فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی میگوییم شهید مطهری دیگر تکرار نمیشود
تربیت فرزند، بسیار شنیدنی👌
💬 #sarbaz.media
🖤🍃🇮🇷
ملت امام حسین - باکلام.mp3
10.93M
سرود: ملت امام حسین علیهالسلام
باکلام
آهنگساز: وحید مظاهریان
تنظیم کننده: مجید عسگریان
شاعر: مهدی جاندار
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
خانه سرود
مرکز آفرینش های هنری بسیج استان اصفهان
@SOROUD_basij_esfahan
4_5787489450929949083.mp3
4.19M
🎤دعای مادر دنیا و آخرتت را آباد می کند / برای مادرت نذر کن ، مشکلت حل نشد مرا لعن کن
حجت الاسلام دانشمند
🖤🍃🇮🇷
🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌿🌺🌿
🌺🌿
🌿
⚡️ادامه داستان واقعی ✅🌺 #بدون_تو_هرگز🌺✅
💠قسمت سی و یکم: مهمانی بزرگ
بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ... علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران ر
اه بره ... اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه ... منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ...
بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ... قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ... همه چیز تا این بخشش خوب بود ... اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ...
پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ... زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ...
یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم .... و یکی محکم زدم پشت دست مریم...
نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون ...
توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ... قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد ... بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ...
- بابا ... بابا ... مامان، مریم رو زد ...
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
💠قسمت سی و دوم: تنبیه عمومی
علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد ... اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم... به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود ... خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد ...
تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن ... اون هم جلوی مهمون ها ... و از همه بدتر، پدرم ...
علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت ... نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت ...
- جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ ...
بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن ... و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن ...و علی بدون توجه به مهمون ها ... و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه ... غرق داستان جنایی بچه ها شده بود ...
داستان شون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچه ها گفت ...
- خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد ...
و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن ... و با ذوق تمام گفتن ... با دست چپ ...
علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من ... خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید ... و لبخند ملیحی زد ...
- خسته نباشی خانم ... من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام ...
و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها ... هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود ... بچه ها دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن ... منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین ... از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ...
اون روز علی ... با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد ... این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد ... و اولین و آخرین بار من...
⬅️ادامه دارد...
سردار سلیمانی
توهین به حجاب از طرف یک دام پزشک در کلینیک دامپزشکی.. این نتیجه ی عدم #تربیت_دینی است😔 🖤🍃🇮🇷
برخورد با عاملان توهین به حجاب اسلامی در یک دامپزشکی
🔹 مدتی پیش ویدیویی موهن در فضای مجازی منتشر شد که در جریان آن فردی اقدام به قراردادن تکهای پارچه بر سر یک سگ کرده و با بیان الفاظی نامناسب به حجاب اسلامی توهین کرده بود. این موضوع باعث ناراحتی بسیاری از شهروندان شده و واکنشهای زیادی را درپی داشت.
🔹 در پی درخواستهای مکرر مردمی از پلیس پس از انتشار این ویدیوی توهین آمیز و جریحه دار شدن افکار عمومی، بلافاصله بررسی موضوع در دستور کار این پلیس قرار گرفت و افراد مرتبط با موضوع پس از شناسایی توسط کارشناسان پلیس فتای فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، در پلیس فتا حاضر شدند./ ایسنا
🖤🍃🇮🇷
Gholamreza Sanatgar - Ghasem Hanooz Zendast.mp3
11.95M
🎵 قاسم هنوز زنده است...
غلامرضا صنعتگر
#حاج_قاسم
🌹🍃🇮🇷
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حق انگشتر رو ادا کنید...
🔹روایتی از اهدای انگشتری حاج قاسم
#به_نیت_حاج_قاسم #مرد_میدان
🖤🍃🇮🇷
🌹🍃برای درک عظمت مکتب شهید سلیمانی همین جمله او خطاب به دخترش کافی است که فرمود: «عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند». ملتِ شهادت دلتنگ فرمانده است.
🔮 مرجع گفتمان
#حاج_قاسم
🖤🍃🇮🇷