✅نامه امام زمان(عج)به شیخ مفید :
✍️الهم عجل لولیک الفرج میشد زودتر از این ها هم اتفاق بیفتد...میشد زودتر بیایند به پیشم فقط کافی بود که پای قرارهایشان بمانند و دلشان با هم یکی شوند؛
اگر میبینی این همه تاخیر افتاده و من حبس شده ام دلیلش خود آنها هستند کارهایی که میکنند خبرش میرسد کارهایی که توقعش را از آنها ندارم.
📚بحارالانوار،ج۵۳،ص۱۷۷
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
🕊همای رحمت
.
🌿آیت الله مرعشی نجفی میفرمودند:
شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین(ع)با جمعی حضور دارند. حضرت فرمودند:
.
شاعران اهل بیت را بیاورید.دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند.فرمودند:
شاعران ایرانی را نیز بیاورید.آن گاه محتشم و چند تن از شاعران ایرانی آمدند.فرمودند:شهریار ما کجاست؟! شهریار آمد.حضرت خطاب به شهریار فرمودند:شعرت را بخوان !
.
شهریار این شعر را خواند:
.
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را ... الی آخر
.
آیت الله مرعشی فرمودند:
وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم چون من شهریار را ندیده بودم,فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟
.
گفتند:
شاعری است که در تبریز زندگی می کند. گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید.
.
چند روز بعد شهریار آمد.
دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (ع)دیده ام.
از او پرسیدم :
این شعر«علی ای همای رحمت»را کی ساخته ای؟
شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته ام؟
چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام .
.
مرحوم آیت الله مرعشی به شهریار می فرمایند:
چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین(ع) تشریف دارند.
حضرت شاعران اهل بیت را احضار فرمودند:
ابتدا شاعران عرب آمدند.
سپس فرمودند:
شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند . آنها نیز آمدند.
بعد فرمودند شهریار ما کجاست؟
شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید.
آن گاه حضرت فرمودند:
شهریار شعرت را بخوان! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید.
شهریار فوق العاده منقلب می شود و می گوید:
من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم.
تاکنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام .
.
آیت الله مرعشی فرمودند:
وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت,معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده،من آن خواب را دیده ام .
.
ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند:
یقینا در سرودن این غزل،به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید.
البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (س)است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است.
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
🌿مثل پرطاووس!
قدیمها وقتی که قرآن میخواندند، برای اینکه نشانه بگذارند که تا کجا خواندهاند
از پر طاووس استفاده میکردند، و هیچ گاه هیچ کس از پر کلاغ استفاده نمیکرد،
چون قرآن زیباست و چیزی هم که در دل آن قرار میگیرد باید زیبا باشد.
امام حسین(ع) حقیقت قرآن است،
پس اگر کسی میخواهد در دل او جای بگیرد و در کنار او قرار بگیرد،
و همراه و همگام با او باشد شرطش این است که یک
زیباییهایی از خود نشان بدهد.
حبیب بن مظاهر به خاک و خون کشیده شده بود،
امام حسین(ع) بر بالین او آمد و یک جمله به او
گفت که اشاره به همین حقیقت داشت.
حضرت فرمود: «لَقَد کُنتَ فاضِلاً»
حبیب تو آدم با فضیلتی بودی،
یعنی آن چیزی که مرا به تو پیوند داد، فضیلت تو بود.
و این یک درس و بلکه یک پیغام به همه ماست که اگر میخواهید
با من حسین بن علی(ع) جوش بخورید و پیوند و
ارتباط برقرار کنید، باید اهل فضیلت باشید.
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
♥️ #امام_علی (ع) فرمودند:
🌴 أعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ.
🍃 بزرگترین بلا، از دست دادن اُمید است.
📖غررالحکم، 2860.
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
از بهلول پرسیدند
در قبرستان چه میکنی؟؟؟
اودرجواب گفت:
با جمعی نشسته ام که به من آزار نمی رسانند. حسادت نمیکنند.
دروغ نمی گویند. قضاوت نمیکنند. خیانت نمیکنند.
مرا به یادسرای آخرت می اندازند. و بالاتر از همه ی اینها. اگر
از پیششان بروم۰۰۰۰
پشت سرم بد گویی نمیکنند...
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
🌙💥🌙💥🌙💥🌙💥🌙💥
آقا همہ جا نام شما ورد زبان اسٺ
بر منتظرټ هجر شما بارگران اسٺ
آقا دل ما شعبہ اے از عشق وصالٺ
خارج ز شمار است همہ لطف و ڪمالٺ
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
#دلنوشته
ای صاحبِ لحظه هایم بگو!
تا کی شب به شب،به سرودِ آمدنت، مرثیه ی حیران بخوانم؟!
پس کدامین روز مرا به افق نگاهت خواهد رساند؟
من تمامِ عشق را در این انتظار تصویر کرده ام،مثل دویدنِ نقطه ها پشتِ هم تا شنیدم نغمه ی انا بقیة الله
دعا کن! دعا کن چشمِ این روزگارِ سنگین، زودتر به آمدنت روشن شود.
خدا به شما،نه نمی گوید.
من هم دعا می کنم و برای روزهای باقی۹ مانده ی آن اتفاق بزرگ،همه ی دار و ندارم (دلم) را نذر می کنم.
همان دلی که در انتظارت همچون گُلی هر صبح جمعه می شکفدُ هر غروب،می پژمرد بی تو...
حتم دارم می آیی،زودتر از غروب.
می آیی و زمین جرعه جرعه بی قراریش را به پایت می ریزد
آسمان اما با دیدنت،بغضِ هزارساله اش می شکند...
کاش باشم و آن روز به تمامتِ بیقراری و چشم انتظاری به استقبالت بیایم.
🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊
شبتون پر نور التماس دعا
یاعلی مدد
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
🍃🍃
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟؟...
گفت: آری...
مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛
یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم..
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...!
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم...
گفتند: پس تو بخشنده تری...!
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!!
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!!
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
🦌« شکار هارون و معرفی قبر امام علی (ع) »
🗽وقتی که حکومت بنی عباس به هارون الرشید رسید، روزی او به کوفه رفت و گفت:
مایلم که امروز به شکار بروم. سگ ها و بازهای شکاری به حرکت درآمدند و به طرف بیابان به راه افتادند، پس از مدتی به گله های آهو رسیدند. سگ ها بر روی زمین و بازها از هوا به آهوان حمله کردند، آهوها فرار کردند و بر فراز تپه ای رفتند.
سگ ها در تعقیب آنها به تپه رسیدند اما در دامان تپه ماندند و بالا نرفتند، بازها هم از حرکت باز ایستادند و برگشتند. هارون از این حادثه شگفت زده شده بود. مدتی گذشت آهوان احساس آرامش کردند و از تپه پایین آمدند، دوباره سگ ها حمله کردند و آهوها به تپه رفتند و سگ ها بازگشتند. هارون تعجب کرده بود و فهمید که اینجا مکان عجیبی است. دستور داد اطراف را بگردند و کسی را که آن مکان را می شناسد پیدا نمایند.
پیرمردی را در آن حدود دیدند، او را به نزد هارون آوردند.
هارون از او پرسید: اینجا چه خبر است؟
پیرمرد ابتدا می ترسید پاسخ بدهد، پس از اینکه مطمئن شد خطری متوجه او نیست گفت: روزی با پدرم به اینجا آمدم، پدرم می گفت:
حضرت امام صادق (ع) فرمودند:
اینجا قبر حضرت علی (ع) است.
هارون دستور داد بقعه و بارگاهی در آنجادرست کنند. پس از آن به مرور زمان دیگران تعمیر و تکریم کردند و در زمان آل بویه بنای با شکوهی ساخته و نادر شاه آن را طلا کاری کرد.
📖 منبع: بیست داستان و چهل حدیث گهربار از حضرت علی(ع)
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
🌱🌱
پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود...
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!!
پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:
ان شاءالله خدا او را هدایت میکند...!
دختر گفت:
پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!...
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
⚜حضرت علی و سلمان فارسی⚜
امیرالمؤمنین علی (ع) بالای بام خانه، خرما تناول می کرد، حضرت در سنین جوانی بودند، سلمان فارسی در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت.
حضرت علی (ع) دانه خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان رها کرد. سلمان گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سال هستید؟ حضرت فرمودند: ای سلمان من را از نظر سن و سال کوچک و خود را بزرگ می بینی. قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟
چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد؟ سلمان با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواست.
حضرت علی فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود.
من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد. سلمان عرض کرد: نشانه دیگری در آنجا بود، برایم بیان فرمایید.
امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود:
این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید. سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد، با عجله خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا، من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام.
محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم.
به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ، در حال استراحت بودم وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد، من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم.
از همان اطراف گلی کندم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت، از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام.
امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند.
رسول خدا فرمودند:
ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم، درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت.
وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر داد.
بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء از زمان آدم تاکنون که گرفتار شده اند علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است.
📜 القطره، ج1، ص282 _ نفس الرحمن، ص 119 _ الاحتجاج، ج1، ص83.
♥️ #فقط_حیدر_امیرالمومنین_است♥️
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh
🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى
حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ
اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلی اصحاب الحُسَین🌹
✨
✨✨✨✨✨✨✨✨
✨
🌸نشسته کُنج خیٖابان کربلا دِلِ من
چه خاطرات قَشَنگی ازآن محل دارد
🌸بِ یادِچای شیٖرینِ کَرْبَلایي ها
دِلَم حَلاٰوَتِ اَحْلٰیٰ مِنَ الْعَسل دارد
✨
✨✨✨✨✨✨✨✨
✨
«حُبُّ الحُسـ❤ــیـن هُویَّتُنا...»
❤️صلی الله علیک یااباعبدالله❤️
به کانال ما در واتساپ بپیوندید 👇
https://chat.whatsapp.com/FqsUIOqURg9Jr8XGF5nIwk
به کانال سفره کریمانه در ایتا و تلگرام بپیوندید 👇
@sofrehckareimaneh