eitaa logo
🌷 کانال سخنرانی کوتاه 🌷
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
796 ویدیو
42 فایل
بدون آگاهی نمی توان به جای رسید ،، آنچنان باش که خدا می خواهد ،،، #پایان #زندگی پایان راه نیست. خادم کانال @Khadem41 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3015442432C2e3cfb2f80 لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌸🌺 روزی یک داستان از علما داستانهای علما: استقامت و پایداری شگفت در دوران کسب علم حبیب الله نوبخت در شماره 192 سال 1355 نشریه «وحید» مقاله ‏ای درباره عسرت آخوند ملامحمد کاظم خراسانی(صاحب کفایه) در زمانی که تحصیل می‏ کرده نوشته و ضمن بر شمردن وضع سخت او از لحاظ خوراک و پوشاک از قول او می‏ گوید: در عرض آن مدت تنها خوراک من فکر بود و با این زندگانی قانع بودم و هیچگاه نشد سخنی یاد کنم که گمان کنند از زندگانی خود ناراضی هستم...  طلاب هیچ اعتنائی بمن نمی ‏کردند، مگر معدودی که مانند من یا فقیرتر از من بودند. خواب من از شش ساعت بیشتر نبود و چون با شکم خالی خواب آدم عمیق نمی‏ شود شبها را بیدار بودم و با ستارگان آسمان مصاحبت و مساهرت داشتم. و در این احوال به خاطر می‏ گذشت که امیرالمومنین علی علیه السلام نیز بیشتر شبها را بر این منوال می‏ گذراند من با همه تنگدستی و بیچارگی احساس می‏ کردم که فکر من به عالمی بلندتر پرواز می‏ کند و قوه ‏ای است که روح مرا به خود جلب می‏ کند.(مرگی در نور،ص53) این سختیها در موقعی به اوج رسید که مرحوم آخوند فرزند و همسر جوانش را هم از دست داد. تنهائی، بی کسی، تنگدستی هر یک می‏ تواند آدمی را از پای در آورد و یا او را بسوی یار و دیار دیگری سوق دهد. اما این عوامل در روح نیرومند و قلب عارف مرحوم آخوند نمی‏ توانستند کوچکترین تزلزلی ایجاد کنند و او را از پیشروی در راهی که برگزیده بود باز دارند.  او پس از به خاک سپردن زن و فرزندش خانه خود را ترک گفت و روزها در مجالس درس اساتید خود حاضر می‏ شد و شبها در کلبه محقر و کوچک خویش در گوشه مدرسه به مطالعه دروس و مسائل گذشته می‏ پرداخت و چنان در این کار غرق می‏ شود که حجره و مدرسه و شهر و حتی خود را فراموش می ‏کرد در هوای سرد زمستان شامگاهان کنار چراغ نفتی مدرسه بدون آتش می ‏نشست و به فروع مختلف فقهی و اصولی و دقایق دروس خود می‏ پرداخت و گاه اتفاق می ‏افتاد که از حجره خود بیرون می ‏آمد و می‏ دید فجر طلوع کرده. در یکی از این شبها کنار چراغ نفتی حجره نشسته، سر برروی دو دست خود گذاشته و چشمان مو شکاف خود را بعبارات کتاب دوخته بود و  برای درک مساله ‏ای اصولی می‏ کوشید او آنقدر مطالعه کرده بود که دیگر چشمانش یارای خواندن نداشت کم کم خواب بر چشمانش نشست و در همان حال بخواب عمیقی فرو رفت. ساعتها بعد سوزشی در بدن خود احساس کرد وقتی از خواب بیدار شد دید که سر بر روی دو دست دارد و کتابهای قطورش در برابرش گشوده مانده احساس کرد که دست راستش می‏ سوزد وقتی بخود آمد دریافت که شعله آتش چراغ اندک اندک دستش را سوزانده است.  گفته ‏اند که تا یکسال خورش و قاتق نان او فقط گرمی نانش بوده است که آن را در همان وقت که از نانوا می ‏گرفت می‏ خورد . یک شب بعد از شش ماه مقداری برنج بدستش رسید آن را پاک کرده ریخت میان ظرفی، گذاشت روی چراغ تا پخت شد خواست بردارد یک مرتبه از دستش افتاد و ریخت زمین. خوردن پلو که قسمتش نشد، هیچ، بعلاوه هم سوخت و مدتی گرفتار این سوختگی بود.(مرگی در نور،زندگانی خراسانی،نوشته عبدالمجید کفائی،ص52) 🔰 @sokhanranan9 کانال سخنرانی کوتاه...
هدایت شده از  نیازمندیهای دین 🌷
12
8.36M
🌴🌴🌴 شرح کتاب 🔺 استاد 🔰 @sokhanranan9 🔰 @sokhanranan962 کانال سخنرانی کوتاه...
4_5893172159244666907.mp3
611.7K
🌴🌴🌴 ✅ ما و موانع راه ولی 🔸استادعلی صفائی حائری(عین.صاد) 🔰 @sokhanranan9 کانال سخنرانی کوتاه..
4_5992574173673687078.mp3
3.5M
🌴🌴🌴 ﷽ 🎙واعظ: حاج آقا 🔰 @sokhanranan9 کانال سخنرانی کوتاه
AUD-20200226-WA0000.mp3
3.08M
🌴🌴🌴 استاد شجاعی ✍چرا دلمان برای امام زمان تنگ نمیشود؟ چرا داشتنش، آرزوی حقیقی ما نیست؟ ❣رسیدن به دلتنگی و انتظار؛ مسیری است، که باید آنرا با...؟؟...پیمود کانال سخنرانی کوتاه ،،، @sokhanranan9
﷽ 🙏 چند روز قرنطینه را رعایت کنیم و برای سلامتی خود و هم وطنانمان ارزش قائل شویم آنکه صبر نجاتش ندهد، بی تابی هلاکش کند مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ، أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ [ علیه السلام ] 📚 حکمت 189 نهج البلاغه 🔰 @sokhanranan9 کانال سخنرانی کوتاه..
4_6001097909934753085.mp3
2M
🌴🌴🌴 ﷽ 📲 فایل صوتے 🎙واعظ: حاج آقا 🔰 @sokhanranan9 کانال سخنرانی کوتاه..
4_5807473517146407538.mp3
2.37M
🌴🌴🌴 ﷽ 📲 فایل صوتے 🎙واعظ: حاج آقا 🔰 @sokhanranan9 کانال سخنرانی کوتاه..