تقدیم به خانمها
?? خدا گفت: زمین سرد است
چه کسی میتواند زمین را گرم کند؟
زن گفت: من میتوانم، خدا شعله به او داد
زن شعله را در قلبش گذاشت، قلبش آتش گرفت
خداوند لبخند زد، زن پر از نور شد، زن زیبا شد
خدا گفت: زن شعله را خرج کن
زن عاشق شد، زن مادر شد، زن مهر شد، زن ماه شد....
در تمام این سالها خدا سوختن زن را تماشا کرد
خدا گفت: اگر زن نبود زمین من همیشه سرد بود...
@sokhanranan9
هدایت شده از AHamD
منتظر:
داستان بهلول :بهلول و دزد
گویند روزی بهلول کفش نو پوشیده بود . داخل مسجدی شد تا نماز بگذارد . در آن محل مردی را دید
که به کفشهای او نگاه میکند . فهمید که طمع به کفش او دارد . ناچاراً با کفش به نماز ایستاد .آن دزد
گفت با کفش نماز نباشد . بهلول گفت : اگر نماز نباشد کفش باشد
@sokhanranan9
داستان بهلول :بهشت فروختن بهلول
روزی بهلول نزدیک رودخانه لب جوبی نشسته بود و چون بیکار بود مانند بچهها با گِل چند باغچه
کوچک ساخته بود . در این هنگام زبیده زن هارون الرشید از آن محل عبور مینمود . چون به نزدیک
بهلول رسید سؤال نمود چه میکنی ؟
بهلول جواب د اد بهشت میسازم . زن هارون گفت : از این بهشتها که ساختهای میفروشی ؟ بهلول
گفت : میفروشم . زبیده گفت : چند دینار ؟ بهلول جواب داد صد دینار .
زن هارون میخواست از این راه کمکی به بهلول نموده باشد فوری به خادم گفت : صد دینار به بهلول
بده خادم پول را به به لول رد نمود . بهلول گفت قباله نمیخواهد ؟ زبیده گفت : بنویس و بیاور . این را
بگفت و به راه خود رفت . از آن طرف زبیده همان شب خواب دید که باغ بسیار عالی که مانند آن در
بیداری ندیده بود و تمام عمارات و قصور آن با جواهرات هفت رنگ و با طرزی بسیار اعلا زینت یافته و
جویهای آب روان با گل و ریحان و درختهای بسیار قشنگ و با خدمه و کنیزهای ماه روو همه
آماده به خدمت به او عرض نمودند و قباله تنظیم شده به آب طلا به او دادند و گفتند این همان بهشت
است که از بهلول خریدی . زبیده چون از خواب بیدار شد خوشحال شد و خواب خود ر ا به هارون
گفت .
فردای آن روز هارون عقب بهلول فرستاد . چون بهلول آمد به او گفت از تو میخواهم این صد دینار را
از من بگیری و یکی از همان بهشتها که به زبیده فروختی به من هم بفروشی ؟ بهلول قهقههای سر داد
و گفت : زبیده نادیده خرید و تو شنیده میخواهی بخری ولی افسوس که به تو نخواهم فروخت .
@sokhanranan9
کانال سخنرانی کوتاه ،،،
شک های باطل کننده نماز 🔷
🔹🔹🔹🔹🔹
برخی از شک های باطل کننده نماز عبارتند از:
1⃣ - شک در شماره رکعت های نماز دو رکعتی و سه رکعتی
2⃣ - شک در نماز چهار رکعتی که یک رکعت خوانده یا بیش تر
3⃣ - شک در نماز چهار رکعتی پیش از تمام شدن سجده دوم، که دو رکعت خوانده یا بیش تر
4⃣ - شک در تعداد رکعت های نماز، که نداند چند رکعت خوانده است.
❇️ توجه: اگر یکی از شک های باطل کننده برای نمازگزار پیش آید نمی تواند نماز را به هم بزند، بلکه باید اول مقداری فکر کند اگر شک ادامه یافت از بین نرفت، به هم زدن نماز مانعی ندارد.
➖➖➖➖➖
توضیح المسائل مراجع مسئله 1165
کانال سخنرانی کوتاه ،،
@sokhanranan9
دنیا، دار مکافات
وقتی پرنده ای زنده است ، مورچه ها رو میخورد
وقتی میمیرد ، مورچه ها او را میخورند !
زمانه و شرایط در هر موقعی میتواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر یا آزار نکنید
شاید امروز قدرتمند باشید
اما یادتان باشد زمان از شما قدرتمندتر است!!!
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را میسازد
اما وقتی زمانش برسد
فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیون ها درخت کافیست
پس خوب باشید و خوبی کنید
☘️هر كس بدون عاقبت انديشى در كارها دست به كارى زند، خود را گرفتار سختيها و مصائب كند
🌺 #امام_علی_عليه_السلام 🌺
👈 #ميزان_الحكمه ج 3 ص 52
@sokhanranan9
پدرم شالى دور سرش مى پيچيد. مى گفت :
روزى در بازار كاشان زنى مسئله اى شرعى از من پرسيد من گفتم :
بلد نيستم . زن گفت : اگر بلد نيستى پس اين شال را بردار و كنار
بينداز. خيلى به من برخورد و تصميم گرفتم يك دوره رساله عمليه را
خوب بخوانم و چنين كردم بطورى كه پس از چند سال مسئله گو شدم .
@sokhanranan9
کانال سخنرانی کوتاه ،،