#تلنگر🌿
یهبندهخداییمیگفت
گلزارشهداکهرفتیباخودتفکرکن...
تصورکناگراینشهداازجاشونبلندبشن
چهجمعیتیمیشن...
چهجمعیتیپرپرشدنکهماآرامشداریم...
خیلینامردیهیادمونبرهچقدرشهیددادیم!🍃
⃟:@dokhtarane_mahdavi313
#فاطمه_بانو
#حرفخودمونی !
رفیقتومجازیهمهبلدنخوبباشن
همهبلدنعلامهباشن
همهبلدننمازخونباشن
همهبلدنتسبیحبهدستباشن
همهبلدناِدعایشهیدزندهبودنبکنن
همه،همهکاریازدستشونبرمیاد
اماتواونیباشکهدرونوبیروشباهممونمیزنه!
همونیباشکهوقتیامامزمانکاراتومیبینه
بگهاینخیلیبهفکرمنهها !!:)
#خودتحالمیکنیاصلاً🚶🏾♂-
https://eitaa.com/dokhtarane_mahdavi313
#فاطمه_بانو
📝 #یادمون_باشه
همهی آنچه که در قلب ما میگذره؛
تعیین کنندهی نوع انرژیای هست که از ما صادر میشه!
قلبتون وقتی پر از نقد، قضاوت، بدبینی، مقایسه، رقابت و ... نسبت به کسی باشه؛
✖️ حتی اگر باهاش در فضای مجازی هم صحبت کنید،
✖️ و حتی اگر عاشقانهترین و محبتآمیزترین واژهها و استیکرها رو استخدام کنید؛
بازم محاله که بتونید انرژی منفی صادره از قلبتون رو، پنهان کنید!
💥 نَفْس شما و نفس دیگران، از یک جنس آفریده شدند، پس برای ادراک انرژیهای همدیگه، نیاز به آموزش ندارند! بصورتی کاملاً فطری و ناخودآگاه انرژیهای هم رو دریافت میکنند!
قانون جذب؛ قانون پاکیِ دلهاست!
https://eitaa.com/dokhtarane_mahdavi313
#فاطمه_بانو
مڪانآرامش (:
فقطحرم است ؛ ڪہمیتواندرد
ودلڪردبامظلومڪربلـا . . .
وگریہڪردتاصبحتاخالےشود
@dokhtarane_mahdavi313
#فاطمه_بانو
#سوپرایزبرایاوندنیا😄🧨
..یڪ شخصۍ گفت:
الله اڪبر.
..وبعدش دوباره گفت:
لااله الله محمدرسول الله.
..وبازهم گفت:
سبحان الله وبحمد
سبحان الله العظیم.
..ودوباره گفت:
لااله الا انت سبحانڪ
انی ڪنت من الظالین.
این شخص ۷۰۰۰۰ هزار نیڪی
بدست آورده است.
@dokhtarane_mahdavi313
#فاطمه_بانو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیه های آرامش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا
ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺯﺥ ﻣﻰﺷﻮﺩ [ ﻭﺭﻭﺩ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ] ﺑﺮ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻣﺴﻠّﻢ ﻭ ﺣﺘﻤﻰ ﺍﺳﺖ. ﺳﭙﺲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ [ﺍﺯ ﻛﻔﺮ، ﺷﺮﻙ،ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ] ﭘﺮﻫﻴﺰ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻧﺠﺎﺕ ﻣﻰﺩﻫﻴﻢ و ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮ ﺩﺭﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺩﺭ ﺩﻭﺯﺥ ﺭﻫﺎ می ﻛﻨﻴﻢ.
https://eitaa.com/dokhtarane_mahdavi313
#فاطمه_بانو
خواهران عزیز شبتون شهدایی🌹
شرمنده بابت فعالیت کمم
انشاءالله فردا بیشتر فعالیت میکنم🌿
☘مواظب خودتون باشید🍀
☘علی یارتون☘
#فاطمه_بانو
https://eitaa.com/dokhtarane_mahdavi313
بسم رب الزهرا ❤️
سلام دوستان روزتون مهدوی 😍
روز سه شنبه متعلق به امام رضا امام جواد امام هادی🍒☺️
براي خوشنودی شون صلوات بفرستید 📿
خواهر های عزیز دعا برای ظهور آقامون فراموش نکنید 🎊
خدایا کمک مون کن امروز دل امام زمان مون رو شاد کنیم وباعث نشیمامام زمان مون ناراحت بشه 🥀
یا امام زمان ما دوست داریم یار شما باشیم خودت کمک مون کن🍀
《اللهم عجل لولیک الفرج 》
@dokhtarane_mahdavi313
سُلالہ..!
-وضعیتلباسهاجورۍشدھانگارۍ
زورےاززیردستخیاطڪشیدن،گذاشتنتوویترین
ڪسۍخریدارھ😐✂️؟!
@dokhtarane_mahdavi313
سُلالہ..!
#عشق_در_جاده_خدا #قسمت_سی_ودوم بعد از مدرسه فورا رفتم توی پارک، رها نشسته بود روی صندلی..... دوید
#عشق_در_جاده_خدا
#قسمت_سی_وسوم
رها:من اینقدر ذوق کردم که خدا می دونه!
وقتی به ارسلان گفتم گفتش من باید تنها بیام...وقتی ازش پرسیدم چرا گفتش خانواده مخالفن و نمیشه و اینا به خاطر همین تنها اومد.
ارسلان 21سالش بود ،اونم مثل بقیه پسرهای جوون فشن بود. یه پراید داشت کارش هم نمی دونستم.....
وقتی اومدن خواستگاری پدرم اصلا از ارسلان خوشش نیومد.....می گفت از این جور پسرا خوشم نمیاد.
باورت نمیشه! خودمو کشتم.....3روز تموم توی اتاقم موندم بدون آب و غذا فقط فقط وفقط گریه می کردم.
–آخه مگه دیوونه بودی؟
رها:خب اون موقع دوستش داشتم!
–بعدش چی شد؟
رها:این قدر گریه کردم پدرم قبول کرد بره تحقیق کنه راجب ارسلان.....من خیلی خوشحال شدم و فکر کردم همچی حله!
اما یه روز که برگشت عصبی گفتش که دیگه حق ارتباط با ارسلان رو ندارم بهش اسرار کردم ولی اصلا تاثیری نداشت حتی دلیل حرفش رو هم به ما نمی گفت.
اون موقع حس کردم دارم دیوونه میشم.
رفتم توی اتاق.
فقط گریه می کردم از اتاق هم بیرون نمی اومدم ولی مخفیانه با ارسلان چت می کردم.
دو_سه روز گذشت تا اینکه ارسلان فکر فرار و انداخت توی سرم.
هعی می گفت از خونتون فرار کن بیا پیش من بعدش ازدواج می کنیم و میریم یه جای خوب و با هم زندگی می کنیم.
ارسلان هعی از همین حرف ها می زد اما من می ترسیدم.
چند روز که گذشت دلم و زدم به دریا و یه جا با ارسلان قرار گذاشتم و شب از خونه خارج شدم.
وقتی رفتم پیش ارسلان خیلی نگران بودم،نمی دونستم باید چیکار کنم و کجا برم...
شب توی ماشین ارسلان خوابیدیم ...
صبحش هرچی ازش پرسیدم کجا میریم گفت می خوایم از شهر خارج بشیم.
من هرچی می گفتم اول محرم بشیم و بعد هرجا می خوایم بریم من میام....
اما قبول نمی کرد که همش منو گول میزد.
ادامه دارد......
@dokhtarane_mahdavi313
😍😍 خدا حفظتون کنه
این تصویر تو قائمیه اسلامشهر گرفته شده
👈🏻خدا این خانواده های متدین رو زیاد کنه
#ارسالی
#حجاب
@dokhtarane_mahdavi313
عجب روزی بود❕همه غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم😴. پدر 👱خواب بود، مادر👩 در آشپزخانه مشغول پختوپز🍵 و من👧 و برادر کوچکم👦 سر کنترل تلویزیون📺 جرّ و بحث میکردیم‼️
که ناگهان⚡️ آن صدای عجیب🎵 و دلنشین در خانه پیچید، آیه ای از قرآن🎶. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده⚠️، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می آید.✔️
صدایت آشنا و پررنج بود؛😇 پدرم بی درنگ از خواب پرید😳، مادرم با کفـگیر🥄، به زمین تکیه داده بود، من👧 و برادرم👦 کنترل را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم😢، اصلاً مجری تلویزیون و مهمانان هم از جای خود بلند شده بودند و با دهانی😯 باز و چشمانی متعجب😳، آسمان را برانداز می کردند.🙄
و تو خود را معرفی کردی:😍
« ای اهل عالم‼️ من بقیهالله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم...»‼️
باورمان نمیشد. آنجا بود که گل از گلمان شکفت و زیر لب سلام دادیم: «السلام علیک یا بقیهالله فی ارضه» 😍
بعد با طنین محمدیات ما را خواستی:🍃
«...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاریمان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی یاری می طلبم.»🌷💐
وصف نشدنیست. در پوست خود نمی گنجیدیم😍. پدرم همان پایین تخت به سجده 💛شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و هایهای گریه می کرد😭 و من و برادرم به خیابان دویدیم🏃🏃♀
خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود!🙆
مردم مثل مورچه هایی که خانههاشان اسیر سیلاب شده بیرون میریختند، یکی دکمه پیراهنش را بین راه میبست، دیگری گره روسریاش را میان کوچه محکم میکرد، عده ای زیر بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش بهخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی💟 آن کودکی که به عشق تو کفشهای پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می افتاد‼️
مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک می گفتند. قنادی رایگان شیرینی پخش میکرد 🍰و دم گلفروشی سر خیابان💐، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس❗️
ماشینها بوقزنان🎺 و بانوان گلاب پاشان، پشت سر جمعیت عظیمی از جوانان به راه افتادند. جوانانی که دست می افشاندند و با شور میخواندند:👏🗣
«صلّ علی محمد *** حضرت مهدی آمد»
خیلی از نگاهها به ویترین یک تلویزیون 📺فروشی در آن سوی خیابان دوخته شده بود تا اولین تصویر جمال زیبایت، مخابره جهانی شود. نذر 313 صلوات کردم مبادا اجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت به قاب تلویزیون آمد،😍 شیشه مغازه غرق بوسه شد.
یکی بلندبلند صلوات میفرستاد،❤️ دیگری قسم میخورد که تو را قبلاً در محلهشان دیده وخیلیها اشکهایشان را با آستین پاک😭 میکردند تا یک دل سیر تماشایت کنند.
در این مدت که علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان میشد، دل شیعیانت مثل سیروسرکه می جوشید اما کسی فکر نمیکرد به این زودیها ببـیندت.😭
راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود:« مَثَل ظهور مهدی(علیه السلام)، مَثَل برپایی قیامت است.😢 مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمی آيدمگرناگهاني." قسم می خورم این اثرِ دعای توست که تاکنون ما زیر عَلَمت مانده ایم."
کاش زودتر بیایی عزیز زهرا(سلام الله علیها)🌹🌹🌹
اللهم عجل الولیک الفرج
👆👆
قصه ى آمدن امام مهدى علیه السـلام ❤️❤️
اين متن واقعا حال آدم راعوض میکند فقط بخوان و نشر بده..📝
فقط با 10 صلوات😍
https://eitaa.com/dokhtarane_mahdavi313
#فاطمه_بانو
🌷#امام_على عليه السلام
🌷پيش از آن كه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت درافكند، او را زندانى كن، زيرا هيچ چيز به اندازه زبانى كه از جاده صواب منحرف مى شود و به جواب دادن مى شتابد، سزاوار زندانى شدن دراز مدّت نيست
🌷اِحبِس لِسانَكَ قَبلَ أَن يُطيلَ حَبسَكَ وَ يُردىَ نَفسَكَ فَلا شَى ءَ أَولى بِطولِ سَجنٍ مِن لِسانٍ يَعدِلُ عَنِ الصَّوابِ و َيَتَسَرَّعُ إِلَى الجَوابِ
غررالحكم، ج2، ص223، ح2437
https://eitaa.com/dokhtarane_mahdavi313
#فاطمه_بانو
بانو !
به خود ببال ..
زیرا چادری حجابت لباس سربازی معبودت است ✌🏻😌
https://eitaa.com/dokhtarane_mahdavi313
#فاطمه_بانو