#بامیه_خونگی
برای شربت:
۱ لیوان آب
۲ لیوان شکرسرخ
۴ ق غ گلاب
یک ق غ آبلیمو طبیعی
۲ ق غ زعفران دمکرده
تمام مواد شربت رو مخلوط کرده و روی حرارت قرار میدیم تا شربت یکدست بشه و شکرت هایی که دور قابلمه جمع میشه با قاشق جدا کنید که وارد شربت نشه و شربت شکرک بزنه
برای خمیر:
1 لیوان ارد
25گرم کره
۱ لیوان آب
۲عدد تخم مرغ
1 ق غ عسل
ابتدا داخل قابلمه، آب و کره و عسل رو میریزیم و هم میزنیم تا کره ذوب بشه(دقت کنین آب داغ نشه قبل ریختن آرد ) ،بعد آرد رو ریخته و مدام هم میزنیم و خمیرو بازو بسته میکنیم با حرارت کم تا خمیر وسط قابلمه جمع شه ،به مدت پنج تا ده دقیقه،خمیرو داخل ظرفی میریزیم و میذاریم خنک شه و بعد وانیل رو ریخته و تخم مرغ رو یکی یکی اضافه و با همزن برقی میزنیم تا خمیر کمی حالت چسبندگی داشته باشه و یکدست شه،
داخل قابلمه روغن رو مقداری گرم میکنیم (نباید داغ شه) و موادو داخل قیف میریزیم و با ماسوره مخصوص بامیه ریخته و با قیچی چرب شده میبریم و با حرارت کم زیرو رو میکنیم تا سرخ شه و بعد وقتی داغه داخل شربت خنک (حتما باید شربت خنک باشه که نرم نشه ترد شه)میریزیم و با پودر پسته تزیین میکنیم😍❤️ .
🍲نوش جان
سر سفره افطار مارو هم از دعای خیرتون بی نصیب نکنید😍🙏
طاعاتتون قبول درگاه حق
#التماس_دعا
@sofrehckareimaneh
#دنیای_مدیریت_مومنانه
💚خانم ها بخوانند👇
❇️ ادب یعنی احترام و احترام یعنی رعایت اصل کرامت نفس.
☢️ یکی از مواردی که خانم ها باید در خانواده رعایت کنند اینه که مراقب زبانشون باشن که هر حرفی رو نزنن. در این زمینه خوب برخورد کردن با شوهر و حفظ احترامش یکی از ارکان #مدیریت خانه هست.
🌺 امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید: جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّل
جهاد زن خوب شوهر داری کردن اوست...
حکمت 136
⭕️ یا گاهی اوقات خانم تا ناراحت میشه شروع میکنه به نیش و کنایه زدن...
این خراب میکنه بچه ها رو...
✅ روانشناس ها در مورد رابطه زن و مرد یه مطلبی رو میگن که در کلام اهل بیت علیهم السلام هم این مطلب اومده.
✔️ روانشناس ها به خانم ها توصیه میکنن و میگن: وقتی شوهرتون خونه اومد تا 20 دقیقا اول هیییچ حرف منفی ای نزن. هیچ خواسته ای رو مطرح نکن. کلا حرفای منفی رو بذار کنار. هیچ عیبی نگیر و هیییچ انتقادی نکن.😌☺️
🌺💕 اهل بیت علیهم السلام هم به خانم ها فرمودن: همون اول که آقا به خونه اومد اظهار عشق کن...🥰😘😍
وَ أَنْ تَسْتَقْبِلَهُ عِنْدَ بَابِ بَیْتِهَا فَتُرَحِّبَ بِهِ
مکارمالاخلاق/214
@sofrehckareimaneh
#آقایان_بخوانند
👱 #سیاست_های_مردانه
✅ در انجام امور حتما با او #مشورت کنید و تک رای نباشید تا او حضورش را در زندگی بیشتر لمس کند و به پوچی نرسد که همیشه در نهایت تصمیم گیرنده فقط همسرم هست و من هیچ نقشی در زندگی خود ندارم.
✅ وقتی همسر شما از چیزی ناراحت و عصبانی هست او را با مهر و محبت آرام کنید و برای او تکیه گاه مناسبی باشید، بگویید که شرایط او را به خوبی درک می کنید و آنچه در توان دارید بکار می برید و او را حمایت می کنید. به این صورت او احساس غرور می کند از پشتوانه عاطفی محکمی که دارد
💞 @sofrehckareimaneh
🌹⬅️زندگی نامه محمود علی البنا
محمود على البناء در روستاى ( شبرا باص ) مرکز شبین الکوم استان منوفیّه به روز ۱۷/۱۲/۱۹۲۶ میلادى متولد شد، او در دامن طبیعتِ روستائى و زندگى تقلیدى و فطرتى که بر همه جریانات غالب مى شود، رشد و نمُو نمود، و این طبیعت روستائى در تکوین شخصیّتِ جامعه کشاورز که به دنبال زندگى شرافتمندانه و پاکى است که پایه و اساس آن را کوشش و عَرق ریختن و… تشکیل مى دهد، نقش بسیار بارزى دارد، از سعادت هاى انسان روستائى آن است که پسرى داشته باشد که او را در زراعت و تجارت کمک کار و تکیه گاه باشد، اما حاج على رحمة الله به چیزى غیر از آنچه اهل روستا داشتند فکر مى کرد، او با علم فطرى خود دریافت که ساده ترین راه ها و نزدیک ترین آنها براى رسیدن به بهشت، اطاعت پروردگار است و نیز فرزند صالحى که براى والدینش دعا کند، و صلاح کامل و قرب به خداوند و پیامبرش به تنهائى نجات دهنده نیست، مگر با راه یافتن به حصار مستحکم قرآن کریم؛ که نورى ساطع و زاد و توشه اى است که هرگز قطع نمىگردد، حاج على از اولین لحظه اى که صاحب فرزندى گردید، متوجه نعمت کاملى که خداوند به او داده بود شد، زیرا عزت و وجاهت از آن فرزند کوچک که خداوند او را براى حفظ کتابش برگزیده بود آشکار بود، پدرش نامى از نام هاى پیامبر(ص) را بر او نهاد یعنى (محمود) چرا که قدوم این کودک مایه سپاسگزارى و ثناء از درگاه خداوند بود؛ پس از میلاد او برکت به خانه آمد و خیر و نیکى بر خانواده ریزش کرد با آمدن او روح نشاط و زندگى در خانواده و پدر خانواده دمیده شد، پدرى که ازهیچ کوشش و عاملى که فرزندش را براى حفظ قرآن کریم کمک کند دریغ نکرد، زیرا مى خواست که فرزندش پیشاپیش صفوف قاریان قرآن کریم قرار بگیرد، قاریانى که در صورت عمل به قرآن کریم از خاصّان درگاه خداوند خواهند شد، هنگامى که این طفل کوچک بزرگ شد پدرش او را به آموزشگاهِ (مکتب) استاد موسى رحمة الله در روستاى “شبرا باص” برد. استاد موسى بر یادگیرى حفظ و تجوید شاگردانش بسیار حریص بود و بیشتر نسبت به محمود که چون ستاره اى در میان آنها مىدرخشید حرص داشت، کودکى که علائم نبوغ و نشانه هاى اهلیّت قرآن بالاخص مخارج الفاظ و دقت در گفتار از او پیدا بود، این در حالى است که او در سن ۶ سالگى قرار داشت، مضافاً به هوش زیاد و التزام و دقت و ممارست، تعامل با کلمات قرآن کریم از چیزهائى بود که استاد موسى آن را از نشانه هاى نبوغ در فرزند با استعدادش مى دانست.استاد محمود چند روزى قبل از وفات، از پسرش احمد خواست تا قلم و کاغذى آماده کند و گفت: آنچه مى گویم بنویس، مطالبى نسبت به نحوه تشییع و… املاء نموده و وصیتى هم نسبت به کیفیّت توزیع دارائى هایش بر حسب قوانین الهى ضمیمه کرد و گفت: آیا خواسته دیگرى از من دارید یا نه؟ و همگان را در اشک و ماتم فرو برد، او از فرزندش خواست تا یک قرآن با او همراه کنند تا انیس تنهائى او در قبرش باشد.
نام او را به جهت تکریم بر بعضى از خیابان هاى استان سوهاج گذارده اند ، یادش گرامى باد .