eitaa logo
راھ شهدا🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
797 ویدیو
6 فایل
🌠الرفیق ثمّ الطریق ما راهی به‌ جز این ڪه یڪ شهید زنده در این عصر باشیم نداریم🌹🍃 #شهیدحاج‌‌احمد‌ڪاظمی 🦋🌱 ارتباط با ادمین: @merzaei77 https://eitaa.com/soleimani0313
مشاهده در ایتا
دانلود
۰✨ امام زمان (علیه السلام) در صحرای عرفات‌ (تشرفی از حاج محمد علی فشندی) 🔖 قسمت سوم ▫️ پس از پایان دعا به آقا عرضه داشتم: 🔹 آقا این توحید من، به نظر شما خوب است؟ من می‌گویم که همه هستی را از درخت و گیاه و زمین و ... خداوند آفریده است. ▫️ فرمودند: 🔶 «خوب است! و بیش از این از شما انتظار نمی‌رود!» ▫️ عرض کردم: 🔹 آیا من حقیقتا دوستدار اهل بیت هستم؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «آری! و تا آخر هم خواهید بود. اگر آخر کار شیاطین بخواهند فریب دهند، آل‌ محمّد (صلی الله علیه و آله) به فریاد می‌رسند.» ▫️ پرسیدم: 🔹 آیا امام زمان (علیه السلام ) در این بیابان تشریف می‌آورند؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «امام الآن در چادر نشسته است!» ▫️ من با همه این نشانه‌ها و قرینه‌ها باز متوجّه نشدم. به نظرم رسید منظور این است که امام (علیه السلام)، اکنون در چادر مخصوص خود نشسته‌اند. دوباره پرسیدم: 🔹 آیا فردا امام (علیه السلام) با حاجیان به عرفات می‌آیند؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «آری!» ▫️ عرض کردم: 🔹 کجا می‌روند؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «جبل الرّحمه» ▫️ دوباره عرضه داشتم: 🔹 اگر رفقای کاروان بروند، امام (علیه السلام) را می‌بینند؟ ▫️ فرمود: 🔶 «می‌بینند امّا نمی‌شناسند!» ▫️ عرض کردم: 🔹 فردا شب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به چادر حاجیان هم سر می‌زنند و عنایتی می‌کنند؟ ▫️ فرمود: 🔶 «در چادر شما، آنگاه که روضه عمویم عبّاس (علیه‌السلام ) خوانده می‌شود، می‌آید.» ▫️ بعد از این سخنان و پاسخ به این سؤال‌ها، آقا برخاستند تا از خیمه خارج شوند. در این حال رو به من نموده، فرمودند: 🔶 «حاج محمّد علی! شما امسال به نیابت از کسی حج می‌گزارید؟» ▫️ عرض کردم: 🔹 خیر آقا جان! ▫️ فرمودند: 🔶 «می‌شود از طرف پدر من امسال نیابت کنید.» ▫️ عرضه داشتم: 🔹 بله آقا جان! ▫️ در این حال دو اسکناس صد ریالی سعودی به ‏ من مرحمت کردند و فرمودند: 🔶 «این پول را بگیر و حجّ امسالت را به نیابت پدر من انجام بده!» ▫️ پرسیدم: 🔹 آقا نام پدر شما چیست؟ ▫️ فرمودند: 🔶 «حسن!» ▫️ عرض کردم: 🔹 نام خودتان چیست؟ ▫️ فرمود: 🔶 «سیّد مهدی!» ▫️ آقا را تا دم چادر بدرقه کردم. ✨ در این‌وقت، آقا برای معانقه و روبوسی‌ جهت خداحافظی برگشتند و با هم معانقه‌ای کردیم. خوب به یاد دارم که خال طرف راست صورتش را بوسیدم. (ادامه دارد)
✨ امام زمان (علیه السلام) در صحرای عرفات‌ (تشرفی از حاج محمد علی فشندی) 🔖 قسمت چهارم (آخر) ▫️ آقا دوباره مقداری پول خرد دیگر به من مرحمت کردند و فرمودند: 🔶 «این پول‌ها را نیز به همراه داشته باش و برگرد!» ▫️ عرض کردم: 🔹 «آقا جان من شما را کی و کجا ملاقات خواهم کرد؟» ▫️ فرمود: 🔶 «وقتی که حاجیان، نماز مغرب و عشای خود را خواندند و مدّاح کاروان شروع به ذکر مصیبت عمویم قمر بنی هاشم (علیه السلام ) کرد، من به چادر شما می‌آیم.» ▫️ در این‌وقت آقا از خیمه خارج شد و من دیگر او را ندیدم. هرچه به این‌طرف و آن‌طرف نظر کردم، دیگر کسی را نیافتم. داخل چادر شدم و به فکر فرو رفتم: 🔹 راستی او که بود؟ سیّد مهدی فرزند حسن! از کجا نام مرا می‌دانست؟ چند بار فرمود: «جدّم حسین، عمویم عبّاس.. .» ▫️ قرینه‌ها و نشانه‌ها را یکی پس از دیگری کنار هم نهادم. خیلی منقلب و بی‌تاب شده بودم. فهمیدم که با امام زمان (علیه السلام) هم‌سخن بوده‌ام. 👮🏽‍♂ از صدای گریه و ناله من، شرطه سعودی (پلیس عربستان) سراسیمه آمد و گفت: 🔸 «چه شده؟ دزدها آمده‌اند و اثاثیه‌ات را غارت کرده‌اند؟» ▫️ گفتم: 🔹 نه! مشغول مناجات با خدایم. ▫️ او با تعجّب به من نگاه می‌کرد و سرانجام رهایم کرد و رفت. تا صبح به یاد حضرت گریستم. فردای آن روز، قصّه را برای روحانی کاروان تعریف کردم و او هم برای حاجیان نقل کرد و گفت: 🔸 «ای حجّاج! متوجّه باشید که این کاروان مورد توجّه و عنایت امام زمان (علیه‌السلام) است.» ▫️ همه مطالب را به روحانی کاروان گفتم، جز آنکه فراموش کردم بگویم آقا وعده کرده است که شب، به هنگام ذکر مصیبت عمویش قمر بنی هاشم (علیه السلام) به چادر ما می‌آید. 🌌 شب‌هنگام، حاجیان پس از نماز، روضه‌ای گرفتند و مدّاح کاروان هم، گریزی به روضه علمدار کربلا، حضرت قمر بنی هاشم (علیه السلام ) زد و حالی در چادر بر پا شد. در آن‌وقت، به یاد سخن آقا افتادم. هرچه نگاه کردم، آن حضرت را درون چادر ندیدم. ناراحت شدم و با خود گفتم: 🔹 خدایا! وعده امام حق است! ✨ در این‌وقت، امام (علیه السلام) به خیمه تشریف‌فرما شدند و در میان حاجیان نشستند و در مصیبت عموی خود گریستند. من که آقا را دیدم، خواستم تا عرض ادبی کنم و بوسه‌ای برپای حضرتش بزنم و به مردم بگویم که: 🔹 بیایید و امام زمانتان را ببینید! ▫️ که امام اشارتی کردند و من بی‌اراده و بی‌اختیار بر جای خود ایستادم. روضه که تمام شد، آقا نیز برخاستند و خیمه را ترک کردند و من دیگر حضرت را ندیدم. (۱) ⬅️ مشتاقی و مهجوری، صفحه ی ۳۳۸ (۱). آب حیات، صص ۳۸۹- ۳۹۳.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ خوش دارم به کهکشان‌ها صعود نمایم... شهیدمصطفی چمران ╭┅───❅❁❅───┅╮ ✨@soleimani0313 ╰┅───❅❁❅───┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺نامه به نویسنده کتاب «من زنده‌ام» کتاب جذاب «من زنده‌ام» را به خاطر دارید؟ "خاطرات اسارت خانم معصومه آباد وهمراهانش" یکی از خوانندگان این کتاب «سردار سلیمانی» است. وی پس از خواندن کتاب نامه‌ای برای نویسنده آن نوشته است: "خواهر خوبم. در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی سعی کن در این آزادی اسیر نشوی انشالله کتابت را به همه زبان‌ها ترجمه می‌کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است وقتی کنیز او معصومه اینگونه معصوم بوده است. به تو بعنوان خواهرم، بعنوان معرف دختر مسلمان شیعه، معرف ایران اسلامی، معرف تربیت خمینی افتخار می‌کنیم. حقیقتا شگفت زده شدم و هزاران بار به تو و دوستانت مرحبا گفتم" ساعت ۲۳، (نینوا)، سلیمانی 🔻مهمتر از این نامه، یادداشت بعدی است که سردار شهید، خطاب به خانم آباد نوشته است: بسمه تعالی خواهرم، مثل همان برادرهای اسیرت همه جا با تعصّب مراقبت می کردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند. و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس بدنبال این بودم که آیا کسی به شما جسارت کرد؟ آخر مجبور شدم روی عکست را با کاغذ بچسبانم تا نامحرمی او را نبیند. برادرت، بغداد، سلیمانی ╭┅───❅❁❅───┅╮ ✨@soleimani0313 ╰┅───❅❁❅───┅╯
✳️ از دست زدن به علاقه ها نترس! ╭┅───❅❁❅───┅╮ ✨@soleimani0313 ╰┅───❅❁❅───┅╯
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولادت باسعادت دهمین اختر تابناک امامت و ولایت امام هادی علیه السلام برهمگان مبارک ✨🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطره شنیدنی از ولایت مداری شهید رئیسی 🔹اسماعیلی، وزیر ارشاد در برنامه خط جمهور: یک بار کسی به آقای رئیسی گفت:خدا رو شکر که بین شما و آقا،هماهنگی کامل هست. آقای رئیسی ناراحت شد و گفت: این حرف رو نزنید. این حرف یعنی من یک آهنگی دارم و آقا یک آهنگی دارند، ولی من در برابر ولی فقیه، آهنگی ندارم، من تابع‌ام...
✳️ اختیار داریم، ولی تا حدودی ╭┅───❅❁❅───┅╮ ✨@soleimani0313 ╰┅───❅❁❅───┅╯
خاطرات شهدا در مورد ╭┅───❅❁❅───┅╮ ✨@soleimani0313 ╰┅───❅❁❅───┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا