- شهید مرحمت بالا زاده . چندین بار تلاش می‌کند تا به جبهه برود اما به خاطر سن کم و جثه کوچک اجازه ماندن در جبهه را به او نمی‌دهند . به تنهایی و با مشقت زیاد به تهران می‌رود و با زیرکی تمام فرصت ملاقات با رئیس جمهور وقت یعنی امام خامنه‌ای را پیدا می‌کند ، در آن ملاقات به حضور حضرت قاسم علیه السلام در واقعه عاشورا و ۱۳ ساله بودن آن بزرگوار اشاره می‌کند و می‌گوید ؛ اگر من اجازه حضور در جبهه ندارم پس از شما خواهش می‌کنم که دستور بدهید بعد از این روضه حضرت قاسم خوانده نشود . (و بگویید حضور قاسم ۱۳ ساله در کربلا دروغ بوده است) حرف‌های مرحمت حضرت آقا را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ایشان مجوز حضور مرحمت در جبهه را می‌نویسد . مرحمت به جبهه می‌رود با دشمن روبرو می‌شود ، اگزوز لودری که در بیابان افتاده بود را برمی‌دارد و به سمت آنها می‌گیرد ، آنها فکر می‌کنند اسلحه پیشرفته‌ای است پس تسلیم می‌شوند و مرحمت آنها را اسیر می‌کند . سرانجام مرحمت بالازاده روز ٢١ اسفند ١٣٦٣ ، در جزیره مجنون در عملیات بدر، با فاصله بسیار کمی از شهادت مرادش یعنی شهید مهدی باکری، بال در بال ملائک گشود و میهمان سفره حضرت قاسم (ع) شد . 「حافظان‌ امنیت」

Γ🌿 • . شهدا زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزۍ میگیرند ! 「حافظان‌ امنیت」

تا کِے اۍ جان، اثرِ وصلِ تو نتوان دیدن💔؟! 「حافظان‌ امنیت」

Γ🌿 • . ‌ شهید آوینے ؛ کربلا به رفتن نیست؛ به شدن است .. که اگر به رفتن بود؛ شمر هم کربلایۍ است ! ‌ 「حافظان‌ امنیت」

هرشب باید مجنونت شم لیلا کیه لیلا تویی قربونت شم 💔 #شب_جمعه

دست برسینه نهاد همه تعظیم کنید مادری دست به پهلو به حرم می آید ...💔 #شب_جمعه

🌹 شهید #حاج_قاسم سلیمانی :

ستمگرانِ عالَم عاقبتی جز نابودی ندارند. ظالمان مانند برفی که بر بلندای کوه جلوه‌گری میکند و عمری ندارد، میروند و در حقیقت این کوه است که با صلابت پابرجا میماند ...

「حافظان‌ امنیت」

مادر بزرگ شهید #جھاد_مغنیه میگفت:
مدت طولانـے بعد از شھادتش اومد به خوابم
بھش گفتم: چرا دیر ڪردی؟
منتظرت بودم . . !💔
گفت: طول کشید تا از بازرسـےها رد شدیم
 گفتم چه بازرسۍ؟!
گفت: بیشتر از همھ سر بازرسـے نماز ایسادیم
بیشتر هم درباره نمازصبح میپرسیدن!

「حافظان‌ امنیت」