eitaa logo
𖣘 ܢܚــــܦ̇ܝ‌ܘ‌ܭܝ‌ࡅ࡙ـܩߊ‌ࡅ߭ـܘ
386 دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.6هزار ویدیو
161 فایل
باسلام این گروه جهت اجرای برنامه های فرهنگی وقرآنی درماه مبارک رمضان ایجادشده است دعای فرج،ذکر و دعای روز،سخنرانی کوتاه سبک زندگی،آشپزی،متفرقه،تقویم و مسائل روزو مسابقات در مناسبت ها. سلام امام رضا ع، یادشهدا، نیایش و سلام امام حسین ع و تلنگر اوقات شرعی
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🌷 ✅ فصل هشتم از بس توی اتاق راه رفته بودیم و پیش‌پیش کرده بودیم، خسته شده بودیم، بچه‌ها را روی پاهایمان گذاشتیم و نشستیم و تکان‌تکانشان دادیم تا بخوابند. اما مگر می‌خوابیدند. صمد برایم تعریف می‌کرد؛ از گذشته‌ها، از روزی که من را سر پله‌های خانه‌ی عموی پدرم دیده بود. می‌گفت: « از همان روز دلم را لرزاندی. » از روزهایی که من به او جواب نمی‌دادم و او با ناامیدی هر روز کسی را واسطه می‌کرد تا به خواستگاری‌ام بیاید. می‌گفت: « حالا که با این سختی به دستت آوردم، باید خوشبخت‌ترین زن قایش بشوی. » صدای صمد برای بچه‌ها مثل لالایی می‌ماند. تا صمد ساکت می‌شد، بچه‌ها دوباره به گریه می‌افتادند. هر کاری کردیم، نتوانستیم بچه‌ها را بخوابانیم. مانده بودیم چه‌کار کنیم. تا می‌گذاشتیمشان زمین، گریه‌شان در می‌آمد. مجبور شدم دوباره برایشان شیر درست کنم. اما به محض این‌که شیر را خوردند، دوباره جایشان را خیس کردند. جایشان را خشک کردم، سر حال آمدند و بی‌خوابی به سرشان زد و هوس بازی کردند. حالا یک نفر را می‌خواستند که آن‌ها را بغل کند و دور اتاق بچرخاند. ظهر شد و حتی نتوانستم اتاق را جارو کنم، به همین خاطر بچه‌ها را هر طور بود پیش صمد گذاشتم و رفتم ناهار درست کنم. اما صمد به تنهایی از عهده‌ی بچه‌ها برنمی‌آمد. از طرفی هم هوای بیرون سرد بود و نمی‌شد بچه‌ها را از اتاق بیرون آورد. به هر زحمتی بود، فقط توانستم ناهار را درست کنم. سر ظهر همه به خانه برگشتند؛ به جز خواهر و مادر صمد. ناهار برادرها و پدر صمد را دادم، اما تا خواستم سفره را جمع کنم، گریه‌ی بچه‌ها بلند شد. کارم درآمده بود. یا شیر درست می‌کردم، یا جای بچه‌ها را عوض می‌کردم، یا مشغول خواباندنشان بودم. تا چشم به هم زدم، عصر شد و مادرشوهرم برگشت؛ اما نه خانه‌ای جارو کرده بودم، نه حیاطی شسته بودم، نه شامی پخته بودم، نه توانسته بودم ظرف‌ها را بشویم. از طرفی صمد هم نتوانسته بود برود و به کارش برسد. مادرشوهرم که اوضاع را این‌طور دید، ناراحت شد و کمی اوقات‌تلخی کرد. صمد به طرفداری‌ام بلند شد و برای مادرش توضیح داد بچه‌ها از صبح چه بلایی سرمان آوردند. مادرشوهرم دیگر چیزی نگفت. بچه‌ها را به او دادیم و نفس راحتی کشیدیم. از فردا صبح دوباره صمد دنبال پیدا کردن کار رفت.توی قایش کاری پیدا نکرد مجبور شد به رزن برود .وقتی دید در رزن هم نمیتواند کاری پیدا کند ساکش را بست ورفت تهران .چند روز بعد برگشت وگفت :کار خوبی پیدا کرده ام باید از همین روزها کارم را شروع کنم آمده ام به تو خبر بدهم حیف شد نمیتوانم عید پیشت بمانم چاره ای نیست. خیلی ناراحت شدم اعتراض کردم گفتم من برای عید امسال نقشه کشیده بودم نمیخواهد بروی صمد از من بیشتر ناراحت بود .گفت چاره ای ندارم تا کی باید پدر ومادرم خرجمان را بدهند .دیگر خجالت میکشم نمیتوانم سر سفره انها بنشینم .باید خودم کار کنم باید نان خودمان را بخوریم صمد رفت وآن عید را که اولین عید بعد از عروسیمان بود تنها سر کردم روزهای سختی بودهرشب با بغض وگریه سرم را روی بالش میگذاشتم.هرشب خواب صمد را میدیدم .تازه عروس های دیگر را میدیدم که با شوهر هایشان شانه به شانه از این خانه به آن خانه میرفتند به زور میتوانستم جلوی گریه ام را بگیرم... 🔰ادامه دارد....
3.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه هوایت نکنم می‌میرم 🥺 اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
🔆 با دلت سراغ خدا برو مردی می‌خواست کاملا خدا را بشناسد. ابتدا سراغ افراد و کتاب‌های مذهبی رفت، اما هرچه جلوتر رفت گیج‌تر شد. افراد و کتاب‌های نوع دیگر را نیز امتحان کرد، اما به جایی نرسید. خسته و ناامید راه دریا را در پیش گرفت. کنار ساحل کودکی را دید که مشغول پرکردن سطل آب کوچکی از آب دریا بود. سطل پر و سرریز می‌شد. اما کودک همچنان آب می‌ریخت. مرد پرسید: چه می‌کنی؟ کودک جواب داد: به دوستم قول دادم همه آب دریا را در این سطل بریزم و برایش ببرم. تصمیم گرفت پسر را نصیحت کند و اشتباهش را به او بگوید. اما ناگهان به اشتباه خود پی برد که می‌خواست با ذهن کوچکش خدا را بشناسد و کل جهان را در آن جا دهد. فهمید که با دلش باید به سراغ خدا برود. به کودک گفت: من و تو در واقع یک اشتباه را مرتکب شده‌ایم و به ظرفیت‌ها توجه نکردیم. هرچه اندیشی پذیرای فناست آنچه در اندیشه ناید آن خداست •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
زندگی ماهمچون قطار است به همراه ایستگاها ومسیرها وحوادث، راز سفراین است ما نمیدانیم کدام ایستگاه پیاده میشویم.. پس باید به بهترین شکل زندگی کنیم🌸 💎💎 به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
شبتون شهدایی 💚
242K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سـ🌸ـلام صبح آدینه تون بخیروشادی دهه امامت و ولایت مبارک🌸 🗓 امروز جمعه ☀️  ۰۱ تیر  ١۴٠۳   ه. ش   🌙 ۱۴ ذی الحجه   ١۴۴۵  ه.ق 🌲   ۲۱ ژوئن      ٢٠٢۴    ميلادی به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh
285.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ ‍ 🍃🌸جمعه ها بهار صلوات هست در اولین آدینه تابستان 🌸🍃 دهانمان را خوشبو کنیم به ذکر شریف صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش🍃🌸 (🌸)اللّهُمَّ ✨(🌸)صَلِّ ✨✨(🌸)عَلَی ✨✨✨(🌸)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(🌸) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(🌸)فَرَجَهُمْ ✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ ✨(🌸)اَعْدَائَهُمْ (🌸)اَجْمَعِین به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh
191.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقصد ندبه های دلتنگی… ای که چشمت همیشه شبنم داشت! ماجرای ظهور تو هر بار، سیصد و سیزده نفر کم داشت. 🌼اللّهم عجل لولیک الفرج🌼 به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh
153.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جمعه ها، هر چه در طول هفته خوب و بد گذشت را کنار بگذار، امروز، روز آرام و قرار و عشق ورزیدن در کنار خانواده است، به دور از هیاهوی روزهای کاری جمعه تون سرشار از عشق وشادی💗 به کانال ما در ایتابپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh به پیج اینستاگرام سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 @sofreh_kareimaneh
❌ اتاق کودک را به محل تبدیل نکنید❌ ⛔️یک اشتباه رایج تربیتی این است که را به محل تنبیه تبدیل کنید. 🔴«اسباب‌بازی‌هات رو روی زمین نریز وگرنه باید بمونی توی اتاقت»، 🟣 «اگه شلوغی کنی باید بمونی توی اتاقت»، و ... ❌هیچ‌ گاه نباید اتاق یا تخت کودک را به محلی برای تنبیه او تبدیل کردچرا که این عمل می‌تواندباعث بروز مشکل‌های و در کودکان شود.❌ 🔻اتاق کودک باید مکانی و برای او باشد تا در آن کند و داشته باشد🔺 ❀✾••┈┈•❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•❀ 🦋 به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
🔰 1⃣برای خود دست از یکدیگر بردارید👇 برای داشتن زندگی و خود بهتر است در بعضی شرایط زبان خود را گاز بگیریم. هر چقدر بیشتر انتقاد کنید و بگیرید شما ضرر بیشتری می‌بیند. بهتر است به جای انتقاد بیشتر کنید. افراد بیشتر دوست دارند مورد واقع شوند تا انتقاد. ☘پس در یک رابطه بهتر است روش نقد خود را کمی تغییر دهید. وقتی از همسرتان می‌کنید این حس را در وی ایجاد می‌کنید که وی برای شما مناسب نیست و این امر سبب کم شدن اعتماد به نفس در رابطه و در نهایت باعث سردی می‌شود. ❌درجایی هم که نیاز به انتقاد و تذکر هست از روش و استفاده کنید مراقب باشید چکشی برخورد نکنید❌ ادامه دارد... ❀✾••┈┈•❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•❀ به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh
گذشته هاتو ببخش... چون اونا مثل کفشایِ کودکیت نه تنها واست کوچیکند، بلکـــــــه تو را از برداشتن گامهای بـــــــــزرگ باز می دارند... 💜در حال زندگی کن 💜 🌸🍃 به کانال سفره کریمانه بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/sofrehkareimaneh