eitaa logo
سفره های آسمانی
389 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
11هزار ویدیو
24 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه اقشارازهرسنی وصنفی داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث ،اخبار، پیامهای: مشاوره وحقوقی کلیپ های کوتاه،رمان وپندهای آموزنده https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
مشاهده در ایتا
دانلود
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میخواهم با حضرت آقا صحبت کنم ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
13.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نه افراط نه تفریط ❇️در بحث مهریه و‌ جهزیه تعادل داشته باشید. ❤️شب اول زندگی‌ رو، نماز جماعت بخونید☺️ دکتر سعید عزیزی ازدواج ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
❤️خاک پای پدر و مادر باشید❤️ 🌸 مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم" 🚫 یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی. 🌹 پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود. 🌹حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم، 🌹نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
🔹دست مادر که بالا می‌رود... سيد رضي (ره) صاحب نهج البلاغه پس از وفـات مادرش فرمود: پس از اين با كدام دست بلاها را رد كنم؟! دست مادر كه بالا ميرود و دعايتان می‌كند، بـلا ها از شما دفع می‌شود. ✍ آیت الله فاطمی ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولادت حضرت معصومه( س)و روز دختر مبارک وفرانسه باد ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
شیطان شناسی رمان واقعی«تجسم شیطان» قسمت صد چهارم 🎬: روح الله ماشین را نگه داشت و همانطور که به فاطمه لبخند میزد گفت: رسیدیم، اینهم باغ و حوضچه های پرورش ماهی، بانو قدم رنجه بفرمایند برویم داخل. فاطمه خنده ریزی کرد و گفت: کاش بچه ها هم آورده بودیم روح الله گفت: بچه ها پیش مامانت جاشون امنه، بیا بریم داخل ببین سعید چه کرده، تمام ماهی ها از دم سرحالند و دسته ای از اونا بالغ شدند، با یکی از آشناها تماس گرفتم که هفته آینده بیاد و اونایی که بزرگ شدن را همه شونو یکجا برداره، میفهمی یعنی چه؟! یعنی پولی معادل دو برابر چیزی که سرمایه گذاری کردیم توی فروش اول به دستمون میاد و این سود ادامه داره چون کار ادامه داره.. روح الله با زدن این حرف، در نیمه باز باغ را باز کرد و به فاطمه تعارف کرد که جلوتر برود و وارد باغ شدند حوضچه ها درست پشت ساختمانی که داخل باغ بود، احداث شده بودند و روح الله و فاطمه از راه پشت ساختمان به سمت حوضچه ها رفتند، ناگهان فاطمه با تعجب جلویش را نگاه کرد و گفت: سعید هم هست، اونم شراره هست کنارش، مگه سعید دادخواست طلاق نداده بود؟ مگه نمی گفت شراره گم و گور شده و بعدم با یه مرد دیگه دیدتش، اینکه اینجاست؟! روح الله که خودش هم متعجب شده بود شانه ای بالا انداخت و گفت: نمی دونم والا..من از کار سعید سر در نمیارم، اون به خون شراره تشنه بود. سعید و شراره که متوجه ورود فاطمه و روح الله شدند با لبخند جلو آمدند و سعید مشغول خوش و بش با روح الله شد و شراره همانطور که سلام زیر زبانی به فاطمه میکرد با چشمانش خیره به روح الله بود و دوباره طپش قلبش شروع شد، دلش بدجور می خواست که سعید و فاطمه نباشند و بمیرند و روح الله تمام و کمال متعلق به شراره باشد، در نظرش روح الله جذاب ترین و با جرغزه ترین مرد روی دنیا بود.فاطمه که متوجه نگاه خیره شراره شده بود جلو رفت و گفت: چه خبرا؟! پارسال دوست امسال آشنا؟! چکار می کنی با روزگار؟! شراره خنده ای ساختگی کرد و‌گفت: خبرا پیش شمان که بین مردمید، ما که توی این باغ پرت، مشغولیم و بعد خودش را به فاطمه نزدیک کرد و اهسته گفت: هر چی به سعید گفتم این کار به دردت نمی خوره گوش نکرد، انگار از شهر و مردمش گریزان شده و منم مجبور کرده بیام اینجا پیشش، به خدا هوای اینجا برای من خفه کننده هست، من بایددد تهران باشم نه توی این کوره ده.. فاطمه ماهی پسته ای رنگی که شاخک های بلندی را داشت نشان شراره داد و گفت: ناشکری نکن، ببین ماشاالله چقدر این ماهی ها سرحالند و کار سعید هم رونق گرفته، ان شاالله هفته آینده که ماهی های اولیه را فروختیم میفهمید که این کار برای سعید بهتره... شراره اوفی کرد و گفت: تو هم حرف اینا را می زنی، حالا کو تا ماهی ها فروش برن و ما را پولدار کنن، بزار فروش برن بعد این حرفا را بزن.. فاطمه که حس خوبی نسبت به این حرفای شراره نداشت خواست بحث را عوض کند و‌گفت: حالا کی می خوایین عروسی بگیرین؟! شراره قهقهٔ بلندی زد و گفت: وقت گل نی و با این حرف توجه روح الله و سعید به آنها جلب شد. سعید با ذوق زدگی به سمتشان امد و رو به فاطمه گفت: ببین زن داداش چقدر به ماهی ها رسیدم! اصلا از روزی اینجا اومدم انگار زندگیم یه رنگ دیگه گرفته، من فکر میکنم زندگی واقعی اینه، نه اونی که توی شهرها جاری هست فاطمه لبخندی زد و ناخوداگاه از خوشحالی سعید،دلش شاد شد و زیر لب شکر خدا کرد و اصلا حواسش به شراره نبود که با چه کینه ای به او و سعید و ماهی ها چشم دوخته ادامه دارد.. 📝به قلم: ط_حسینی براساس واقعیت ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
از همنشینی با دوست بد ، دوری کن که همدمش را تباه و همراهش را خوار می کند!!!! امیرالمومنین علی علیه 🌸🌸🌸🌸🌸 ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
23.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ازبابارضا به بچها:سلام عزیزای دلم خوش اومدین 🎬 بمناسبت دهه کرامت و ولادت امام رضا علیه السلام نماهنگ بابارضا2 منتشر شد اما اینبار بابارضاست که با بچها حرف میزنه👉 ⭕️والبته یه حرف تازه داریم از کودکای خداسرپرست 🎙باصدای:روح الله رحیمیان 👥و گروه سرود احسان و گروه سرود فطرس قم ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴شاید ما افق دید رهبر معظم انقلاب را نمی‌دیدیم اما امروز فهمیدیم که معنی که رهبری بر دوش می‌اندازد چیست امروز همان چفیه به نماد مبارزه علیه صهیونیسم و به نماد مقاومت جهانی علیه جنایتکاران کودک کش ظالم تبدیل شده بله، به زودی معنی این جمله رهبر را هم که "مسئله فلسطین کلید رمز آلودیست که درب های فرج را خواهد گشود" ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
♻️ مردی که *ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود* يک ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی خونه ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ‌ی ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. چون مجبور بود؛ همون رو برداشت برد بازار برای فروش. ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﺍﯼ كه می‌رﻓﺖ، می‌گفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ۱۰۰ تا۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمی‌خریم. ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ می‌رفت. داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﻫﺎ، حاج جواد فرش‌چی ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﺩﺍﺭ، از منصف‌های بازار و از ارادتمندان اهل بیت(علیهم السلام) بود ،ایشون پرﺳﯿﺪ: قالیِ خوبیه؛ چرا ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰل‌مون ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎل‌ها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ.😭 حاج‌جواد یک تکونی به خودش داد و گفت : گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟ گفت: بله حاج‌جواد گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽ‌ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ و آقای ﻣا ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ ١ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ می‌خرﻡ.😭 قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و تا آخر عمرش روی قسمت سوخته‌ی قالیچه که به اندازه‌ی کف دست بود گل محمدی پرپر می‌کرد و دوستان صمیمی و همکارانش همه به نیّت تبرک، یک پَر از گلها را برداشته، توی چایی‌شون می‌ریختند. ✳️ اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت گرفت؛ کاش دل‌مون تو روضه‌ها بسوزه؛ اونوقت بگیم: *یا امام حسین دل سوخته رو چند می‌خری ؟ ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گسترش اسلام در اروپا ⭕️ در برخی جاها زنان و دختران ایرانی دارند کشف حجاب میکنن در عوض توی اروپا اونا دارند با حجاب میشن! انبوه زنان محجبه در خیابانهای لندن را ببینید. ✅ازطریق لینک زیر به سفره های آسمانی بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3609395934C039c3d33ac