیچ پدری شرمنده هیچ محتاجی ستم دیده هیچ بیماری درد دیده هیچ چشمی اشکبار هیچ دستی محتاج و هیچ دلی شکسته نباشه 🌸همه کسایی که التماس دعا دارن... یاارحم الراحمین"یا قاضی الحاجات"یا مجیب الدعوات"یا غیاث المستغیثین"یا رب العالمین" تموم امیدمون به خودته جز تو پناهی نداریم.... درحق همدیگر دعا کنیم و مادر آقا صاحب الزمان مادر ابا عبدالله الحسین (ع) رو شفیع قرار دهیم.... به امید حاجت روایی همه حاجت دارها "آمين يا رب العالمين" 🌹✨ ✨🌹 به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋🍋 چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار: حکایت اول: از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند! حکایت دوم: پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود... پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم... پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را هدایت میکند...! دختر گفت: پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟ حکایت سوم: از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری... مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم... صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد... گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم... گفتند: پس تو بخشنده تری... گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم... حکایت چهارم: عارفی راگفتند: خداوند را چگونه میبینی؟ گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را می گیرد... {•اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج•} ‌ به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلوات خاصه امام رضا (ع) رو به حرم رضوی برحسب ادب دست برسینه می گذاریم و می خوانیم. 🕊🌹✨آمــــــدم ای شاه سلامت ڪنم 🕊🌹✨عـــرض ارادت به مقامت ڪنم 🕊💚✨بنیابت ازمولا صاحب الزمان عج 🌺اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی 🍃 الرِّضَا الْمُرتَضَی... 🌺اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَحُجَّتِکَ عَلیٰ 🍃مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ، 🌺اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً، 🍃زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً، 🌺کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. ✧الســلام علیڪ یا غریب الغربا ✧ ✧الســلام علیڪ یا معین الضعفا ✧ ✧الســلام علیڪ یا علے بن موسی الرضا (؏) ✧بحق امام رئوف عجل لولیڪ الفرج✧ 🤲 ☆🌺〰️🍃〰️🌺〰️🍃☆ 🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ در یک شب زمستان که برف زیادی می‌بارید و پاسی از شب گذشته بود ناگهان صدای دق الباب در منزل شیخ عبدالکریم حائری به صدا در آمد کربلائی علیشاه خادم حاج شیخ رفت در را باز کرد دید پیرزنی است می‌گوید: از همسایه‌های کوچه پشتی هستم شوهرم از درد دارد به خود می‌پیچد نه زغالی برای گرم شدن کرسیمان داریم و نه دوائی برای خوب شدن خادم پیر با بی‌حوصلگی گفت: مگر اینجا زغال فروشی یا دواخانه است این وقت شب این چیزها پیدا نمی‌شود برو فردا صبح بیا، سپس در را بست و به اتاق برگشت یک وقت متوجه شد دید حاج شیخ روبرویش ایستاده است ولی نگاههایش مثل همیشه نبود پرسید با چه کسی صحبت می‌کردی؟ خادم ماجرا را شرح داد حاج شیخ دگرگون شد گفت: اگر فردای قیامت خداوند از تو بپرسد: ای شیخ علی چرا نیازمند بینوائی را در شب سرد زمستانی از در خانه رد کردی حال آنکه خود در خانه گرم بودی چه جوابی برای گفتن داری؟ اگر خداوند از من بپرسد از پاسخ عاجز و درمانده خواهم شد خادم سر به زیر کشید و به فکر فرو رفت حاج شیخ فرمود: آیا خانه پیرزن را بلدی؟ عرض کرد بله توی کوچه پشتی می‌نشیند حاج شیخ لباسش را به تن کرده گفت: راه بیفت باید به خانه پیرزن برویم این را گفت و به راه افتاد خادم با عجله فانوس را برداشت و کلاه پشمینش را روی گوش‌هایش کشید و پیشاپیش حاج شیخ به راه افتاد آن دو با کهولت سنشان با آن برف و سرما کوچه ها را طی کرده به در منزل پیرزن رسیدند خادم دق الباب کرد پیرزن در را باز کرد سلام کرده عرض کرد آقا خدا طول عمرتان بدهد توی این سرما این موقع شب اینجا چه می‌کنید؟ حاج شیخ با مهربانی پس از جواب سلام فرمود: حال شوهرت چطور است؟  پیرزن طاقت نیاورد زیر گریه زد و جواب داد هنوز هم مریض است به دادمان برسید رنگ از صورت حاج شیخ پرید پیرزن در خانه را باز کرد حاج شیخ زیر لب ذکری گفت و وارد اتاق کوچکی شد پیرمرد لاغر اندام زیر کرسی خاموش اتاق از درد به خود می‌پیچید حاج شیخ سلام کرد و روبروی او نشست پیرزن با ذوق گفت: نگاه کن مشهدی حاج شیخ عبدالکریم به خانه ما تشریف آورده‌اند پیرمرد ناله‌اش را فروکش کرد چشم‌های سرخ شده‌اش را به چهره حاج شیخ خیره کرد و با درد سلام کرد حاج شیخ پاسخش داد و پرسید مشهدی چه کسالتی دارید؟ پیرمرد دست‌هایش را روی دلش گذاشت پیرزن گفت: آقا اتاقمان سرد است دوائی هم برای او نداریم دو سه روزی است او دل درد دارد و از غروب امروز حالش بدتر شده است حاج شیخ دست پر مهرش را بر پیشانی پیرمرد گذاشت بعد به خادمش گفت: هر چه زغال در خانه داریم بردار بعد به خانه دکتر برو و هرچه زوتر دکتر را همراه خود بیاور خادم از اتاق بیرون رفت شب از نیمه گذشته بود که خادم همراه دکتر به درون اتاق وارد شدند دکتر با تبسم سلامی کرد خادم کیسه زغال را به دست پیرزن داد پیرزن صورتش روشن شد آن را با خوشحالی گرفت و به سراغ منقل خاموش زیر کرسی رفت دکتر پیرمرد را معاینه کرد و دواهائی را که با خود آورده بود به او خورانید بعد نسخه ای نوشت و آن را به دست خادم داد و گفت: فردا صبح دواها را برایش تهیه کن تا حالش کاملاً خوب شود پیرزن منقلش را که پر از زغال‌های سرخ آتشین بود زیر کرسی گذاشت کرسی پر از گرما شد لحظات بعد به همراه حاج شیخ و خدمتکار دکتر را تا در اتاق بدرقه کرد و دکتر خداحافظی کرده رفت حاج شیخ با مهربانی پیشانی پیرمرد را بوسید آنگاه از پشت کرسی بلند شد با خادم از پیرمرد و پیرزن خداحافظی کردند و رفتند در بین راه حاج شیخ از خادم پرسید: روزانه چقدر نان و گوشت برای خانه ما خرید می‌کنی؟ خادم پاسخ حاج شیخ را گفت: حاج شیخ ایستاد و رو به او کرده گفت: از فردا نان و گوشت خانه را دو قسمت کن یک قسمت آن را برای خانه پیرمرد و قسمت دیگرش را برای خودمان بگذار حاج شیخ دیگر چیزی نگفت و به راه خود ادامه داد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
💌بدانید که هریک از شما به قدرت عظیمی دسترسی دارید وآن قدرت دعاست. این قدرت شما را قادر می سازد تا کوهها را از سر راهتان بردارید . 👌ما با طوفان های زیادی روبرو می شویم اما خداوند به ما این توان راداده است که بر هر طوفان زندگی غلبه کنیم .وهنگامی که دعا میکنیم اتفاقی می افتد . 😔ما زمان اندکی را صرف دعا میکنیم و زمان زیادی را صرف صحبت درباره خود مشکل 💚اگر شروع به دعا کنیم واز صحبت درباره مشکل دست برداریم شاهد امور خارق العاده ایی خواهیم بود. ما باید بیشتر پرستش کنیم باید وقت بیشتری صرف کنیم،وقتی به حضور خداوند می روید ،یکسره راجع به مشکلات صحبت نکنید ! یکسره نگویید من فلان مشکل فلان مشکل را دارم.مشکلات را فراموش کنید بلکه شروع به پرستش خداوند کنید ، خداوند بینا و آگاه است . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
216.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب قشنگ‌ترین اتفاقیست که تکرار می‌شود تا آسمان زیبائی‌اش را به رخ زمین بکشد الهی نگاهت سایه‌بانی است امن برای شب‌های تارم مبادا سایه‌ات را از سرم برداری که آفتاب عشق زیر سایه تو می‌تابد خـ♡ـدایـا پنـاه شبــ☆ــم بـاش •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست... ✨هرکجا هست،خدایا به سلامت دارش.. 💚 به رسم هر انتظار،برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم به امید ظهورمولای غریبمان.. الهی عظم البلا..⚡️به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 @sofrehkareimaneh
🌷بسم الله الرحمن الرحیم 🌷 🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم حضرت امام عسکری علیه‌السلام می‌فرمایند: ‌ عابدترین مردم کسی است که واجبات را برپا دارد؛ زاهدترین مردم کسی است که حرام را وانهد؛ کوشاترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند. (بحارالأنوار، جلد۷۵، صفحه۳۷۳) 🪷ذکر روز چهارشنبه:یاحی یا قیوم (۱۰۰) به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 @sofrehkareimaneh
یاحی یاقیوم؛یارب العزه: من نادانم که دانش بخشیدی،گمراهم که هدایت کردی،ناتوانی که تواناییش دادی،گناهکاری که برگناهش پرده پوشاندی پس ای بخشنده بی عوض مرا بعدازآنکه هدایت یافتم به تاریکی و گمراهی میفکن . آمین یالطیف (۲۱۸)به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 @sofrehkareimaneh