💕💞💕💞💕💞💕💞
💞💕
#رؤیـــــــای_بیـــــدارے
#پارت_هفتادوچهار
🔶بعد از رفتن آنها بلند شدم امیرعلی بیدار شده بود بغلش کردم موهای نرم و صافش را نوازش👶 کردم و در چشمهایش خیره شدم، نمیتوانستم با او از رفتن به جنگ و تبعات بیپدری بگویم😔 او هنوز خوب و بد را تشخیص نمیداد گرچه آنقدر خوب و بد با هم عجین شده بود که بزرگترها هم در تشخیصش دو به شک بودند.🍃
🔸گاهی آدم از طریق ناخودآگاهش به ماهیت چیزی پی میبرد، اما نمیتواند با منطق دودوتا چهارتا برای خودش یا دیگری توجیه کند. ذهنم درست بودن دفاع از مردم شیعۀ سوریه و عراق را پذیرفته بود، اما قلبم♥️ سرسختی میکرد برای همین به دنبال این بودم که از زبان دیگران درست یا غلط بودن این کار را بشنوم. از فردای آن روز شروع کردم به تحقیق کردن؛ اول رفتم سراغ افرادی که مؤمنتر بودند.🌸
یکی میگفت: «این کار خودکُشیه، باید مردهای همون کشورها از کشورشون دفاع کنن، ما با این کارمون اونها رو تنبل
میکنیم.»🌿
یکی میگفت: «این کار رو حضرت آقا قبول نداره، آقا این افراد رو تندرو میدونن!»
آقامصطفی گفت: «بریم خونۀ آقای نیکدل، یکی از دوستان قدیمی منه، در ضمن جانباز دفاع مقدس هم هست.»
رفتیم و نظر او را جویا شدیم.🤓
او گفت: « یادمه زمانی که ما برای کشور خودمون میخواستیم بریم خرمشهر، اون موقع همین مردمی که الان این حرفها رو به شما میزنن، خانوادۀ ما و خود ما رو خیلی اذیت کردن😔 میگفتن به شما چه ربطی داره؟ جوونهای خرمشهر دارن فرار میکنن، شما میرین به جای اونها میجنگین؟ بذارین هر وقت به مشهد رسیدن برین! مشهد هم نیرو لازم داره، شما باید مواظب خانوادۀ خودتون، ناموس خودتون باشین، اونجا به اندازۀ کافی هستن. از این حرفها اون زمان هم میزدن،😔 حالا نوع گفتنش فرق میکرد. شما مطمئن باشین حتی اگه امام زمان(ع) هم ظهور کنه، باز هم این مردم حرف خودشون رو میزنن. میگن امام زمان(ع) به اندازۀ کافی نیرو داره تو به زن و بچهات و به زندگیت برس!»😭
با اینکه صحبتهای ایشان به دلم نشست، باز هم بر سر یک دوراهی مانده بودم. خانوادهها ناراضی بودند؛ هم خانوادۀ من هم خانوادۀ آقامصطفی میگفتند: «ترغیب به رفتنش نکن، شما هنوز جوونید، زندگیتون از هم میپاشه، بچههات یتیم میشن.»🤔🕊
اما آقامصطفی دلش آنجا بود. بعضیها زخمزبان میزدند: «اگه با هم نمیسازین جدا بشین! چرا اینجوری زندگیتون رو نابود میکنین؟»😢
یا به من میگفتند: «چهکار کردی که مصطفی از دستت فرار میکنه؟ فلانی رو ببینین با شما شروع کردن، روز به روز وضعشون بهتر میشه، اما شما یا در جا میزنین یا عقبگرد میکنین!»🧐
آقامصطفی هم مصرّانه به دنبال صحت و سقم حرفهایی که میشنید بود. از این و آن میشنید که آقا با رفتن شماها مخالف هستند کاری نکنید دل آقا به درد بیاد، تندرو نباشین، اما توی رسانهها میدیدیم که آقا با خانوادههای مدافعان حرم دیدار دارد.💐💐💐
🔺بهروایتهمسرشهید
خانوم زهرا عارفی
🌷#شهید_مدافعحرم_مصطفی_عارفی